شعر شهادت حضرت مسلم(ع)

در کوفه غریبم من و کاشانه ندارم
گویی بروم خانه ولی خانه ندارم

گر تکیه به دیوار تو کردم ز غریبی است
در شهر شما، خانه و کاشانه ندارم

یک شهر پر از دشمن و من یکه و تنها
چون طایر دور از چمنم، لانه ندارم

بی جایم و ماوا، نبرم راه به جایی
چون شمع، همی سوزم و پروانه ندارم

بهر پسر فاطمه چون نامه نوشتم
غیر از غم آن خسرو فرزانه ندارم

جزکشته شدن در ره حق هیچ تمنا
از مردم از حق شده بیگانه، ندارم

 

 

شاعر: سید محمد خسرو نژاد

۵
از ۵
۱۰ مشارکت کننده