شعر رحلت حضرت خدیجه یعقوبیان

شعر رحلت حضرت خدیجه یعقوبیان
  #نوحه  #رحلت_حضرت_خدیجه  #حاج_رضا_یعقوبیان  رفت خدیجه از جهان  رهسپر سوی جنان  مکه ز داغ او    در شورش و غوغاست در همه ی عالم  بزم عزا برپاست               واویلا واویلا (۲) راحت از غم ها شده    خون جگر طاها شده  پیغمبر اکرم            کرده کفن پوشش خوانده نماز امشب   برجسم خاموشش               …
ادامه مطلب

شعر نوحه حضرت خدیجه

  #نوحه  #زمزمه  #رحلت_حضرت_خدیجه  #حاج_رضا_یعقوبیان  #سبک_مدینه_شهر_پیغمبر     خدیجه رفته از دنیا  به سوی خالق یکتا  ز داغ این گل عصمت  شده خون دیده ی طاها  واویلا آه و واویلا(۲)  خدا داند چو پیغمبر  ولای او همه دینه  ز گریه می زند زهرا  ز داغش بر سر و سینه  واویلا آه و واویلا  نشسته با غمی سنگین  کنار بسترش زهرا  شده پیغمبر اکرم  غریب و یکه و تنها  واویلا آه و …
ادامه مطلب

شعر وفات حضرت خدیجه شور

شعر وفات حضرت خدیجه شور
#نوحه  #رحلت_حضرت_خدیجه  #حاج_رضا_یعقوبیان   رفته از دنیا           جان پیغمبر  شد به پا هر جا   شورش محشر             تسلیت احمد(۲)  از جهان رفته          همسر احمد  رکن دین رفته            از بر احمد            تسلیت احمد(۲)  گل باغ دین       می رود امشب  جان احمد از       …
ادامه مطلب

مناجات

مناجات
روزها را با توسّل کردنم شب می‌کنم دارم از این ناحیه خود را مُقرّب می‌کنم خلق تحویلم نمی‌گیرند، تحویلم بگیر تو که تحویلم نمی گیری همه‌ش تب می‌کنم عقل را از بارگاهِ عشق بیرون کرده‌اند خویش را دارم به دیوانه مُلقّب می‌کنم  اختیار "عَبد" یا "رَب" را به دست من دهند اختیاراً خویش را عبد و تو را رب می‌کنم  من که عادت کرده‌ام شب‌ها به درس عاشقی روزها فکرِ …
ادامه مطلب

مذح امام جواد

مذح امام جواد
در میان تیرگی ها آفتاب من شدی تو قسم های همیشه مستجاب من شدی چون به سائل میدهی از هرچه بهتر،بیشتر میخورد باب المراد خانه ات در ، بیشتر گرچه نام تو شده حاجت بر آور بیشتر لیک حساس است بابایت به مادر بیشتر پس قسم خوردیم بعد از تو به حق فاطمه تا که امضا گردد امشب کربلای ما همه  
ادامه مطلب

شعر امام زمان

شعر امام زمان
  ازین همه فراق، دل کباب شد بیا دگر زمانه بی تو بر سرم خراب شد بیا دگر سکینه ی زمین و آسمان، امام مهربان زمانه، سینه اش پُر اضطراب شد بیا دگر مرا زیاد در گناه دیدی و دلت شکست دلم شکست و از خجالت آب شد بیا دگر خجالت آور است گفته ام، نمایِ شهرمان چقدر بی حیا و بد حجاب شد بیا دگر فقیرها به زیر پای …
ادامه مطلب

شعر امام زمان آدینه

شعر امام زمان آدینه
  آه که دیگر توان آه نداری ... تکیه ی عرشی و تکیه گاه نداری پای گناه همه نشسته ای آقا گرچه خودت ذره ای گناه نداری مثل حسینی اگرچه حضرت خورشید حیف که در لشکرت تو ماه نداری پشت و پناهی برای هر که غریب است خود که غریبی چرا پناه نداری ؟ یوسفی و رفته ای که شهر نرنجد پس تو نیازی به قعر چاه نداری اشک تو …
ادامه مطلب

شعر امام زمان

شعر امام زمان
  تقویم، بی تو پیر شد یک‌سالِ دیگر هم سَر شد زمستان و نشد‌ نوروز، آخر هم شد کاسه‌‌ی صبرِ غزل لبریز از گریه از قطره‌های شعرِ اشک‌آلود، دفتر هم عمری‌ست، پیش مایی و هستیم نابینا گفتی «اناالمظلوم»؛ نشنیدیم؛ پس کَر هم ... شرمنده!‌ بین ادّعاهای دعا بر لب حتی نخواهی یافت، یک ناچیز لشکر هم هرچند خوبان کمترند از ما که بدهاییم اما ببر در لشکرت این قوم را …
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان

شعر مناجات امام زمان
دوباره کاش به قلبم کمی امید بیاید ثمر به شاخ و بَرِ اين درخت بید بیاد نشسته ایم و فقط سینه میزنیم برایش نشسته ایم ... هزاران اگر یزید بیاید نشسته ایم و دعا میکنیم این همه آدم دوباره مثل حسینی مگر پدید بیاید کلید قفل جهان است آنکه رفته از اینجا برای مهدی زهرا دعا کنید بیاید ... دلم به سوی حریمش پریده جمعه به جمعه سیاه رفته دعا …
ادامه مطلب

شعر ولادت امام زمان عجل الله

شعر ولادت امام زمان عجل الله
ای جذبه ي ذی الحجه و شور رمضانم در شادی شعبان تو غرق ست جهانم تقدير مرا نور نگاه تو رقم زد بايد که شب چشم تو را قدر بدانم روی تو و خورشيد، نه، روشن تر از آنی چشم من و آيينه، نه، حيران تر از آنم در سايه ي قرآن نگاه تو نشستم باران زد و برخاست غبار از دل و جانم برخاست جهان با من برخاسته از …
ادامه مطلب