شعر شهادت امام صادق علیه السلام

شعر شهادت امام صادق علیه السلام
حضرت صادق مگر فرزند پیغمبر نبود یا مگر ریحانه ی صدیقه ی اطهر نبود با چه تقصیر و گنه بر خانه اش آتش زدند اجر نشر دانش او شعله ی آذر نبود اجر و پاداش رسول و عترت مظلوم او در دل شب حمله بر باب اله اکبر نبود نیمه شب کز خانه می بردند صاحب خانه را بر روی دوشش عبا عمامه اش بر سر نبود از برای بردن …
ادامه مطلب

شعر شهادت امام صادق علیه السلام

شعر شهادت امام صادق علیه السلام
افتاده خزان در چمن حضرت صادق یثرب شده بیت الحزن حضرت صادق افسوس که از آتش زهر ستم خصم شد آب تمام بدن حضرت صادق بالله قسم اهل مدینه نشنیدند جز حرف خدا از دهن حضرت صادق افسوس که دیگر عرق مرگ نشسته بر برگ گل یاسمن حضرت صادق سر تا به قدم گوش شده شهر مدینه در آرزوی یک سخن حضرت صادق جا دارد اگر در غم آن پیکر …
ادامه مطلب

شعر شهادت امام صادق علیه السلام

شعر شهادت امام صادق علیه السلام
داغ صادق شرر سینه ام افروخته کرد جگرى سوخته یاد از جگر سوخته کرد جگرى سوخته کز داغ بر افروخته بود باز هم از اثر زهر جفا سوخته بود بر جگر آن که ولایت به موالى همه داشت محنت کشتن اولاد بنى فاطمه داشت آن امامى که لواى شرف افراخته بود زهر منصور به جانش شرر انداخته بود آه از آن روز که بگرفت ز طاغوت زمان آتش از چار …
ادامه مطلب

مدح حضرت علی ع

مدح حضرت علی ع
صبح طوفان، موجیلی دریا علیدن دم ویرار باصلابت کوه، پابرجا علیدن دم ویرار ایلدیریم گویده شاخار، سسلر بولوتلار یاعلی شوقیدن اشک فلک آخسا علیدن دم ویرار سیر ائدیردیم عرشیده گؤردوم ملکلر ذکر ائدور قدسیانِ عالم معنا علیدن دم ویرار عشقینی الله قویوب هر ذرّه‌نون کانونینه ابر و باد و مهر و مه حتی علیدن دم ویرار شیعه‌لر عشقیله سسلر حضرت گول آدینی اؤزگه نی سالماز یادا، مولا علیدن دم ویرار …
ادامه مطلب

مدح حضرت علی(ع)

مدح حضرت علی(ع)
عشق یعنی جلوۀ خورشید تابان نجف عشق یعنی شیر یزدان، شاه مردان نجف عشق‌ یعنی خوش‌تر از عرش ‌است ایوان‌ نجف عشق یعنی جنّت شیعه‌ست رضوان نجف عشق یعنی حیدر کرّار، سلطان نجف   آفرین بر جان مستی که ولایی می‌شود هر دلی که یاعلی گوید، خدایی می‌شود داند آن‌که اربعین مست و هوایی می‌شود هر که راهی از نجف شد، کربلایی می‌شود   کعبۀ شش‌گوشه باشد خطّ پایان نجف …
ادامه مطلب

شعر شهادت امام علی علیه السلام

شعر شهادت امام علی علیه السلام
ای که از صورت خونین تو غم ریخته است با تماشای تو یکباره دلم ریخته است چه به روز سر تو آمده آخر بابا سرت از ضربه شمشیر به هم ریخته است دخترت کاش بمیرد که نبیند هرگز خون فرق تو قدم پشت قدم ریخته است مادرم آمده بالای سرت با زحمت اشک بر زخم تو با قامت خم ریخته است کربلا زنده شده در نظرم می بینم ترس دشمن …
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت علی

شعر شهادت حضرت علی
آسمان دل غربتکده ام بارانی ست ابری ام دیده‌ی ماتم زده ام بارانی ست مثل پروانه دلم دربه در سوختن است گریه‌ی شمع همه زیر سر سوختن است این چه داغیست که جان همه را سوزانده است در دل قبر دل فاطمه را سوزانده است این چه دردیست که تا یاد غمش می‌افتم مثل خس در گذر باد غمش می‌افتم در هوایش که به من نام معلق بدهید حقتان است …
ادامه مطلب

شعر برای شب های قدر

شعر برای شب های قدر
خانه ویران شده‌ام غُصه‌ی بابا سخت است حرفِ دیگر بزن امشب غمِ فردا سخت است دیدنِ رویِ تو و لَخته‌یِ خون‌ها سخت است سوختم از نَفَسَت سوختن، اما سخت است باز هم روضه نخوان روضه‌یِ زهرا سخت است شعله هایِ نَفَسِ شعله‌وَرَت جمع نشد زهرِ این تیغ چه کرده جگرت جمع نشد لکه خون‌های رویِ بال و پَرَت جمع نشد بسته‌ام روسری‌ام را به سَرَت جمع نشد زخمِ پیشانیِ تو …
ادامه مطلب

شعر شب قدر

شعر شب قدر
خود را به خواب مي زني اي بنده تا به كي !؟ هي توبه پشت ِ توبه، سرافكنده تا به كی !؟ دنيا وفا نكرده ، وفا هم نمي كند با زرق و برقش از غم دل، كم نمي كند از حوض ِ نور،كي به رخت آب مي زني !؟ كي دست رد به سينه ي اين خواب مي زني !؟ اي بنده جزء براي خدا بنده گي نكن !کج …
ادامه مطلب

شعر زیبای شب قدر

شعر زیبای شب قدر
چه شب هایی که پرپر شد چه روزانی که شب کردم نه عبرت را فراخواندم نه غفلت را ادب کردم برات من شبی آمد که در آیینه لرزیدم شب قدرم همان شب شد که در زلف تو تب کردم شب تنهایی دل بود، چرخیدم، غزل گفتم شب افتادن جان بود رقصیدم، طرب کردم تمام من همین دل بود دل را خون دل دادم تمام من همین جان بود جان را …
ادامه مطلب