شعر شهادت امام باقر(ع)

چگونه او جگر سوخته روبراه کند
توانِ آه ندارد که آه آه کند

نشد که راه رود مثلِ مادرش شده بود
نشد که خیزد و دیوار تکیه‌گاه کند

نشسته است جوانش به بستر مرگش
خداکند که ننالد فقط نگاه کند

چه داشت زهر که جسمش چنین تورم کرد
که دست و پا زدنش را چه جانکاه کند

هنوز غرقِ جراحات شام و کرببلاست
بگو که رویِ پدر را به قتلگاه کند

برای او همه‌اش روضه است وقتی که..‌.
نظر به آب کند یا نظر به ماه کند

کنارِ عمه به زنجیر بود و حیف نشد
که خویش را سپرِ طفلِ بی‌گناه کند

به چنگِ پیر‌زنی سنگ بود و او می‌گفت :
خدا کند نزند یا که اشتباه کند

 

 

شاعر: حسن لطفی 

۵
از ۵
۱۱ مشارکت کننده