یک رسانه برای ارائه روایت غالب و مؤثر بر افکار عمومی چه نکاتی را باید مورد توجه قرار دهد؟
همانطور که عرض کردم، در جریان ارتباطات امروز، افکار عمومی دائم مترصد این است که از محیطش، از خودش، از پیرامونش، از گذشتهاش و از آیندهاش اطلاعاتی بگیرد برای اینکه بتواند درست حرکت کند. اینجا رسانهها نقش ویژهای پیدا میکنند تا بتوانند اطلاعاتی به افراد بدهند که هوشمند شوند. منتها جریان رسانه در عالم رسانه تکنیکهای ویژهای برای تأثیرگذاری بر مخاطبین دارد. به همین دلیل ما رشتههای گوناگونی در حوزه رسانه تحت عنوان تبلیغات یا نظریههای ارتباطات مثل نشانهشناسی رسانهای داریم که از این نشانهها و این علائم چگونه در یک تصویر یا صوت استفاده شود که تأثیر بگذارد.
ما در ایران یک جریان حرفهای رسانهای داریم که کارش را تا حدی بلد است و پاسخگوی کارش هم هست، منتها یک جریان غیرحرفهای آماتوری هم داریم که گاهی کارش خوب است، گاهی هم چون شناخت حرفهای ندارد روی افکار عمومی تأثیر منفی میگذارد. مثلاً، تا با پدیدهای مواجه میشود که فکر میکند به نظرش مهم است، آن را منتشر میکند، امّا نمیداند مضر است. حرفهایها میفهمند مضر است و این را با تفسیر بازنشر میدهند.
کار بزرگی که باید صورت بگیرد اینکه جریان آموزشی مدام رسانهای باشد تا کسانی که میخواهند در عرصه رسانه بهصورت غیرحرفهای فعالیت کنند به این لایهها توجه داشته باشند. مثالی برایتان بزنم. بعد از حمله آمریکا به افغانستان، آمریکاییها برای اینکه بتوانند مجاهدین را حذف و منزوی کنند، از واژه جنگسالاران افغانستان استفاده کردند. جنگسالاران افغانستان واژه منفی است، ولی اینقدر از این واژه استفاده کردند که نهتنها در رسانههای دنیا، بلکه در بعضی از رسانههای خودمان هم جا افتاد. برچسبزدن به این میگویند. یک برچسب میزنند، بعد مرتب تکرار میکنند. اینقدر برچسبزنی پرقدرت است که حتی جریان حرفهای هم خطا میکند، وای به حال جریان آماتوری که درگیر نباشد.
ما الآن در عالم رسانه وارد حوزه رقابت بسیار شدیدی شدیم که به جنگ رسانهای شبیه است. بنابراین، باید خیلی هوشمندانه با شناخت و تدبیر و آشنایی با شیوههای کاربردی تبلیغات وارد این میدان شویم؛ و الّا ممکن است بر افکار عمومی تأثیر منفی بگذاریم.
جنگ روایت ها بخش دوم
۵
از ۵
۶ مشارکت کننده