شعر نیمه ماه

نیمهء ماه نگو ماه تمام است امشب
تازه ازپرده برون ماه صیام است امشب

نیمهء ماه مبین گر به تو رو آوردیم
اول ماه رخ ماه تو رویت کردیم

ما به دنبال تو در آینه‌ها جوشیدیم
در هلال مه نو نور تو را می‌دیدیم

ذره در حال وهوایش به ملک می‌بالد
کلبهء کوچک زهرا به فلک می‌بالد

در کف من قلم از عشق تزلزل دارد
گذر از مثنوی و رو به تغزل دارد

قدسیان شوق تماشای تو لابد دارند
که بسوی تو همه میل تردد دارند

بگذار اینکه بیایند ملایک به حضور
کز سر عشق به دیدار تعمد دارند

بشناسند تو را عرش‌نشینان همگی
زانکه تصویر تو را روبروی خود دارند

درس گیرند زتو شیوهء مردمداری
آن کسانی که کنون بحث تجدد دارند

راه تو راه خداوند، به جایی نرسند
آن گروهی که ازین راه تمرد دارند

گل شکوفاشده بر شاخهء عصمت مولا
قسمتم چیست ازین رویش رحمت مولا

می‌شود قسمت من لطف وسیعت آیا
می‌رسد دست به دامان رفیعت آیا

عشق بر اهل زمین طرح عظیم آورده‌ست
سائلان را نظری کرد و کریم آورده‌ست

آن که رخسارهء او جلوهء صبح ازلی‌ست
اولین دسته گل گلشن زهرا و علی‌ست

او کجا ماه کجا مهر کجا اذعان کن
نور درپیش رخش مثل طلای بدلی‌ست

هر نگاهی نَبرد دل زملایک وز ما
فقط آن چشم که چون کوثروزمزم عسلی‌ست

گرهء بستهء دل باز نگردد، این کار
زیر چتر نگه لطف تو تنها عملی‌ست

نا امید از کَرَمت نیست کسی در عالم
ای کریم ابن کریم جود تو بین‌المللی‌ست

نور از شمس بگیرد قمر اما اینجا
به تجلای رخ ماه تو خورشید جلی‌ست

مثنوی گرچه بود شیوهء آسانتر، لیک
جنس اشعار تو «یاسر» که تماما" غزلی‌ست

:small_orange_diamond:شاعر:
#محمود_تاری

۵
از ۵
۱۷ مشارکت کننده