زندگینامه امام حسن (علیه السلام)

مطابق با قول مشهور دومین امام شیعیان؛ امام حسن علیه‌السلام، در پانزدهم ماه مبارك رمضان سال سوم هجری قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود.[۱] و البته در این باره در کتاب های شیعه و اهل سنت اقوال دیگری هم نقل شده که خلاف مشهور است.

 

داستان ولادت و مراسم نامگذاری

داستان ولادت آن حضرت به گونه ای که در روایات شیخ صدوق در امالی و علل الشرایع و عیون اخبار الرضا علیه السلام و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از امام سجاد علیه السلام روایت شده این گونه است که فرمود: چون حضرت فاطمه سلام الله علیها فرزندش حسن را به دنیا آورد، به پدرش علی علیه السلام عرض کرد: نامی برای او بگذار، علی فرمود: من چنان نیستم که در مورد نامگذاری او به رسول خدا پیشی گرفته و سبقت جویم. در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و اله بیامد، و آن کودک را در پارچه زردی پیچیده، به نزد آن حضرت بردند. حضرت فرمود: مگر من به شما نگفته بودم که او را در پارچه زرد نپیچید؟ سپس آن پارچه را به کناری افکند و پارچه سفیدی گرفته و کودک را در آن پیچید، آن گاه رو به علی کرده فرمود: آیا او را نامگذاری کرده ای؟ عرض کرد: من در نامگذاری وی به شما پیشی نمی گرفتم! رسول خدا فرمود: من هم در نامگذاری وی بر خدا سبقت نمی جویم!

در این وقت خدای تبارک و تعالی به جبرئیل وحی فرمود که برای محمد پسری متولد شده، به نزد وی برو و سلامش برسان و تبریک و تهنیت گوی و به وی بگو: براستی که علی نزد تو به منزله هارون است از موسی، پس او را به نام پسر هارون نام بنه!

جبرئیل از آسمان فرود آمد و از سوی خدای تعالی به وی تهنیت گفت و سپس اظهار داشت: خدای تبارک و تعالی تو را مأمور کرده که او را به نام پسر هارون نام بگذاری. رسول خدا پرسید: نام پسر هارون چیست؟ عرض کرد: «شبر». فرمود: زبان من عربی است؟ عرض کرد: نامش را «حسن» بگذار، و رسول خدا او را حسن نامید.[۲]

انجام سنت های دینی مربوط به تولد نوزاد برای آن حضرت

پس از ولادت آن حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند.[۳] و نیز برای نوزاد جدید عقیقه کرد (یعنی گوسفندی برای او قربانی کرد) [۴] و یک ران آن را به قابله داد، و در برخی از روایات است که این کار را در روز هفتم انجام داد.[۵]

و در روایت کلینی در کافی این گونه است که پس از عقیقه این دعا را خواند: ...بسم الله عقیقة عن الحسن: (به نام خدا این عقیقه ای است از حسن...) و به دنبال آن نیز این دعا را خواند: «اللهم عظمها بعظمه، و دمها بدمه، و شعرها بشعره، اللهم اجعله وقاء المحمد و آله»[۶]: (خدایا استخوان آن در برابر استخوان این نوزاد، و گوشتش در برابر گوشت وی، و خونش در برابر خون او، و مویش در برابر موی او، خدایا آن را وسیله حفاظتی برای محمد و خاندانش قرار ده.) و همچنین رسول خدا دستور داد موی سر نوزاد را در روز هفتم بتراشند و هم وزن آن نقره صدقه دهند، و سپس بر سر نوزاد «خلوق» که نوعی عطر مخلوط بوده مالید، و به دنبال آن به عنوان مذمت از رسم و شیوه معمول آن زمان که خون بر سر نوزاد می مالیدند به اسماء که راوی حدیث است فرمود: یا اسماء الدم فعل الجاهلیة: (ای اسماء مالیدن خون بر سر نوزاد از کارهای زمان جاهلیت است!)

و در پاره ای از روایات اهل سنت آمده که در روز هفتم مراسم ختنه نوزاد نیز انجام شد، [۷] ولی ظاهر روایات شیعه آن است که از جمله مختصات ائمه دین آن بوده که «مختون» (یعنی ختنه شده) به دنیا می آمدند، جز آن که به عنوان استحباب و سنت، صورتی [۸] از این کار را انجام می دادند.[۹]

و از جمله سنت های نوزاد در اسلام تعویذ او به دعا است، یعنی برای سلامتی و حفظ او از چشم زخم و شیاطین جنی و انسی به وسیله خواندن یا نوشتن دعا او را در پناه خدا قرار داده و به خدا می سپارند.

و طبق روایات بسیاری که در کتاب های شیعه و اهل سنت آمده، رسول خدا دو فرزند خود حسن و حسین را به این دعا تعویذ فرمود: «اعیذکما بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة و من کل عین لامة»[۱۰]: (شما را پناه می دهم به کلمات تامه و کامله پروردگار از هر شیطان بدخواهی و از هر چشم زخمی.)

و در روایت دیگری است که این گونه می فرمود: «اعیذکما من عین العاین و نفس النافس»[۱۱]: (شما را پناه می دهم از چشم چشم زن، و نفس نفس زن.)

کنیه و القاب امام حسن علیه السلام

و از جمله آداب و سنت های ولادت نوزاد پس از نام گذاری، تعیین کنیه برای اوست که طبق حدیثی، امام باقر علیه السلام فرمود: «انا لنکنی اولادنا فی صغرهم مخافة النبز ان یلحق بهم»[۱۲]: (ما برای فرزندانمان در کودکی کنیه قرار می دهیم، از ترس آنکه مبادا در بزرگی دچار لقب های ناخوشایند گردند.)

و کنیه آن حضرت بر طبق روایات بسیاری «ابو محمد» بوده و کنیه دیگری نداشته است. و اما القاب آن حضرت بدین شرح است: سبط، زکی، مجتبی، سید، تقی، طیب، ولی... و مرحوم اربلی در کتاب کشف الغمة پس از نقل کنیه و القاب آن حضرت از روی کتاب های اهل سنت گفته است: مشهورترین این القاب «تقی» است و بهترین و شایسته ترین آن ها همان است که رسول خدا او را بدان ملقب فرمود و آن «سید» است.[۱۳]

اما معروفترین القاب آن حضرت در بین شیعیان "مجتبی" است و همچنین ایشان را "كریم اهل بیت" می‌نامند. [۱۴]

جایگاه امام حسن علیه السلام در نزد پیامبر اکرم (ص)

امام حسن‌مجتبی علیه‌السلام مورد علاقه شدید پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود،[۱۵] و آن حضرت در حدیثی، درباره مقام و فضیلت امام حسن مجتبی علیه‌السلام فرمود: اما حسن به درستی كه وی پسر و فرزند من و از من است. او نور چشمم، روشنایی قلبم و میوه دلم می‌باشد. وی سرور جوانان اهل بهشت و حجت خدا بر امت است. فرمان او، فرمان من است و گفتار او، گفتار من است. هر كه از او پیروی كند از من پیروی كرده است و هر كه از دستور او سرپیچی كند، از من سرپیچی كرده و از من نیست. من هرگاه به او نظر می‌كنم به یاد جریانات پس از خود می‌افتم كه وی را تضعیف می‌كنند؛ حال او به همان گونه ادامه می‌یابد، تا این كه از روی ستم و دشمنی، وی را با زهر به شهادت می‌رسانند. در آن هنگام، فرشتگان آسمان در مرگش گریه می‌كنند. همچنین هر چیزی در روی زمین از جمله پرندگان آسمان، ماهی‌های دریاها و اقیانوس‌ها در فقدان او سوگوارند.[۱۶]

پانویس

  1.  الارشاد (شیخ مفید)، ص 346؛ رمضان در تاریخ (لطف الله صافی گلپایگانی)، ص 107؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 1، ص 219؛ كشف الغمه (علی بن عیسی اربلی)، ج 2، ص 80؛ تاریخ الطبری، ج 2، ص 213؛ البدایه والنهایه (ابن كثیر)، ج 8، ص 37.
  2.  بحارالانوار، ج 43، ص 238، و به همین مضمون روایات بسیاری در کتب اهل سنت نقل شده که بیشتر آن ها در ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 492 به بعد ذکر شده است.
  3.  بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 43، ص 238؛ كشف الغمه، ج 2، ص 82.
  4.  و در برخی از روایات شیعه و اهل سنت آمده که دو گوسفند برای حسن و دو گوسفند برای حسین قربانی کرد، ولی روایت یک گوسفند مشهورتر و از نظر سند هم قویتر از روایات دیگر است، چنانچه در حیاة الامام الحسن نیز بدان تصریح کرده است.
  5. بحارالانوار، ج 43، ص 239 و 250 و 257. حیاة الامام، ج 1، ص 64. ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 17-511.
  6.  بحارالانوار، ج 43، ص 239 و 250 و 257. حیاة الامام، ج 1، ص 64. ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 17-511.
  7.  نورالابصار، ص 108، و ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 519 به نقل از مفتاح النجابدخشی.
  8.  و به تعبیر روایات «امرار موسی» می کرده اند.
  9. سفینة البحار، ج 1، ص 379.
  10.  سفینه، ج 2، ص 287 و ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 520 و 524 و 527.
  11. ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 527.
  12. حیاة الامام الحسن علیه السلام، ج 1، ص 65.
  13.  بحارالانوار، ج 43، ص 255.
  14.  منتهی الآمال، ج 1، ص 219؛ رمضان در تاریخ، ص 111؛ كشف الغمه، ج 2، ص 86.
  15. منتهی الآمال، ج 1، ص 220؛ كشف الغمه، ج 2، ص 87؛ البدایه والنهایه، ج 8، ص 37.
  16.  بحارالانوار، ج 44، ص 148.
۵
از ۵
۱۵ مشارکت کننده