امام زمان (علیه السلام) در آیینه زیارت جامعه
دل ما خون شد ای صنم ز فراق * * * ای خوشا یک دست به بینم طاق
تشنه ای کو به عمر آب ندید * * * به تو گردیدم این چنین مشتاق
زهر هجران اثر نموده به دل * * * غیر وصلت نباشدش تریاق
کاش آن زلف عنبرینت را * * * که سحاب است برقه آفاق
برفکندی ز چهر گلگونت * * * که بپایید معشر العشاق
وقت هجران گذشت ووصل رسید * * * نبریدم گمان مگر اشفاق
با شما عهد دوست بستم * * * مر مرا محکم است این میثاق(۱)
مسئله مهدویت از مسائل مهم وحیاتی است که از زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به صورت واضح وروشن مطرح شده وبر زنده نگه داشتن آن تأکید وتشویق فراوان شده است. وامامان معصوم (علیهم السلام) نیز به فراخور فرصتهایی که برای آنها پیش آمده این مسئله را مطرح وبیان نموده اند.
دوران امام هادی (علیه السلام) وامام حسن عسکری (علیه السلام) از دورانهایی است که حکومت وقت به شدّت مسائل مهدویت وحتی تولد حضرت مهدی (علیه السلام) را پی گیر بوده وتحت نظر داشت است. اختناق وسخت گیری در این زمینه نیز به اوج خود رسیده بود؛ با این حال، حضرت هادی (علیه السلام) از فرصتها بهره برداری نمود وگاه به صورت صریح وزمانی در پوشش دعا مسئله مهدویت را زنده نگهداشت.
از جمله در زیارت جامعه کبیره که از متقن ترین، صحیح ترین وجامع ترین متون زیارتی شیعه است، علاوه بر بیان اصل امامت، مسئله مهدویت مخصوصا دوران ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) ورهاورد حکومت او مورد اشاره وتوجّه قرا گرفته است.
در زیر فرازهایی از این زیارت شریف را که درباره امام زمان (علیه السلام) می باشد از نظر خوانندگان عزیز می گذرانیم:
الف. بقیّة الله
«السَّلَامُ عَلَی الْأَئِمةِ الدُّعاةِ... وبقِیَّةِ اللهِ(۲)؛ سلام بر امامان دعوت کننده [به سوی خداوند]... وباقیمانده خدا!»
مرحوم صدوق نقل کرده است که: «اولین آیه ای که حضرت قائم (علیه السلام) به هنگام قیام می خواند، این آیه است: «بقِیَّتُ الله خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُوءْمِنینَ»(۳)؛ «بقیة الله بهتر است برای شما، اگر مؤمن باشید».
آن گاه می فرماید: «أَنَا بَقِیَّةُ الله فِی اَرْضِهِ وخَلِیفَتُهُ وحُجَّتُهُ عَلَیْکُمْ فَلا یُسَلِّمَ عَلَیهِ مُسْلِمٌ اِلاَّ قالَ السَّلامُ علَیْکَ یا بقِیَّةَ الله فِی اَرْضِهِ(۴)؛ من بقیة الله در زمین خدا وخلیفه وحجّت او بر شما هستم. پس هر مسلمانی که به او سلام می کند، می گوید: درود بر تو ای بقیة الله در زمین او!»
ب. خبر از غیبت امام زمان (علیه السلام)
در سخت ترین دورانی که اختناق همه جا را فرا گرفته بود وامامان معصوم (علیهم السلام) تحت نظر بودند وبه شدّت حرکات ورفتار وگفتار آنها کنترل می شد، حضرت هادی (علیه السلام) از دعا وزیارت بیشترین استفاده را برد ومسائل مهم امامت را بیان کرد ومسئله غیبت امام زمان (علیه السلام) را گوشزد نمود تا شیعیان را برای چنین دوران سخت وغمباری آماده سازد ولذا فرمود: «موءْمِنٌ بسِرِّکُمْ وعلَانِیَتِکُمْ وشَاهِدِکُمْ وغَائِبِکُمْ وأَوَّلِکُمْ وآخِرِکُم(۵)؛ ایمان آورنده به نهان وآشکار شما وحاضر وغائب شما واوّل وآخر شما».
مراد از شاهد، امامی است که مردم او را مشاهده کنند واو مردم را مشاهده نماید ومراد از غایب، حضرت قائم (علیه السلام) است که در هستی وجامعه حضور دارد، ولی ظهور ندارد؛ یعنی او مردم را می بیند ومی شناسد، امّا مردم یا او را نمی بینند ویا می بینند، ولی نمی شناسند.
تا کی به انتظار تو شب را سحر * * * کنم شب تا سحر به یاد رُخت ناله سر کنم
ای غائب از نظر نظری کن به حال من * * * تا چند سیل اشک روان از بصر کنم
بگذشت عمر وراه وصال تو طی نشد * * * آیا شود که بر رخ خوبت نظر کنم؟
ج. انتظار ظهور دولت حق
از بهترین وبرترین آرزوهایی که امامان ما به جامعه تلقین کرده ونوید تحقق آن را داده اند، ظهور حکومت عادلانه مهدوی است. تزریق وتلقین این آرزو، جامعه را با نشاط وفعال وسرزنده نگه می دارد وروح امید را در دل انسانها می دمد.
هر شبی گویم که فردا یارم آید از سفر * * * چون که فردا می شود گویم که فردای دگر
آنقدر امروز وفردا انتظارش می کشم * * * کاقبت روز فراق یار من آید به سر
گر بیاید روزگار تیره ام روشن شود * * * شام هجران می شود از وصف روز از سحر
حضرت هادی (علیه السلام) نیز این آرزوی بلند را این گونه تلقین می کند: «مُنْتَظِرٌ لاَمْرِکُمْ مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ(۶)؛ منتظر امر [وخروج] شما وچشم به راه دولت شمایم».
جمله فوق هر چند به صورت خبری است، ولی گویا انشاء این امر است که انتظار آمدن مهدی (علیه السلام) وتشکیل حکومت توسط آن حضرت امری است مستحب وبا فضیلت؛ چنان که در روایات دیگر نیز به آن اشاره شده است:
۱. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «مِنْ دِینِ الاَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَالْعِفَّةُ... وِانتِظارُ الْفرَجِ بِالصَّبْرِ(۷)؛ از دین امامان، ورع وعفت... وانتظار فرج با صبر کردن است».
عمّار ساباطی می گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم که: آیا عبادت پنهانی با امام غائب وپنهان در دوران دولت باطل بهتر است ویا عبادت با ظهور دولت حق [ودر زمان ظهور مهدی (علیه السلام)]؟
حضرت فرمود: «شما در ورود به دین خدا ونماز وروزه وحج ودیگر خیراتی که خداوند توفیق داده وبه عبادت خدا در پنهان سبقت دارید واز دیگران پیشی گرفتید وپیوسته به حق امام وحقوق خویش می نگرید که در دست ستمگران است وایشان که شما را ناچار به زندگی دنیوی وطلب معاش با شکیبایی بر دین وعبادت وطاعت امام وخوف از دشمنان نموده اند. بنابراین، خداوند اعمال شما را در دنیا مضاعف کرده است. پس گوارای وجود شما باد!»(۸)
تنها به آرزوی تشکیل دولت حضرت مهدی (علیه السلام) اکتفا نمی شود، بلکه گام را فراتر نهاده وآرزو می کند که جزء حکمرانان وکارگزاران ویاران اصلی حضرت مهدی (علیه السلام) قرار گیرد ولذا می فرماید: «وَ جَعَلَنِی مِمَّنْ ... ویُمَلَّکُ فِی دَوْلَتِکُمْ ویُشَرَّفُ فِی عَافِیَتِکُمْ ویُمَکَّنُ فِی أَیَّامِکُم(۹)؛ ومرا از کسانی قرار بده... که در دولت شما به فرمانروایی رسد ودر عافیت شما گرامی گردد ودر روزگار شما تمکّن یابد».
یعنی در دولت شما از حکمرانان وفرمانداران بر مردم باشم ودر زمان سلامت وعافیت شما به جایگاه بلند برسم؛ به طوری که ستم ستمکاران وطاغیان به من نرسد ودر زمان دولت وچیرگی شما دارای ارزش واعتبار ومنزلت شوم(۱۰).
وبا این آرزوها، آرزوی دیدار آن حضرت نیز برآورده می شود که: «وَ تَقَرُّ غَدا بِرُؤْیَتِکُمْ(۱۱)؛ وچشمش فردا به دیدار شما روشن شود».
د. رجعت در زمان حضرت مهدی (علیه السلام)
یکی از اعتقادات قطعی شیعه، اعتقاد به رجعت است. براساس این اعتقاد وبر مبنای روایات اهل بیت (علیهم السلام) در زمان حضرت مهدی (علیه السلام) عدّه ای از انسانهای خوب وبد به این دنیا باز خواهند گشت.
از جمله مسائلی که در جای جای زیارت جامته به آن تصریح شده، بحث رجعت است؛ آن هم با عبارات قطعی ویقینی. در یک جا می فرماید: «مُؤْمِنٌ بِاِیابِکُمْ مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُمْ(۱۲)؛ مؤمن به آمدن شما وتصدیق کننده رجعت شما هستم».
دو جمله فوق صرفا برای تأکید نیست؛ بلکه برای بیان اعتقاد به این است که رجعت اتفاق می افتد، چه اینکه هر چه را معصومین (علیهم السلام) که از اشتباه وخطا مصون اند خبر دهند، واقع خواهد شد وباید به آن ایمان داشت.
ودر جای دیگر می فرماید: «وَیَکُرُّ فِی رَجْعَتِکُمْ(۱۳)؛ [وقرار ده مرا از کسانی که] باز گردد در رجعت وبرگشت شما!» ودر زیارت وداع در ذیل زیارت جامعه می خوانیم: «وَاَحْیانِی فِی رَجْعَتِکُمْ(۱۴)؛ [خدا] زنده گرداند مرا در رجعت وبرگشت شما!»
ه . رهاورد ظهور
رهاورد حکومت مهدوی آرزوی تمام انبیاء واولیاء وصالحان وبلکه تمامی بشریت است ودر روایات به صورت گسترده به آن پرداخته شده است. آنچه در اینجا اشاره می شود، مواردی است که در زیارت جامعه به آن پرداخته شده است.
۱. زنده شدن دین
گذشت زمان، غیبت امام زمان (علیه السلام) ووجود تحریف گران وبدعت گذاران در طول تاریخ، باعث تغییر چهره دین ودستورات دینی می شود، تا آنجا که دین به ظاهر مرده وکهنه شده به حساب می آید ودستورات آن به تعطیلی کشیده می شود؛ از اینرو با ظهور حضرت دستورات دین آن چنان که هست، بیان واجرا می شود. به این جهت، آن حضرت احیا کننده دین شمرده شده است. در زیارت جامعه می خوانیم: «حَتّی یُحیِیَ الله تَعالی دِینَهُ بِکُمْ(۱۵)؛ تا اینکه خداوند دینش را به وسیله شما زنده گرداند».
به تعبیر عرفانی، با ظهور حضرت قائم (علیه السلام) خداوند مظاهرش را که محمد وآل او هستند، حیات می بخشد وقدرت اهل بیت (علیهم السلام) با پاکی زمین از طاغوتها وشاخه های آن، یعنی فحشا ومنکرات وستم ودیگر زشتیها بر جهان، حاکم می شود(۱۶). ودر همه جا دستورات اسلام اجرا می گردد.
علی (علیه السلام) فرمود: «وَیُحْیِی مَیِّتَ الْکِتابِ وَالسُّنَّةِ(۱۷)؛ و[مهدی بخشهای] مرده کتاب [خدا] وسنّت [پیامبر (صلی الله علیه وآله)] را زنده می کند». وبا زنده شدن دین است که اهل بیت (علیهم السلام) به منزلت بزرگی دست می یابند وبه تعبیر که در زیارت جامعه آمده: «یُمَکِّنَکُمْ فِی اَرْضِهِ(۱۸)؛ وتمکن وقدرت دهد شما را در زمین خویش».
این دو فقره اشاره به همان مطلبی دارد که قرآن دویست سال قبل از بیان امام هادی (علیه السلام) به آن اشاره نموده است؛ «وَعدَ اللهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وعمِلُوا الصالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ولَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ ولَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شیْئاً ومنْ کفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»(۱۹)؛ «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده وکارهای شایسته انجام داده اند، وعده می دهد که قطعا آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد؛ همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید ودین وآیینی را که برای آنان پسندیده است. برایشان پابرجا وریشه دار خواهد ساخت وترسشان را به امنیّت وآرامش مبدّل می کند؛ [آنچنان] که تنها مرا می پرستند وچیزی را شریک من نخواهند ساخت وکسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقان اند».
ودر آیه دیگر فرمود: «اعْلَمُوآا أَنَّ اللهَ یحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَیَّنّا لَکُمُ الآْیاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ»(۲۰)؛ «بدانید خداوند زمین را بعد از مردنش زنده می گرداند. به تحقیق آیات را برای شما بیان کردیم، شاید تعقل کنید».
۲. روشن شدن زمین
«وَاَشْرَقَتِ الاَرْضُ بِنُورِکُمْ(۲۱)؛ وزمین با نور شما روشن می شود».
این جمله از زیارت جامعه، اشاره ای لطیف به ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) دارد که با وجود نور آن حضرت، زمین نورانی خواهد شد ودر واقع، اشاره دارد به آیه ای که می فرماید: «وَاَشْرَقَتِ الاَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»(۲۲)؛ «وزمین [در آن روز] به نور پروردگارش روشن می شود».
وامام صادق (علیه السلام) فرمود: «ربّ وپروردگار زمین، امام آن است. عرض کردند: هنگامی که (مهدی) قیام کند، چه خواهد شد؟ فرمود: مردم از نور خورشید وماه بی نیاز می شوند واز نور امام استفاده می کنند»(۲۳).
ودر جای دیگر فرمود: «هنگامی که قائم ما ظهور کند، زمین به نور پروردگارش روشن شود ومردم از نور خورشید بی نیاز می شوند وتاریکی از بین می رود»(۲۴).
۳. فراگیر شدن عدالت
رهاورد دیگری که از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در زیارت جامعه مورد توجه قرار گرفته است، عدالت فراگیر وجهانی است؛ عدالتی که تمام هستی وتمام جوانب وزوایای زندگی بشر را زیر بال می گیرد وبه قول امیرمؤمنان (علیه السلام): «فَیُرِیکُمْ کیْفَ عدْلُ السِّیرَةِ(۲۵)؛ روش عادلانه [در حکومت حق] را به شما می نمایاند». وعدالت واقعی را برای همه جهانیان به نمایش می گذارد وطعم شیرین آن را به همه خواهد چشاند.
در زیارت جامعه می خوانیم: «وَیُظْهِرَکُمْ لِعَدْلِهِ(۲۶)؛ وشما را برای [اجرای] عدالتش آشکار کند».
تعبیر فوق اشاره به این دارد که خداوند با ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) آخرین وکامل ترین صحنه از عدالت خویش را آشکار می سازد وبه مردم نشان خواهد داد.
پى نوشت ها:
(۱) شرح زیارت جامعه، علاّمه حسین همدانی درودآبادی، انتشارات جمکران، مقدم کتاب.
(۲) بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۴۸؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
(۳) هود/ ۸۶.
(۴) کمال الدین، شیخ صدوق، ج ۱، ص۳۳۰.
(۵) بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۵۲.
(۶) همان، ج۹۷، ص۳۴۵، ح۳۳.
(۷) همان، ج۵۲، ص۱۲۲، ح۱.
(۸) الکافی، کلینی، ج۲، ص۱۲۹.
(۹) بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۳۱؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
(۱۰) شرح زیارت جامعه کبیره، ص۵۳۹؛ جلوه های لاهوتی، ج۳، ص۱۷۶.
(۱۱) بحار الانوار، ج۹۹، ص۱۵۴.
(۱۲) همان، ص۱۳۱.
(۱۳) همان، ص۱۵۴.
(۱۴) همان، ص۱۳۳.
(۱۵) همان، ص۱۳۱.
(۱۶) شرح زیارت جامعه، ص۵۲۲.
(۱۷) نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه ۱۳۸.
(۱۸) بحار الانوار، ج۹۹، ص۱۳۱.
(۱۹) نور/ ۵۵.
(۲۰) حدید/ ۱۷.
(۲۱) بحار الانوار، ج۹۹، ص۱۳۱.
(۲۲) زمر/ ۶۹.
(۲۳) تفسیر الصافی، فیض کاشانی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ج۴، ص۳۳۱.
(۲۴) همان. ر.ک: تفسیر قمی، ذیل آیه.
(۲۵) نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه ۱۳۸.
(۲۶) بحار الانوار، ج۹۹، ص۱۳۱.