از عشقِ رضا، نبضِ زمان در نوساناست
از برکتِ عشقش، نفسم در هیجاناست
وقتی که دلم محفلِ آشوب و هیاهوست
آغوش حرم، اَمنترین جای جهاناست
از برکت عشق پسرِ حضرت موسیاست
در سینه اگر قلب، چنین در ضرباناست
از سمت حریمِ رضوی آمده گویا
وقتی نفسِ باد صبا مشک فشان است
هر چند حرم، ثانیهدرثانیه عشقاست
خوشلحظهترین حالِ دعا وقت اذاناست
در دست دعای همه از جنسِ اجابت
سیبِ تَر و سرخیست که از باغ جناناست
از گنبد و گل دستهی او هیچ نگویم
چیزی که عیانست چه حاجت به بیاناست
در مُلک سلیمانی سلطانِ خراسان
هر نیمهشبش هم، همه جا اَمن و اَماناست
از پنجرهیِ معجزهخیزِ حرم عشق
بخشندگی شاه به هر بنده، عیاناست
دنیا و همه دار و ندارش به کف آید
بی عشقِ ولایت به خدا مفت، گراناست
سرمایهی من نوکریِ حضرت سلطان
هر ثانیهاَش نابترین گنجِ زماناست
وَلله که از سویِ گدا، خدمتِ سلطان
کممایهترین هدیه، همان بخششِ جاناست
منصوره محمدی مزینان