شب جمعه که شود، جرم و خطا میبخشند
دست خالی نرو، با شوق بیا میبخشند
این کریمان همه احوال مرا میپرسند
این کریمان همه عصیان مرا میبخشند
ثروتِ فقر که دارم همه سرمایهام است
اغنیا را به نیاز فقرا میبخشند
رزق ما را برسانید ز بازار نجف
از همان سفره که نعمت به گدا میبخشند
مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است
قطره اشکی که بر این بی سر و پا میبخشند
ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر
مثل فطرس به تو هم بال دعا میبخشند
یازده ماه اگر بارِ گناه آوردی
آخر ماهِ خدا آنهمه را میبخشند
نوکری گریهکنان گفت: اباعبدالله
کِی به ما تذکرهی کرببلا میبخشند
مادرت گفت: فدای لب عطشان حسین...
همه را بین فغانش به خدا میبخشند
شاعر:رضا دین پرور
۵
از ۵
۱۱ مشارکت کننده