هنوز اهالی قدیمی منطقه شمیرانات تهران یادشان نرفته که روزگاری با طنین نوای پیرغلامی از نوکران آستان اباعبدالله الحسین(ع) به عزاداری خاندان پیامبر(ص) می پرداختند. هنوز یادشان نرفته که بچههای هیئتهای حسنآباد و قلهک به عشق و نفس او گرد هم جمع میشدند و ارادتشان را به امام حسین(ع) ثابت میکردند.
حاج «حجت کسری» از پیرغلامان قدیمی و به نام تهران، قریب نیم قرن با صوت دلنشینش، شیفتگان اهلبیت(ع) را به فیض رساند اما حدود 11 سالی است که به دلیل عارضه مغزی در بستر بیماری به سر میبرد و جواب او به احوالپرسی و ابراز احساساتش، تنها 2کلمه است؛ «یا علی»، «الهی شکر».
در آستانه ماه محرم به ملاقات این پیرغلام اباعبدالله الحسین(ع) رفتیم و علاوه بر ملاقات با این نوکر آستان حسینی با برخی از آشنایان و شاگردان ایشان گفت و گویی انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
مداح فراموش نشدنی منطقه شمیران
من از سال 1360 خدمت حاج حجت کسری بودم و بهتر است بگویم مداحی، روضهخوانی و گریه کردن برای اباعبدالله الحسین (ع) را از حاج حجت یاد گرفتم. این را حاج «ابوالفضل خالویی» از اهالی قدیمی منطقه شمیرانات و از نزدیکان حاج حجت کسری میگوید و ادامه میدهد: حاج حجت کسری ابتدا در منطقه دزاشیب و تکیه شمیران می خواندند و با شروع جنگ تحمیلی با ایشان آشنا شدم و به تدریج فهمیدم با چه گنجینهای آشنا شدم. پیش از آشنایی من با حاج حجت؛ خیلی روضه و منبر را درک نمیکردم.
سال 1360 و پس از وفات حاج ناظم قناتآبادی از مداحان با اخلاص اباعبدالله الحسین(ع)؛ حاج حجت تصمیم گرفت تا جلسه آموزش مداحی را در تهران و در منطقه شمیران برگزار کند. این جلسه با کمک 5 یا 6 نفر شکل گرفت و به تدریج با حضور رزمندگان و بسیجیان گسترش پیدا کرد و نهایتاً هیات عشاق الحسین(ع) از درون این جلسه تشکیل شد. آن زمان حاج منصور ارضی مداح پیشکسوت کشورمان، مرکزی را در جنوب تهران بنا کرده بودند و همه رزمندگان و عاشقان اهل بیت(ع) را گردهم جمع کردهبودند و جای خالی اینچنین مرکزی در شمال تهران خالی بود تا جایی که هیات عشاق الحسین(ع) در منطقه شمال تهران و با محوریت حاج حجت کسری برپا شد. سالها ایشان با همه مشغلهها و مشکلاتی که داشتند این جلسه را هدایت میکرد و اهتمام ویژهای برای سرپا نگه داشتن آن داشت.
آنچه قدیمیترها میگفتند؛ حاج حجت از 9 سالگی مداحی میکرد و خدمت اساتید مجرّب و باسوادی تلمّذ داشتند و همین شد که ایشان هم خوب تربیت شدند و هم خوب تربیت کردند که نتیجه آن این شد که تقریباً تمام مداحان نجیب و بااخلاص منطقه شمیرانات توفیق شاگردی حاج حجت را پیدا کردند و در حال حاضر هر کدام جلسات پرجمعیت و متداومی را دارند.
حاج حجت نه فقط در مداحی و شعرخوانی و مجلسگرداندن بینظیر بود بلکه در مردمداری و اخلاص هم غیر قابل توصیف بود. حاجی؛ اصلاً برای شهرت نمیخواند و در قید و بند پاکت گرفتن و این مسائل نبود بلکه از جان برای امام حسین(ع) مایه میگذاشت. ارادت او به آستان مقدس اهل بیت(ع) تا آنجا بود که بدون توجه به توصیههای پزشک برای اربابش خواند و در منبر هیات نیز دچار سکته مغزی شد. وقتی رفتیم بیمارستان به ایادتشان، نصف بدنشان لمس شده بود و پزشکش گفته بود که نباید دیگر بخوانی؛ اما دوباره توصیههای تیم پزشکی را جدی نگرفت و مداحی کرد تا جایی که این بار سکته مغزی سبب شد تا تکلمش را کامل از دست دهد.
حاج حجت کسری حدود 11 سال است که در بستر بیماری به سر میبرد اما همواره بچههای هیئتهای قلهک و شمیران یکی پس از دیگری خودشان را به بالین او میرسانند تا درس پس بدهند. پیرغلام قدیمی تهران با دیدن سینهزنان حسینی جان تازهای میگیرد و همین که هنوز میتواند در سوگ امام حسین(ع) سینه بزند و یا علی بگوید راضی به نظر میرسد
مداح آستین کوتاه نمی پوشد
حاج «مرتضی خالویی» از مداحان خوشخوان و با اخلاص منطقه شمیران و از شاگردان و ملازمان حاج حجت کسری از روزی که ایشان در بستر بیماری افتاده، همانند سابق به دستبوسی استادش میآید. او درباره خاطراتش با این استاد میگوید: افراد زیادی در محضر حاج آقا، مداحی را آغاز کردند. من بدون اغراق میگویم، بعد از لطف سیدالشهدا(ع)، در خوانندگی هر چه دارم از ایشان است و تمام شوق و علاقه من در این دستگاه، به برکت وجود این نوکر بااخلاص آستان اباعبدالله الحسین(ع) حاصل شد. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: محبت امام حسین(ع) حرارتی است در قلوب مومنان که هیچگاه خاموش نخواهد شد و این محبت در کنار عشق و علاقه افرادی همچون حاج حجت کسری سبب شد تا امثال بنده برای ماندن در این مسیر استوار باشیم. اوج جلسات حاج حجت از زمان جنگ تحمیلی در هیات عشاق الحسین(ع) ظهور و بروز داشت و در حال حاضر بسیاری از شهدایی که در گلزار شهدای شمیران دفن شدهاند از پامنبران و شاگردان حاج آقا بودند.
اما درباره مداحی و خوانندگی حاج حجت هر فردی به زعم خودش و طبق مشاهداتش مسائلی را مطرح میکنند و بنده هم به اندازهای که در محضرشان بودم، مطالبی را در وصف ایشان عرض خواهم کرد. واقعاً ایشان از نظر اخلاقی سرآمد مداحان شمیران بودند. خدا میداند من هرچی از او بگویم، کم گفتهام. ایشان به شدت، نسبت به مسائل اخلاقی و رفتاری توجه ویژه داشتند و هیچ وقت مداحی را وسیله ارتزاق خودشان قرار نمیداد. چه اتفاقی میافتد که در بین نوکرا یک نفر ظهور و بروز پیدا میکند؟ یادم هست من 15 سالم بود که جلسات نوای خیمهگاه برگزار میشد و در حال حاضر نیز در مسجد شمیران استمرار دارد؛ حاج حجت کسری درباره مباحث اخلاقی و اینکه مداحان نباید دامنشان به گناه آلوده بشود، تذکرات بسیاری را گوشزد میکرد. آن زمان دستگاه ویدئو تازه به بازار آمده بود و حاج آقا میفرمودند «اگر دستگاه ویدئو وارد منزلتان شود، یقین بدانید که امام حسین(ع) از آن خانه خواهد رفت.» همچنین حاج آقا نسبت به پوشش مداحان نیز بسیار حساس بودند و میگفتند: «مداحان برای رفتن به مراسمات روضه، باید لباس مناسب بپوشند و همواره پوشیدن آستین کوتاه را نهی میکردند»
کنج اتاق پذیرایی و بالای کمد چوبی، 2 قاب عکس جمع و جوری که مداحی حاج حجت کسری را در یکی از هیئتهای محله حسنآباد نشان میدهد، خودنمایی میکند. بین این 2 قاب عکس، شعر زیبای حاج ابوالقاسم ژولیده، که در وصف حاج حجت کسری سروده، قرار دارد. در چند بیت اول این شعر آمده است: «عبد حسین بنده دنیا نمیشود/ دنیای ما بدون تو معنا نمیشود/ آن سینهای که زخم شهیدان کربلاست/ هرگز دچار زخمه عقبا نمیشود/ این گفته تمام غلامان فاطمه(س) است/ هر نوکری که حجت کسری نمیشود...»
این شاگرد قدیمی با ذکر خاطره ای از دوستان حاج حجت کسری میگوید: حاج آقای کاظمی از رفقای قدیمی حاج حجت کسری نقل میکردند: حاج آقا در اوج گرمای تابستان در شهر مقدس نجف اشرف کت خودشان را درنمیآوردند و تاکید داشتند که شان مداح امام حسین(ع) باید همیشه حفظ شود.
حاج آقا، پیش از انقلاب از جمله کسانی بود که اشعار انتقادی بر علیه رژیم طاغوت می خواند و بارها نیز از سوی ساواک دستگیر شده بود و چندین بار مردم او را از دست ماموران حکومتی فراری داده بودند. یکی از نکاتی هم که ایشان تاکید داشتند این بود که روضههای خانگی را گسترش دهیم. روضههایی که این روزها بسیار کم فروغ شده است. خداوند رحمت کند حاج آقای اژدری که برادر صیغهای حاج آقا بودند و چند سالی است به رحمت خداوند رفتند. خاطرم هست هر دو به مجالس خانگی میرفتند و برای مردم روضه میخواندند و بدون توجه به جمعیت و حواشی که امروزه متاسفانه رواج پیدا کرده برای سید الشهدا(ع) روضهخوانی میکردند.
از نکات دیگری که میتوان در وصف ایشان ذکر کرد؛ اهتمام او به حفظ کردن اشعار آئینی بود. من از زبان خودشان شنیدم که میگفتند بیش از 300 هزار بیت شعر را حفظ کردم. من داستانی را از ایشان شنیدم که حاج آقا در سفری که در شهر مقدس مشهد، داشتند ؛ در یکی از مراسمات، یکی از مداحان اشعاری را خواندند و در پایان جلسه، حاج آقا، اشعار خوانده شده را بهصورت حفظ خواندند. حاج آقا، میگفتند توصیه میکنم مداحان مطالعات زیادی داشته باشند و خودشان هم میگفتند بیش از 90 کتاب مقتل خواندهاند.
برای امام راحل و مقام معظم رهبری دعا میکرد
«هادی کوچکی» داماد حجت کسری که حدود یکسالی بیشتر از زندگی مشترکشان نمیگذشت که عارضه سکته به سراغ حاج حجت کسری آمد؛ درباره پدر همسرش میگوید: چیزی نگذشته بود از ازدواجمان که حاج آقا به این عارضه دچار شد. بیشترین خاطرات حاج آقا را باید هم دورهایهای ایشان بدهند. امّا در رفت و آمدها و ملاقاتهای عزیزانی که در طول این 11 سال به منزل حاج آقا آمدند به گونهای از ایشان سخن میگویند که انگار ایشان از اعضای اصلی آن هیات بودند و این نشان میدهد خصوصیات و اخلاقشان توانسته همه را در کنار هم جمع کند و یک همبستگی را در این منطقه بوجود بیاورد. خاطرم بود در زمان نوجوانی که به مجالس ایشان میرفتم، از خصوصیات حاج آقا این بود که دعا برای امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب فراموش نمیشد و از اساتید اخلاقشان ویژه نام میبرد و یادشان میکرد. نواری از ایشان گوش میکردم بعد از وفات امام راحل(ره)، قطعه شعر «لبیک یا خمینی لبیک یا حسین(ع)» است و یا «اباالفضل علمدار، خامنهای نگهدار» را همیشه میگفتند و آن زمانی که برخی نسبت به ولایتفقیه تشکیک داشتند، اصرار زیادی داشتند تا رهبر معظم انقلاب را به عنوان ولیفقیه و رهبر شیعیان نام میبرد. به خاطر ندارم، فردی گفته باشد حاج آقا از ما برای روضهخوانی پول گرفته است. از دوستان شنیده بودم حاج آقا صلههایی که برای تبرّک به ایشان داده بودند، جمع میکرد و بدون اینکه مشخص کند، کدام هیات چقدر پرداخت کرده است از آنها استفاده میکرد.
دندان هایی که در روضه شکست
حاج ابوالفضل خالویی که خاطرات ملازمتش با حاج حجت کسری به یادش آمده بود، ادامه میدهد: خداوند عنایت ویژهای به حاج حجت داشت؛ خاطرم هست در ایام محرم ایشان حدوداً تمام زمان شبانه روز را در مراسمات روضه سپری میکرد و از ساعت 6 صبح تا ظهر بدون استراحت به مجالس روضه میرفت و دوباره تا آخر شب به اجرای برنامه در هیات های مختلف میپرداخت. در یکی از مراسمات در کنار حاج منصور ارضی بود که ناگهان اشعارش از جیبش افتاد؛ حاج منصور گفته بودند این اشعار برای یک دهه است؟ ایشان گفته بودند: «فقط برای یک شب روضه است.»
در هیات احبابالحسین(ع) بودیم که به جهت ازدحام جمعیتی که در هیات بود؛ در میان هروله کردن، میکروفن به دهان حاج آقا برخورد کرد و تعدادی از دندانهای ایشان شکست. جالب اینجا بود که با همان اوضاع و احوال مراسم را ادامه دادند و به پایان رساند و به شوخی گفتند سهم ما از این مراسم همین دندانهای شکسته بود و اصلاً از این وضعیت گلایه نکرد.
خاطره دیگری از ایشان به خاطر دارم که روزی در امامزاده صالح (ع) تجریش برای حضرت زهرا (س) جشن گرفته بودند و ایشان را برای مولودیخوانی دعوت کرده بودند. در آن مراسم میهمانان که اغلب از رزمندگان جنگ تحمیلی بودند با اشعار ایشان کفزنی کردند . پس از اتمام جلسه یکی از متولیان امامزاده آمد و گفت شما باید به این عزیزان تذکر میدادید که این کار را نکنند؛ یادم هست که حاج آقا گفتند من نمیتوانم این کار را انجام دهم و از عاقبتش میترسم البته ایشان نسبت به تحریفات و خرافات در هیاتهای مذهبی بسیار حساس و هوشیار بودند و همواره درباره مقابله با خرافات و حواشی آن زمان تذکر می دادند امّا در این مورد به خصوص اقدامی انجام ندادند و چند روز پس از این مراسم، حدود 30 نفر از مخاطبان این جلسه در یکی از عملیاتها به فیض شهادت نائل گشتند که پس از شهادتشان متوجه شدم ایشان نمیخواست دل آنها شکسته شود.
در پایان این دیدار حاج مرتضی خالویی با اذن و اجازه از استادش، دقایقی به روضهخوانی و مرثیهخوانی حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پرداخت که فیلم روضهخوانی آن تقدیم حضورتان می شود.