ماهیت قواعد قرآنی (بخش اول)
قواعد قرآنی، به عنوان ایده ای نوین و نوپا در عرصه مطالعات قرآنیِ پژوهش محور، از امتیازات ویژه ای برخوردار است. با تامل در این نوع نگرش به آیات الهی، درمی یابیم که قواعد قرآنی مرزهایی گسترده و دامنه هایی بزرگ دارند که این گستردگی و بزرگی ، ظرفیت های تمام نشدنی به قرآن بخشیده تا با زمان همراه شود و با ارائه راهبرد های کلان ،زندگی و جامعه بشر را اداره کند و از همین رو مخاطب درک عمیق تر و انس بیشتری نسبت به مفاهیم و پیام های الهی را در خود احساس خواهد کرد. این نگاه به قرآن، نگاهی نوع و بدیع است که ما پیشینه ای از آن را در بین اندیشمندان تفسیر و علوم قرآنی مشاهده نمی کنیم. قواعد قرآنی، قواعدی است مستفاد از یک یا چند آیه از قرآن کریم که قوانین عامِ فرازمانی-مکانی را پیش روی مخاطب قرار می دهد بطوری که دایره آن، همه جزئیات و افراد را در هر زمانی در بر می گیرد. شاید در نگاه ابتدایی به این نوع نگرش، گمان یکسان بودن آن با تفسیر موضوعی یا هم عرض بودن با سنن الهی و یا شباهت با سایر قواعد در علوم مختلف پیش آید اما با نگاه دقیقتر می یابیم قواعد قرآنی از تفسیر موضوعی اخص و اعم از سنن الهی است. همچنین قواعد قرآنی را بیگانه از سایر قواعد می داند. از این رو در نوشتار حاضر ماهیت دقیق قواعد قرآنی تبیین و رابطه آن با سایر مباحث مشابه همچون تفسیر موضوعی و سنن الهی، ارتباط قواعد با یکدیگر، تمایز آن با سایر قواعد مثل قواعد تفسیر، قواعد فقهی، اصولی و... به فهم دقیق تری از قواعد قرآنی نائل آییم تا در ذیل آن، شاخه ای جدید در مطالعات قرآنی پیش روی پژوهشگران گشوده شود و با اجرای بهتر و کاربست عینی آنها در زندگی فردی واجتماعی، شاهد تعالی و رشد بشر باشیم. نکته مهم آنکه، این قواعد می تواند به عنوان کبرای کلی(پایه استدلال علمی) در سایر علوم و مسائل مختلف واقع شود که این مهم، از جمله دستاوردها و امتیازات توجه به قواعد قرآنی بشمار می آید.