شعر قاسم نعمتی

شعر قاسم نعمتی
از سوزِ تب توانی به پیکر نداشتی فکری به غیر فاطمه در سر نداشتی یادِ خدیجه می کنی و آه می کشی یعنی که تاب دوریِ همسر نداشتی بعد از غدیر و توطئه هایِ منافقین دلشوره جز غریبی حیدر نداشتی می خواستی سفارش حقِ علی کنی امّا چه فایده که تو یاور نداشتی عمری برای این که هدایت شوند خلق در سینه غیر یک دلِ مضطر نداشتی وقتی صدایِ فاطمه …
ادامه مطلب

شعر رحلت حضرت رسول اکرم

شعر رحلت حضرت رسول اکرم
ای محمد (ص) ای رسول بهترین کردارها حسن خلقت شهره در اخلاقها، رفتارها در بیانت بند می آید زبان ناطقان قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها بال رفتن تا حریمت را ندارد این قلم قاب قوسینت کجا و مرغک پندارها طفل ابجد خوان تو سلمان سیصد ساله است استوار مکتب ایثار تو عمارها تا نفس داریم و تا خورشید می تابد به خاک دل به عشق بی زوالت می کند …
ادامه مطلب

اشعار رحلت حضرت رسول اکرم

  ای امت رسول، قیامت به پا کنید لبریز، جام دیده ز اشک عزا کنید در ماتم پیمبر و تنهایی علی باید برای حضرت زهرا دعا کنید داغ پیغمبر است و بلایی‌ست بس عظیم حیدر غــریب گشتـه و زهـرا شده یتیم *** ختم رسل به سوی جنان می‌کند سفر جان جهانیان ز جهان می‌کند سفر ریزید خون ز دیده که در آخر صفر کز پیکر وجود، روان می‌کند سفر دریای …
ادامه مطلب

شعر امام حسن مجتبی

شعر امام حسن مجتبی
ابري شدم به نيت باران شدن فقط مور آمدم براي سليمان شدن فقط بايد ز گوشه چشم تو کاري بزرگ خواست چيزي شبيه حضرت سلمان شدن فقط بايد به شيعه بودن خود افتخار کرد راضي نمي شوم به مسلمان شدن فقط دنياي ديگريست اسيري و بردگي آن هم به دام زلف کريمان شدن فقط لا يمکن الافرار ز تير نگاه تو چاره رسيدن است و قربان شدن فقط در خانه …
ادامه مطلب

خدا به طالع تان مُهر پادشاهي زد وحید قاسمی

خدا به طالع تان مُهر پادشاهي زد وحید قاسمی
خدا به طالع تان مُهر پادشاهي زد به سينه ي احدي دست رد نخواهي زد در آسمان سخاوت يگانه خورشيدي تمام زندگي ات را سه بار بخشيدي گدا ز كوي تو هرگز نرفته ناراضي عزيز فاطمه! ازبسكه دست و دل بازي مدينه شاهد حرفم : فقير سرگشته هميشه دست پر از محضر تو برگشته به لطف خنده تان شام غم سحر گردد نشد كه سائل تان نا اميد برگردد خدا …
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن و امام رضا

شعر شهادت امام حسن و امام رضا
خدا کند که دروغی بزرگ باشد این من اعتماد ندارم به حرف طالع بین نشسته اند کمان های بیوه آماده گرفته اند کمین تیرهای چله نشین دوباره کوچه دوباره کسی ز اهل کساء دوباره فتنه ی شیطان دوباره غصب زمین و باز شد دهن یاوه ای و حرفی زد و پخش شد همه جا بوی غُدّه ای چرکین و این هم از برکات حضور یک زن بود زنی که شوهر …
ادامه مطلب

شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و امام رضا

شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و امام رضا
شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و امام رضا ( علیه السلام ) *** اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد طشتی از خون دل خویش برابر دارد چشمهایش به در و منتظر آمدنیست زیر لب زمزمه مادر مادر دارد جگرش سوخته از یک غم و یک غربت نیست داغ ارثی ست که در سینه مکرر دارد زهر تنها کس و کار دل او گشت اگر یادگاریست که از …
ادامه مطلب

شعر شام

شعر شام
#کاروان_در_شام  #غزل کاش باران برسد... دورشان هلهله بود و خودشان غرق سکوت «ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت» شام ای شام! چه کردی که شد انگشت‌نما کاروانی که فقط دیده جلال و جبروت نیزه‌ای رفته به قد قامت سرها برسد دست‌ها بسته به زنجیر ولی گرم قنوت شهرِ رسوا، به تماشای زنان آمده است آه! یک مرد ندیده‌ست به خود این برهوت؟! «آسمان بار امانت نتوانست کشید» کاش باران برسد، …
ادامه مطلب

شعر دیر راهب

شعر دیر راهب
امام_حسین علیه‌السلام دیر_راهب غزل تاریخ غم راه گم کردی که از دیر نصاری سر در آوردی یا به دنبال مسلمانی در این اطراف می‌گردی با سکوتت پاسخم را می‌دهی هرچند حق داری خسته‌ای، پیداست قدر چند منزل راه طی کردی خط به خط پیشانی خون‌رنگ تو تفسیر صدها زخم زیر این کوه مصیبت خم به ابرویت نیاوردی در نگاه تو بعینه می‌توان تاریخ غم را دید من یقین دارم که …
ادامه مطلب