فرمان تبیین، در برابر جنگِ شناختی
«در این جهادی که وجود دارد، در این جنگ بیامانی که وجود دارد بین اسلام و کفر، بین حق و باطل، بین روایت دروغ و حقیقت -این جنگی است بین اینها- ما در کجای این جبهه قرار داریم و حضور داریم؟» ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
«جهاد تبیین» موضوعی است که ماههای اخیر در بیانات حضرت آیتالله خامنهای بارها مورد تأکید و اشاره قرار گرفته است و رهبر انقلاب اسلامی ابعاد مختلف آن را توصیف کردهاند. ««جهاد تبیین» یک فریضه است. «جهاد تبیین» یک فریضهی قطعی و یک فریضهی فوری است و هر کسی که میتواند[باید اقدام کند].» ۱۴۰۰/۱۱/۱۹
خطابی عمومی که همه افراد جامعه در جنگ رسانهای دشمن علیه حقایق انقلاب اسلامی مردم ایران، مخاطب آن هستند و میتوانند ایفای نقش کنند؛ اگرچه مسئولین در این زمینه وظایف سنگینتری بر دوش دارند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برهمین اساس در سلسه یادداشتها و گفتوگوهایی به بررسی این موضوع میپردازد. آنچه در ادامه میخوانید یادداشتی به قلم آقای دکتر عباسعلی رهبر، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی؛ است که به بررسی «جهاد تبیین» از زاویه دید قدرت نرم و نگاه الهیاتی پرداخته است.
مقوله «جهاد تبیین» در بیانات رهبر انقلاب را میتوان از باب نگاه به قدرت نرم و از باب نگاه الهیاتی مورد واکاوی و تحلیل سیاسی و اجتماعی قرار داد.
باب نگاه قدرت نرم
رهبر انقلاب میفرمایند ما باید بحث تبیین را نسبت به حقایق انجام بدهیم و خیلی از حقایق باید تبیین شوند. این جمله بهمعنای این است که هنوز بسیاری از حقایق هستند که تبیین نشدهاند و یا بهخوبی این کار انجام نشده است. در مقابل تبیین، حرکت گمراهکننده و تحریفکننده دشمن وجود دارد که از جوانب مختلف و از صدها طرف بهسوی جمهوری اسلامی ایران سرازیرشده و میخواهد افکار مردم را مورد اثرپذیری سمآلود قرار دهد. از این جهت، یکی از موضوعات خوبی که رهبر انقلاب ذکر میکنند این است که افکار عمومی را بهسمت راه درست و منطقی و راهی که در آن عقلانیت انقلابی هست، هدایت کنیم. «جهاد تبیین»، خنثیکننده توطئه دشمن است. با «جهاد تبیین» میتوان حرکات صحیح را منتشر کرد و به سؤالات پاسخ داد. همچنین با «جهاد تبیین» میتوان ابهامآفرینیهای موجود در فضای اجتماعی و مجازی را بهنوعی مورد خدشه قرار داد و با آن مقابله کرد.
جوزف ساموئل نای سال ۲۰۱۱ در کتاب «The Future of Power» میگوید آمریکا در آینده تمایل چندانی به استفاده از قدرت نظامی نخواهد داشت و برتری نظامی بهمعنای برتری جهانی نیست. وی در مورد ایران هم این بحث را مطرح میکند و میگوید که آمریکا جنگ نرم را با ایران در پیش خواهد گرفت و از اهرم فشار اقتصادی استفاده میکند. اکنون ما داریم انواع فشارهای اقتصادی را برای از بین بردن یا تغییر در نظام محاسباتی جمهوری اسلامی از طرف آمریکا و قدرتهای غربی میبینیم که بهطور خاص موردتوجه قرار گرفته است. وقتی به بحث قدرت بنگریم، با تحول در بحث قدرت روبهرو میشویم؛ چراکه در قرن شانزدهم، کنترل شمشهای طلا و مستعمرات در دستان اسپانیا بود. در قرن هفدهم، با امپراتوری هلند و قدرت تجاری روبهرو میشویم. در قرن هجدهم، با فرانسه روبهرو میشویم. در قرن نوزدهم، انگلستان با تأکید بر انقلاب صنعتی و نیروهای دریایی خودش به قدرت و استفاده از منافع و منابع دیگر کشورها روی میآورد. در قرن بیستم، با منابع قدرت در موشکهای هستهای، توان صنعتی، مردان مسلح و تانکها مواجه میشویم که نمونه بارز آن را در نگاه کِنِدی و خروشچف میتوان دید.