زهیر بن قین قبل از ماجرای کربلا یکی از طرفداران افراطی عثمان بوده. پس از انجام مناسک حج ، در راه بازگشت به کوفه ، امام حسین علیه السلام به دلیل فطرت پاکی که در او مشاهده می کرد او را به ملاقات خود دعوت کرد. که بعد از تشویق همسرش و گفتگویی مختصر با امام به ایشان ملحق شده و در نهایت در روز عاشورا ، در صحرای کربلا شهید شد. زهیر بن قین در طول مسیر همراه با پسر عموهایش ، خیمه ها را دور از امام بر پا میکرد تا با ایشان روبرو نشود. خود امام قاصدی برای زهیر فرستاد. قاصد گفت امام حسین علیه السلام تو را می خواند. زهیر که از همراهی با امام اکـراه داشت مبهوت مانده بود چه کند. همسرش به او گفت سبحان الله! آیا پسر پیامبر قاصدی به سوى تو می فرستد و تو پاسخ نمی دهی؟ چرا نزدش نمی روى و سخنش را نمی شنوى و بر نمی گردی؟ لذا زهیر نزد امام رفت. در هیچ منبع و مقتلی در مورد گفتگوی امام و زهیر هیچ اشاره ای نشده است و کسی خبر ندارد که در این ملاقات چه گذشته است. اما وقتی که زهیر از خیمه امام خارج شد فورا به سمت همسر خود رفت و گفت تو را طلاق دادم. آزادى که پیش خاندانت بروی ؛ زیرا من دوست ندارم به سبب من گرفتار شوى. سپس رو به همراهان کرد و گفت هر که میخواهد، با من همراه شود ، در غیر این صورت، این آخرین دیدار ماست. الإرشاد، جلد۲، ص۷۲