شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی (11)

 

برای استجابت دعا، صلوات نقش تعیین كننده دارد. در نهج البلاغه از امیرالمؤمنین علیه السَّلام نقل شده است: اگر مسئلتی دارید، قبل از خواستن چیزی اول صلوات بفرستید، چون خداوند این صلوات را و طلب رحمت را مستجاب می‌كند. وقتی آن اولی را مستجاب كرد، خواسته‌ای را كه در كنار صلوات ارائه كردید و صلوات را شفیع خواسته قرار دادید، آن را هم برآورده می‌كند.

امام سجاد سلام الله علیه در این بخش از دعای ابوحمزه عرض می‌كند:

"اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مَحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد. وَاخْتِمْ لِی بِخِیرْ وَ اَكفِنی مَا اَهَمَّنِی مِنْ اَمرِ دُنیایْ وَ آخِرَِتِی وَلا تُسَلِّطْ عَلَیَّ مَنْ لا یَرحَمُنی. وَاجعَلْ عَلَیَّ مِنْكَ جُنَّهً واقِیَهً باقِیَهً وَلا تَسلُبنِی صالِحَ مَا أنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ وَارْزُقنِی مِنْ فَضلِكَ رِزقاً واسِعاً حَلالاً طَیِّباً."

اول وجود مبارك امام سجاد صلوات می‌فرستد، بر محمّد و آل محمّد (علیهم الصَّلاه و علیهم السَّلام) ، بعد درخواست می‌كند؛ عرض می‌كند: خدایا! پایان امور ما را به خیر ختم بكن، چون إنَّمَا الاُمورْ بِخواتِیمِها. بَد عاقبتی بسیار چیز بَدی است و حسن عاقبت بسیار چیز خوبی است. یكی از دعاهائی كه انسان درباره خود دارد، عرض می‌كند: پروردگارا ! بهترین حالت مرا در دوران پیری من قرار بده كه اوّلاً من در دوران پیری نیازمند به بیگانگان نباشم . ثانیاً با حسن عاقبت و ایمان كامل رخت بربندم. كه ایمان را به همراه خود به برزخ و قیامت ببرم.

برای استجابت دعا، صلوات نقش تعیین كننده دارد. در نهج البلاغه از امیرالمؤمنین علیه السَّلام نقل شده است: اگر مسئلتی دارید، قبل از خواستن چیزی اول صلوات بفرستید، چون خداوند این صلوات را و طلب رحمت را مستجاب می‌كند. وقتی آن اولی را مستجاب كرد، خواسته‌ای را كه در كنار صلوات ارائه كردید و صلوات را شفیع خواسته قرار دادید، آن را هم برآورده می‌كند.

"وَ اَكفِنی مَا اَهَمَّنِی مِنْ اَمرِ دُنیایْ وَ آخِرَتی."

 

پروردگارا ! مهمّات دنیا و مهمّات آخرت مرا مشغول كرده است. نه خود من توان آن را دارم كه كافی باشم و نه دیگران. و تو هم كه در قرآن كریم وعده دادی: ألَیسَ اللهُ بِكافٍ عَبدَه(2)، و غیر تو هم كه كافی نیست! بنابراین یك كسی كه كفایت كننده هر مهم هستی، امور مهم دنیا و آخرت ما را كفایت بكن!

"وَ اَكفِنی مَا اَهَمَّنِی مِنْ اَمرِ دُنیایْ وَ آخِرَتی." در بعضی از ادعیّه هم آمده است: یا مَنْ یَكفِی مِنْ كُلِّ شِیء وَ لا یَكفِی مِنْهُ شِیء اِكفِنی مَا اَهَمَّنِی مِنْ اَمرِ دُنیایْ وَ آخِرَتِی.(3)

ای خدائی كه از هر چیزی كفایت می‌كنی، و ای خدائی كه غیر تو كار تو را نمی‌كند و از تو كفایت نمی‌كند، امر دنیا و آخرت ما را كفایت بكن! و كسی كه بر ما رحم نمی‌كند بر ما مسلّط نفرما!

در صحیفه سجادیّه قریب به این مضمون آمده است كه: "اَللّهُمَّ حِصنِی حِیطَهً تَقیمِی بِها. پروردگارا! طوری مرا در تحت احاطه خود قرار بده كه حائط و دیواری از مهر به دور من كشیده بشود كه در اثر آن احاطه الهی گزندی از بیرون به ما نرسد.

بازگشت چنین دعاهائی به این است كه ما را در قلعه اَمن ولایت و توحید قرار بده! چون كلمه لا إله إلا الله، یعنی توحید حصن خداست. چنین كه ولایت اهل بیت (علیهم الصَّلاه و علیهم السَّلام) هم حصن خداست. این دو تا حصن مقابل هم نیستند، بلكه یكی دالان ورودیِ دیگری است و شرط دیگری است!‌ این كه دالان ورودی باشد و شرط باشد كه كسی بخواهد وارد حصن توحید بشود، باید از شرط ولایت بگذرد، از همان حدیث سلسلةُ‌ الذَّهب(4) كاملاً بر می‌آید. به هر تقدیر اگر لا إله إلا الله حصنُ الله است، و

اگر ولایت اهل بیت (علیهم الصَّلاة و علیهم السَّلام) حصنُ الله است، یكی شرط است و دیگری مشروط . این چنین نیست كه دو تا حصن جدا و بیگانه باشد! و اگر كسی تحت ولایت الهی بود، قهراً تحت حیطه رحمت حقّ است. یعنی آن رحمت خاصّ به او محیط است . وقتی رحمت خاصّ به او محیط شد، هیچ كسی توان آسیب رساندن به او را ندارد!

كلمه لا إله إلا الله، یعنی توحید حصن خداست. چنین كه ولایت اهل بیت (علیهم الصَّلاه و علیهم السَّلام) هم حصن خداست. این دو تا حصن مقابل هم نیستند، بلكه یكی دالان ورودیِ دیگری است و شرط دیگری است!‌ این كه دالان ورودی باشد و شرط باشد كه كسی بخواهد وارد حصن توحید بشود، باید از شرط ولایت بگذرد، از همان حدیث سلسلةُ‌ الذَّهب كاملاً بر می‌آید.

لذا بعد از آن عرض می‌كند: وَ لا تُسَلِّطْ عَلَیَّ مَنْ لا یَرحَمُنِی. خدایا! بر من، بر كشور ما، بر ملّت ما كسی كه رحم نمی‌كند مسلّط نكن! چه دشمن خارج، چه دشمن داخل . این دعائی است كه همگان در سحرهای ماه مبارك رمضان داریم و باید داشته باشیم . مستحضرید، قبلاً هم گذشت كه

یكی از بهترین راه استجابت نیایش همان تعمیم در دعا است . یعنی دیگران را در قلمرو دعا شریك كردن و انحصار طلب نبودن و خاصّ خود نكردن؛ این است. لذا در آن جمله‌های قبلی این بود كه خدایا! مرا و همه گنهكاران عالم را ببخش! بر من،"وَامْنُنْ عَلَینَا وَ عَلَی المُذنِبینْ ."در اینگونه موارد هم منظور آن است كه خدایا! بر هیچ كدام از ماها، بر كشور ما، نظام ما كسی كه رحم نمی‌كند مسلّط مفرما!

شیطان بر ما رحم نمی‌كند. شما مستحضرید كه شیطان اعداء عدوّ ماست! ما از صدر تا ساقه، از ساقه تا صدر در تمام بحث‌های اخلاقی، نیایش و دعا و ذكر باید این مسئله را كاملاً متوجّه باشیم و مكرّر هم به ذهن بسپاریم كه دشمن ما كسی است كه محصول چند هزار ساله خود را یك جا آتش زد!! كسی كه به خود رحم نكرد و از اوّلین و آخرین یك آدم لجباز لجوج لَدود عَنودی مثل شیطان نیامده و نخواهد آمد، چنین كسی دشمن ماست!

طبق بیان نهج البلاغه وجود مبارك حضرت امیر فرمود: چند هزار سال خدا را عبادت كرده؛ لا یُدری أمِنْ سِنِّی الدُّنیا أمْ مِنْ سِنِّی الآخِرَه. (5) حالا چهار هزار سال یا شش هزار سال شیطان خدا را عبادت كرد. در اثر خوی استكباری محصول شش هزار ساله خود یا چهار هزار ساله خود را یك جا آتش زد! و معلوم نیست آن سال‌ها، سال‌های دنیاست كه 365 روز است، هر شبانه روزی هم 24 ساعت، یا سال قیامت است كه یك روز هزار سال است، یا یك روز پنجاه هزار سال است، معلوم نیست؛ گرچه برای علی و اولاد علی (علیهم الصَّلاه و علیهم السَّلام) روشن است، ولی برای ماها معلوم نیست.

حالا چهار هزار سال یا شش هزار سال شیطان خدا را عبادت كرد. در اثر خوی استكباری محصول شش هزار ساله خود یا چهار هزار ساله خود را یك جا آتش زد! و معلوم نیست آن سال‌ها، سال‌های دنیاست كه 365 روز است، هر شبانه روزی هم 24 ساعت، یا سال قیامت است كه یك روز هزار سال است، یا یك روز پنجاه هزار سال است، معلوم نیست؛ گرچه برای علی و اولاد علی (علیهم الصَّلاه و علیهم السَّلام) روشن است، ولی برای ماها معلوم نیست.

خوب شما هیچ كسی را نشان ندارید كه محصول عمر چند هزار ساله‌اش را یك جا در اثر خشم آتش بزند! افرادی هستند كه زندگی خودشان را می‌سوزانند، خودشان را انتحار می‌كنند، امّا بالأخره یك چیز محدودی‌اند. امّا كسی چند هزار سال عبادت بكند و محصول همه اینها را یك جا آتش بكشد، خیلی باید لجوج باشد! این به نام ابلیس و شیطان است. چنین دشمنی، خون آشام كه به خود رحم نكرده است، به خدا سوگند خورده است كه ما را بگیرد و بگزد! با همه توانی كه دارد، با خیل و رجلش؛ چنین انسانی كه خطرناك است! این عدّو مبین است. ما با او روبرویم . ما اگر خلیفةُ‌‌ الله باشیم می‌توانیم او را طرد كنیم ، وگرنه تحت ولایت او هستیم . ممكن است عمری تحت ولایت شیطان باشیم معاذ الله و ندانیم چه كرده‌ایم وَ هُمْ یُحسَبُونَ أنَّهُمْ یُحسِنُونَ صُنعاً. (6) لذا انسان از ذات أقدس إله مسئلت می‌كند: لا تُسَلِّطْ عَلَیَّ مَنْ لا یَرحَمُنی. خدایا! بر من و بر ما، بر خانه من و بر میهن من، بر مكتب من و دین من و قرآن من كسی كه رحم نمی‌كند مسلّط نكن!

گاهی خداوند شیطان را بر افرادی به عنوان انتقام مسلّط می‌كند، إنّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ اُولیاءَ لِلَّذِینَ لا یُؤمِنُونْ (7). إنّا أرسَلْنَا الشَّیاطِینَ عَلَی الكافِرینَ تَؤُزُّهُم.‎ْ أزّاً. (8) كَذلِكَ نُوَلّی بَعضَ الظّالِمینَ بَعضاً. (9) همة

 

این آیات نشان می‌دهد كه اگر كسی مورد قهر خدا قرار گرفت، ‌ممكن است خدا یك دشمن بی‌رحمی را بر او چیره كند.

در این دعاها عرض می‌كنیم: كسی كه بر ما رحم نمی‌كند بر ما مسلّط نفرما! و یك سَپری كه ما را حفظ می‌كند و برای همیشه باقی است برای ما قرار بده كه از گزند حوادث تلخ مصون بمانیم . آن نعمت‌های خوبی را كه قبلاً به ما دادی، از ما نگیر! و از فضلت رزق واسع ما مرحمت بكن! و ما را به حفظ خودت و حراست خودت حفظ بكن! وَ اكْلَأنِی بِكَلآءَ تِكْ . خداوند در شب و روز حافظ انسان است و این كه فرمود: مَنْ یَكلَؤُكُمْ بِاللِّیلِ وَالنَّهارْ مِنَ الرَّحمن(10)، چون كِلائَتی و حفظ و حراستی غیر از حراست الهی نیست!

باز مسئله حج بیت خدا مطرح است:

وَارْزُقنِی حَجَّ بِیتِكَ الحَرام فِی عامِی هذا وَ فِی كُلِّ عام وَ زِیارَةِ قَبرِ نَبِیّكَ وَ لا تُخْلِنی یا رَبِّ مِنْ تِلكَ المَشاهِدِ الشَّرِیفَه وَ المَواقِفِ الكَریمَه. یعنی خدایا! توفیق زیارت خانه خودت و اعتاب مقدّسه و مشاهد مشرّفه را به ما مرحمت بكن!

پی‌نوشت‌ها:

1- سوره نمل / آیه 62

2- سوره زمر / آیه 36

3- بحار الأنوار / جلد 97 / صفحه 418

4- توحید صدوق/ صفحه 25 ـ قالَ الرِّضاء (ع): لا إلهَ إلا الله حِصنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِنْ عَذابِی ، بِشَرطِها وَ شُرُوطِها وَ أنَا مِنْ شِرُوطِهَا؛ معروف به حدیث سلسلةُ‌ الذَّهب.

5- نهج البلاغه/ خطبه 192

6-سوره كهف/ آیه 104

7- سوره اعراف / آیه 27

8- سوره مریم/ آیه 83

9- سوره انعام/ آیه 129

10- سوره انبیاء / آیه 42

۵
از ۵
۲۱ مشارکت کننده