مرحوم کربلایی کاظم ساروقی در ساروق اراك در سال ۱۳۰۰ هجمری قمری به دنیا آمد و در سال ۱۳۲۷ مورد عنایت حضرت حق قرار گرفت.
روزی پای منبر یكی از علما میرود و آن عالم میگوید هر شخصی كه كشاورز و ارباب باشد باید زكات دهد، زكات شامل یك دهم و خمس یك پنجم اموال شخص هستند و اگر كسی زكات و خمس ندهد هرچه نماز بخواند باطل است. بعد از آن كربلایی كاظم به سراغ اربابش میرود و میگوید كه باید زكات و خمس دهد اما اربابش توجهی نمیكند لذا كربلایی كاظم از همراهی با او جدا می شود وبه كارگری میرود
روزی كربلایی كاظم در مسیر راهش به امامزاده ۷۲ تن روستای ساروق میرسد و میبیند سید بزرگواری بر درب آن ایستاده و به او میگوید كه برویم زیارتی انجام دهیم زیرا این امامزاده مرقد ۷۲ نفر از خاندان اهل بیت(ع) است كه برای رسیدن به امام رضا(ع) وارد ایران میشوند و 40 نفر از آنان دختر، یك نفر ام سلمه و ۳۱ نفر از آنان مرد بوده است.
كربلایی كاظم همراه این سید بزرگوار وارد حرم امامزاده میشود و بعد از اتمام فاتحه، یك مرتبه در سقف امامزاده آیاتی به سوره نور تابیده میشود كه شامل آیات ۵۴ تا 59 سوره اعراف بوده است. این سید بزرگوار كه امام زمان(عج) بوده است به كربلایی كاظم میگوید آیات را بخوان و كربلایی كاظم میگوید من نه سواد دارم و نه درسی خواندهام اما آقا به او میگوید من میخوانم تو با من بخوان. شروع میكند این ۶ آیه سوره اعراف را میخواند و كربلایی كاظم هم همراه او میخواند و بعد از آن دستی به سینه كربلایی كاظم میكشد و به اذن خدا و به دست حضرت حجتبن الحسن عسكری(عج) تمام قرآن را با تمام موارد آن به قلب كربلایی كاظم وارد میشود.
كربلایی كاظم هم حافظ كل قرآن بوده و هم خواص تمام آیات و هم شأن نزول آنان و مكی و مدنی بودن آنها را میدانسته و حتی توانایی برعكس خواندن آیات قرآن را داشته است.علمای بسیاری در مدرسه فیضیه قم از نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه مواردی را كنار هم میگذاستند و آیات قرآن را در لابلای آنان قرار میدادند و به كربلایی كاظم نشان میدادند و كربلایی كاظم به راحتی آیات قرآن را تشخیص میداد چرا كه میگفت آیات قرآن نور دارند.
فرزند مرحوم كربلایی كاظم بیان كرد: زمانی كه آیتاللهالعظمی بروجردی متوجه شد كه كربلایی كاظم قرآن را اینگونه حفظ است مشتاق شد كه او را ببیند. تا اینكه كربلایی كاظم را در یكی از مجالس خود میبیند و یكسری سئوالات تخصصی از او میپرسد و كربلایی كاظم تمام سئوالات او را به درستی پاسخ میدهد و بعد از آن كربلایی كاظم هم چند سئوال تخصصی از قرآن میپرسد كه هیچكس تا آن زمان پاسخ این سئوالات را نمیدانست.
مرحوم آیتالله العظمی بروجردی چنان به كربلایی كاظم علاقه پیدا كرد كه میخواست به او مقرری مانند طلبهها دهد اما كربلایی كاظم آن را رد كرد و گفت این پول بیتالمال و حق طلبههاست كه بیبضاعت هستند اما من كشاورز هستند لذا آیتالله بروجردی از سهم خودش به او داد.
آیتالله مرعشی نجفی فرمودند برخی میگویند كه این قرآن تحریف شده است و وقتی شنیدم كه كربلایی كاظم اینگونه حافظ قرآن شده است، جمعی از علمای تویسركان به او نامه نوشتند و از او خواستند به آنجا بیاید، لذا من به كربلایی كاظم گفتم روزی یك جزء قرآن با هم بخوانیم و بعد از اتمام ۳۰ جزء دیدم كه این قرآن همان قرآنی است كه كربلایی كاظم میخواند و همان قرآنی است كه بر پیامبر(ص) نازل شده است بنابراین قرآن تحریف نشده است.
شهید نواب صفوی ایشان را به مصر بردند و خطاب به علمای مصر گفت كه شما ادعا میكنید كه شیعهها نمیتوانند حافظ قرآن شوند اما كربلایی كاظم حافظ قرآن است و سواد ندارد و میتوانید او را امتحان كنید و بعد از امتحان كربلایی كاظم برخی به شیعه ایمان آوردند.
آیتالله خوانساری از كربلایی كاظم پرسید شما چه كار كردید و چه ویژگی داشتید كه این معجزه نصیب شما شد و بعد از پیامبر و ائمه معصومین، كسی مثل تو پیدا نشد و كربلایی كاظم پاسخ داد كه من ۳ ویژگی دارم كه هر كس این سه را داشته باشد مستجابالدعوه خواهد شد. نخست اینكه نخوردن مال حرام است حتی یك لقمه مال حرام هم در طول عمر خودم نخوردم و اگر كسی كه زكات و خمس نداده بود و مرا به میهمانی دعوت كرده بود، زمانی كه میخواستم دست دراز كنم تا از آن غذا بخورم همان آقایی كه در امامزاده آمد و به من گفت بخوان، همان آقا مجسم شده و با انگشت به من اشاره میكرد كه نخورم.
دوم دادن زكات بوده است چرا كه من جو، گندم و كشمش را همیشه نصف میكردم و سوم خواندن51ركعت نماز در شبانهروز كه ۱۷ ركعت آن نماز واجب و 34 ركعت نافلههای شب بوده است.