طبیبا کن نظر حال حبیب ما
دگر گردیده کم صبر و شکیب ما
امان از غم(۲)
طبیبا وا مکن زخم سر او را
نگر تو حال و روز دختر او را
امان از غم
ببینحال گلت زینب مرو حیدر
رسیده جان او بر لب مرو حیدر
امان از غم
طبیب درد مظلومان شده خاموش
نمی آید صدای او دگر در گوش
امان از غم
کنار پیکرش گریان حسن گردد
تن بابا به دست او کفن گردد
امان از غم
زند بر سینه و سر نورعین او
بسوزد از غم بابا حسین او
امان از غم
غریبی بعد بابا را کند احساس
کنار خواهر غم پرورش عباس
امان از غم
تن او شمع و فرزندان چو پروانه
شود غسل و کفن حیدر غریبانه
امان از غم
گلی از گلشن عصمت شده پرپر
بهسوی جنت ورضوان رود حیدر
امان از غم
نجف امشب ز داغ او شده غمناک
حسن ریزد چگونه بر روی اوخاک
امان از غم
#نوحه_شهادت_امام_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم
#مشهد_مقدس
.