متن سخنرانی فاطمیه بخش پنجم استاد میر باقری

روایت دیگری از امام صادق (ع) است شاید سندش هم صحیح است حضرت فرمودند: «تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ ع فِي كُلِّ يَوْمٍ فِي دُبُرِ كُلِّ صَلَاةٍ أَحَبُ‏ إِلَيَ‏ مِنْ‏ صَلَاةِ أَلْفِ رَكْعَةٍ فِي كُلِّ يَوْمٍ»(12)، مداومت بر تسبیحات حضرت زهرا بعد از همه نمازهای واجب در نزد من محبوب تر از هزار رکعت نماز نافله در هر روز است، این را بیشتر دوست دارم.

 

روایاتی که در فضیلت تسبیح حضرت زهرا (س) است زیاد است، تسبیح حضرت زهرا (س) ذکر کثیر و مبدا برکت عمر و موجب مغفرت است. کسی که ملازم با این ذکر شد به شقاوت نمی رسد و عاقبت به خیری یکی از راههایش ملازمت با تسبیح حضرت زهرا (س) است. بعضی از بزرگان اهل ذکر می گویند ذکر اجازه می خواهد و اجازه ذکر باید از معصوم برسد. آن اذکاری را که از معصومین می رسد انسان به اذن آن معصوم یعنی به عنوان اینکه این معصوم دستور داده اجازه دارد که این ذکر را بگوید، در توسل به آن معصوم آثار ذکر متفاوت می شود؛ لذا اگر کسی تسبیحات حضرت زهرا را مداومت کند باید در این تسبیح متوسل به وجود مقدس فاطمه زهرا باشد آن وقت ‌آثار ذکر متفاوت می شود.

 

این تسبیحات حضرت زهرا (س) که نبی اکرم به حضرت زهرا هدیه کردند در واقع هدیه به امت است والا اگر هدیه خاص بود اجازه نمی دادند ما بگوییم و دستورش داده نمی شد. اهتمام به این تسبیح بیشتر در مورد اهل بیت است در دیگران شما این اهتمام را نمی بینید و محروم هستند و این هدیه حضرت زهرا (س) به محبین است.

 

معنای تسبیحات حضرت زهرا(س)

 

یکی از مهم ترین اذکاری که در روایات بر آن تأکید شده است و معانی متعددی هم دارد تکبیر است. اگر کسی اهل این ذکر شد آرام آرام کبریا الهی بر دل او می نشیند و یک قوایی از کبریا تجلی می شود اگر تجلی شد، انسان «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي‏ أَعْيُنِهِمْ‏ فَهُم‏»(13)، می شود. وقتی عظمت الهی در قلب انسان آمد همه عوامل این دنیا و منظومه شمسی و کیهان و کهکشان در نظر انسان کمرنگ می شود، این تعبیر امیرالمؤمنین در وصف متقین است. حضرت در یک بیان دیگر می فرمایند: «كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ‏ فِي‏ اللَّه‏»(14)، من در گذشته یک برادری داشتم که اخوت ما اخوت ایمانی بود، «وَ كَانَ يُعَظِّمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا»، حضرت می فرماید: این اوصاف و خصوصیاتی داشت که اگر این خصوصیات در کسی محقق شود امید است که به اخوت امیرالمؤمنین راه پیدا کند؛ البته این مال ما نیست؛ لذا بعضی گفتند ناظر به نبی اکرم است، ولی اینطور نیست. «كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ‏ فِي‏ اللَّه‏»، ‌من یک برادری داشتم که در راه خدا با او اخوت می کردم، حضرت اول صفتی که برایش ذکر می کنند این است که می فرمایند: «وَ كَانَ يُعَظِّمُهُ فِي عَيْنِي »،آنچه او را در چشم من بزرگ می کرد «وَ كَانَ‏ يُعْظِمُهُ‏ فِي‏ عَيْنِي‏ صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِه‏»،کوچکی دنیا در نظر او بود. اگر کسی اهل مداومت بر تکبیر شد و توجه کرد آرام آرام دنیا با همه بزرگی اش در نظر او کوچک می شود، «الدُّنْيَا سِجْنُ‏ الْمُؤْمِن‏»(15)، لذا دنیا برایش سجن می شود و نمی تواند تحمل کند. دیگران خیلی آرزوهای دست نیافته در دنیا دارند و دنیا برایشان وسیع و گشاد است، ولی برای کسی که اهل تکبیر است در دنیا احساس تنگی می کند، وقتی عظمت الهی در دل آمد و بقیه کوچک شدند به زور باید در دنیا آنها را نگه داشت. «لَوْ لَا الْأَجَلُ الَّذِي كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِي‏ أَجْسَادِهِمْ‏ طَرْفَةَ عَيْن‏»(16)، اهل ذکر وتکبیر اینطور می شوند.

 

یک معنایی که در روایت برای تکبیر آمده این است، «اللَّهُ‏ أَكْبَرُ مِنْ‏ أَنْ‏ يُوصَف»(17)،‏ خدای متعال بزرگتر از آن است که در وصف ما بگنجد، این تکبیر انسان را به جایی می رساند که بداند خدا با توصیف های ما توصیف شدنی نیست، هر چه خدا را به عظمت توصیف کنید باز باید خدای متعال را تسبیح کنید. حضرت فرمودند: الله اکبر یعنی چه؟ گفت: یعنی خدا از همه چیز بزرگتر هست. فرمودند تو خدا را مقایسه کردی خدا قابل مقایسه نیست. الله اکبر یعنی؛ «اللَّهُ‏ أَكْبَرُ مِنْ‏ أَنْ‏ يُوصَف»، البته در بعضی روایات معانی دیگری هم ذکر شده است.

 

روایت لطیفی در معانی الاخبار مرحوم صدوق است که از بهترین کتب روایی ما و از بهترین کتب روایی مرحوم صدوق است: «قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرِ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ: كُنَّا جُلُوساً فِي‏ الْمَسْجِدِ إِذْ صَعِدَ الْمُؤَذِّنُ الْمَنَارَةَ»(18) موذن بالای مناره رفت و «فَقَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ فَبَكَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع‏»، حضرت گریستند «وَ بَكَيْنَا لِبُكَائِه‏»، ما با گریه حضرت گریستیم، «فَلَمَّا فَرَغَ الْمُؤَذِّن‏»، وقتی مؤذن اذان را تمام کرد «قَالَ أَ تَدْرُون‏»، فرمود می دانید موذن چه می گوید؟ سپس حضرت کلمات اذان را معنا کردند، یکی از جملاتی که معنا کردند تکبیر است «قُلْنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ وَصِيُّهُ أَعْلَمُ» حضرت فرمود: «قَالَ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا يَقُولُ لَضَحِكْتُمْ قَلِيلًا وَ لَبَكَيْتُمْ كَثِيراً»، اگر معانی اذان را می فهمیدید غفلت و خنده هایی که از سر غفلت است در وجودتتان کم می شد و بکا در ما زیاد می شود. «وَ لَبَكَيْتُمْ كَثِيراً»، بعد حضرت شروع به معنا کردن اذان کردند وچند معنا برای الله اکبر ذکرفرمودند که هر کدام آن یک معنای رفیعی است، فرمودند: «فَلِقَوْلِهِ اللَّهُ أَكْبَرُ مَعَانٍ كَثِيرَةٌ مِنْهَا أَنَّ قَوْلَ الْمُؤَذِّنِ اللَّهُ أَكْبَرُ يَقَعُ عَلَى قِدَمِهِ وَ أَزَلِيَّتِهِ وَ أَبَدِيَّتِهِ وَ عِلْمِهِ وَ قُوَّتِهِ وَ قُدْرَتِهِ وَ حِلْمِهِ وَ كَرَمِهِ وَ جُودِهِ وَ عَطَائِهِ وَ كِبْرِيَائِه‏»، تکبیر اشاره به صفات جلال و جمال الهی است که فقط یک صفت نیست همه این ها در تکبیر نهفته است. اگر کسی به معنای الله اکبر توجه کند گویا بر همه این صفات توجه کرده است.

 

قدیم بودن خدای متعال ازلیتش، ابدیتش، علمش، قدرتش، حلمش، کرمش، جودش، کبیریایش فقط دلالت بر کبریا نمی کند بلکه بر همه این اوصاف دلالت می کند و اگر کسی به درک الله اکبر برسد همه این معانی در دل و در قلبش محقق می شود. حضرت تقریبا 7-8 معنا را در این حدیث نورانی برای تکبیر بیان کردند، برای بهره برداری بیشتر حدیث 67 از معانی الاخبار مرحوم صدوق است را ملاحظه بفرمایید. یکی از برکات وجود مقدس حضرت زهرا (س) همین تسبیح وجود مقدس فاطمه زهرا (س) است که می تواند انسان را بیمه کند، اگر کسی آن را ترک نکند و ملازم آن باشد عاقبت به خیر می شود، آثار ذکر کثیر در این تسبیح وجود دارد؛ لذا در احوالات بعضی بزرگان است که گاهی تسبیح حضرت زهرا یک ساعت طول می کشید.

 

۵
از ۵
۱۲ مشارکت کننده