ولادت
هشتمین امام معصوم علیهم السلام در انتظار پسر و شیعیان در تب و تاب رؤیت جمال جوادالائمه علیه السلام بودند. حدود چهل و هفتمین بهار عمر امام رضا علیه السلام سپری می شد، اما هنوز شمع فرزندی کاشانه پر فروغش را فروزان نساخته بود. تا آن که در رجب سال ۱۹۵ ه(۲) شهر مدینه و خانه امام به نور جمال امام جواد روشن شد.(۳) ولادت آن امام به تمامی شایعات درباره بی فرزندمان امام رضا علیه السلام پایان بخشید و دلهره و اضطراب مربوط به تداوم نسل امامت را از دل شیعیان زدود.
مادر حضرت جوادالائمه علیه السلام
مادر گرامی امام جواد علیه السلام زنی با فضیلت و پاک دامنی به نام «سبکیه» یا «خیزران مصری» است که تبارش به مادر «ماریه قبطیه»، مادر ابراهیم و همسر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می رسد.(۴) به فرموده امام رضا علیه السلام این زن آفرینش پاکیزه و منزه داشته است.(۵)
امام جواد در سایه مراقبت های پدری معصوم و دامن تربیت مادری چنین پرفظیلت و با تقوا پرورش یافت تا آماده پذیرش و ادای مسؤلیت بزرگ الهی گردید.
نام و القاب
نهمین ستاره برج امامت و یازدهمین کوکب درخشنده عصمت و طهارت که نخستین و آخرین فرزند پیشوای هشتم، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بود، «محمد» نام یافت تا تجدید کننده خاطرات و مجاهدات نیای بزرگوارش، پیامبر عالی قدر اسلام باشد. بعدها بر اثر زهد و تقوایی که از او مشاهده شد به لقب «تقی» موسوم گردید و در دلی بخشندگی و سخاوتی که در راه خدا داشت به لقب «جواد» نیز معروف شد.(۶) از دیگر القاب آن امام می توان از زکی، مرتضی، مختار، و متّقی نام برد.(۷)
تقی
«تقی» از القاب معروف امام جواد است. این لقب از واژه تقوا به معنای خود نگهداری و پرهیز و پروا از گناه آمده است. وجود پرفیض امام علیه السلام منبع تقوا و پرهیزکاری و آمرزنده راه کمال پارسایی بود و بر این امر دوست و دشمن اتفاق نظر داشتند.(۸) اختصاص این لقب به دلیل جلوه و ظهور خاصی است که تقوای الهی امام همام، در اجتماع آن روز داشت و جهانی از پاک و عفاف و تقوا را فرا راه دیدگان مردمان قرار داده بود؛ وگرنه تمامی امامان از صفت تقوا و عصمت الهی برخوردارند چنان که همه آنان سجّاد، باقر (شکافنده های علم) صادق، کاظم (فرو برنده خشم) و زین العابدین (یعنی زیباترین روح پرستنده) هستند.
جواد
امام نهم را با نام «جواد» می شناسند. این لقب از واژه «جود» گرفته شده است و به معنای بخشنده و ایثار کننده در راه خدا و خلق آمده است.
امام جواد علیه السلام دست بخشنده و بصیرت کامل در راه شناسایی نیازمندان داشت و مردم از عطایا و عنایات و مهر و محبت های او بهره ها می جستند. در این باره علی بن عیسی صاحب کتاب کشف الغُمّة چنین می گوید: «امام جواد علیه السلام سرور بخشندگان و مصداق بخشندگی و کرامت بود؛ چون احسان و کرامت از سجایا و خصایص ذاتی و طبایع ملکوتی ائمه طاهرین علیه السلام بوده است و هم آنانند که دریای فضل و کرم الهی می باشند...».(۹)
نخستین امام خردسال
دوران زندگانی امام جواد علیه السلام از بُرهه های حساس در تاریخ پر فراز و نشیب شیعه است. شیعیان پس از روزگای دشوار، مسیر پرتلاطم جریان های فکری و عقیدتی قرار داشتند و در برابر هجوم ظالمانه دشمنان پایداری می کردند. پس از شهادت امام رضا علیه السلام ، از آن جا که اراده الهی بر آن بود که رشته امامت نگسلد، حضرت امام جواد علیه السلام در خردسالی و من هفت یا هشت سالگی زمام قافله امت را به دست گرفت. امام جواد نخستین امام شیعه است که در خردسالی به امامت رسیده این مسئله طعن و مخالفت دشمنان را برانگیخت تا آن جا که به حیرت و حتی سرگردانی برخی از شیعیان نیز انجامید. اما با آشکار شدن جلوه های الهی امامت آن امام، اندک اندک ابرهای تیره تردید کنار رفت و خصانیت خورشید امامت ایشان آشکارا رخ نمود.(۱۰)
اعجازی نو
موهبت رسالت و وصایت پیامبران الهی و امامان معصوم همواره از شکوهمندترین مسائل نظام آفرینش بوده است. زندگی پر رمز و راز رسولان و ائمه الهی در عصر خویش شگفتی های بسیار به همراه داشته و از اعجاز و الطاف الهی سرشار بوده است. در این میان، امامت امام جواد علیه السلام در خردسالی، آغازی اعجازی نو در تاریخ پرافتخار زندگانی آن امامان الهی است و جلوه ای دیگر از شکوه بی کران تمام بلند آن ائمه هدی را آشکار می کند.
زمینه سازی برای امامت
از آن جا که امامت حضرت جواد علیه السلام در خردسالی امری شگرف و بی سابقه، امامان پیش از ایشان، چنین پیش آمدی را تبین مردمان را بر وقوع آن آگاه کرده بودند. در این باره یکی از یاران امام رضا علیه السلام می گوید: در خراسان در محضر امام رضا بودیم. یکی از حاضران به امام گفت، سرور من، اگر (خدای نخواسته) پیش آمدی رخ دهد، به چه کسی مراجعه کنیم؟ امام فرمود: «به فرزندم ابوجعفر». در این هنگام آن شخص سن حضرت جواد علیه السلام را کم شمرد. امام رضا علیه السلام فرمودند: «خداوند عیسی بن مریم را در سنی کم تر از سن ابوجعفر، رسول و پیامبر و صاحب شریعت تازه قرار داد».(۱۱)
زدودن یک تردید
از آنجا که امام جواد علیه السلام نخستین امامی بود که در کودکی به منصب امامت رسید. طبعا اولین پرسشی که در هنگام مطالعه زندگی آن حضرت به نظر می رسد آن است که چگونه یک نوجوان می تواند مسئولیت حساس و سنگین پیشوایی مسلمانان را بر عهده بگیرد. در پاسخ این سوال باید گفت: اگرچه دوران شکوفایی عقل و جسم انسان حد و مرز خاصی دارد که با رسیدن آن زمان، جسم و روان به حد کمال می رسند، ولی چه مانعی دارد که خداوند حکیم برای مصالحی این دوران را برای بعضی از بندگان خاص خود کوتاه سازد و در سال های کم تری خلاصه کند؟ در تاریخ بشر نیز همواره انسان هایی بوده اند که در پرتو لطف و عنایت خاصی که از سوی خالق جهان به آنان شده، در کودکی به مقام پیشوایی و رهبری امتی نائل شده اند. در قرآن کریم داستان اعطای رسالت به حضرت یحیی علیه السلام در کودکی(۱۲) و سخن گفتن حضرت عیسی(۱۳) در گاهواره شاهدی بر این معناست.(۱۴)
الهام های غیبی
بدون تردید، امامت اعجازآمیز امام جواد علیه السلام جز با اتصال آن امام با منبع سرشار علم الهی تبین شدنی نیست. این امر مبتنی بر بنیادهای پوشیده و غیبی جهان است. آن کس که بتواند در چنین سن و سالی رهبری قومی را که در سرزمین های دور و نزدیک گسترده بودند عهده دار شود و در برابر تهاجم انبوه دشمنان از پای نلغزد و پایدار بماند. هاله ای از الهام غیبی را برگِرد وجود خویش دارد. همین امر بود که بر ایمان پیروان آن حضرت به مفهوم سترگ امامت می افزود و گام هایشان را در طریق اطاعت از آن امام همام راسخ تر می کرد.
نیت خورشید
تعالی روح و عظمت شخصیت امام جواد علیه السلام شیفتگی و عشق بسیاری از دشمنان آن حضرت را به مقام بلند ایشان باعث می شد. قاسم بن عبدالرحمن که ابتدا از مخالفان امام جواد علیه السلام بوده است می گوید: روزی در بغداد ازدحام مردم را دیدم. پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: فرزند امام رضا علیه السلام عبور می کند. من وقتی کودکی را دیدم که بر اسبی نشسته است، با خود گفتم: خدا شیعیان را لعنت کند که می گویند: خداوند اطاعت این کودک را واجب کرده است. در همین هنگام امام جواد نزد من آمد و با خواندن آیه ۲۴ سوره قمر به من فهماند که دستور خدا باید اجرا شود و کوچکی و بزرگی مطرح نیست وقتی چنین شد با خود گفتم: او جادوگری است که از درون من آگاه بوده. در این هنگام بار دیگر آل حضرت به سوی من بازگشت و با خواندن آیه ۲۵ سوره قمر تهمت سحر رااز خود زدود. وقتی که او می رفت به حقانیّت راستین او ایمان آورده بودم.(۱۵)
مناظرات امام جواد
عهده داری رهبری در خردسالی، نخستین بار دربارهئ امام جواد علیه السلام تحقق یافت. سن کم آن حضرت حتی عده ای از شیعیان را درباره مسئله امامت به تردید انداخته بود. این امر از یک سو و رواج و رونق بسیاری از مکتب های فکری که حمایت مادی و معنوی حکومت وقت را نیز به همراه داشتند و با عقل ظاهر بین آنان توجیه شدنی نبود. از سوی دیگر این امر باعث شد که پیوسته سوالات سخت و پیچیده از محضر امام جواد علیه السلام مطرح شود و آن حضرت را در میدان مناظرات علمی با بزرگان و دانایان بیامازماید؛ امّا امام جواد در پرتو علم امامت در همه این بحث ها و مناظرات علمی با پاسخ های قاطع و روشنگر، هر گونه شک و تردید را در مورد پیشوایی خود از بین می برد و امامت خود و نیز اصل امامت را تثبیت می نمود. به همین دلیل بعد از او دوران امامت حضرت هادی (که او نیز در کودکی به امامت رسید) این موضوع مشکلی ایجاد نگرد؛ زیرا برای همه روشن شده بود که خردسالی مدخلیتی در برخوداری از این منصب خدایی ندارد.(۱۶)
شخصیت امام جواد علیه السلام از دیدگاه دانشمندان
سخنان و مناظرات امام جواد علیه السلام و حلّ مشکلات بزرگ علمی و فقهی توسط آن حضرت، تحسین و اعجاب دانشمندان و پژوهشگران اسلامی ۷ اعم از شیعه و سنی، را برانگیخته و آنان را به تعظیم در برابر عظمت علمی و امام وا داشته بود. به عنوان نمونه سِبط ابن جوزی درباره مقام بلند امام چنین گفته است: «او در علم و تقوا و زهد و بخشش بر روش پدرش بود».(۱۷) ابن حجر هیتمی درباره ایشان می نویسد: «مأمون او را به دامادی انتخاب کرد؛ زیرا با وجود کمی سن، از نظر علم و آگاهی و حلم، بر همه دانشمندان برتری داشت».(۱۸) شیخ مفید و فتّال نیشابوری که از بزرگان شیعه هستند از آن حضرت چنین یاد می کنند: «مأمون شیفته او شد؛ زیرا می دید که با وجود کمیِ سال از نظر علم و حکمت و ادب و کمالِ عقلی، به چنان رتبه والایی رسیده که هیچ یک از بزرگان علمی آن روزگار بدان پایه نرسیده اند.(۱۹)»(۲۰).
ازدواج تحمیلی
مأمون، خلیفه مکّار عباسی، با اهدافی کاملاً سیاسی و نیرنگ کارانه و برای رهایی از تنگ ناها وضعیت دشواری که در پی شهادت امام رضا علیه السلام پدید آورده بود، دختر خود، ام الفضل، را به همسری امام جواد علیه السلام در آورد. اما از آن جا که امام اهداف و مقاصد واقعی مأمون را از این گونه عوام فریبی ها می دانست و نیز می دانست که مأمون همان کسی است که مرتکب جنایت های بزرگی شده پدرش امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده. به نظر می رسد که موافقت امام با این ازدواج عمدتا بر اثر فشاری بوده که مأمون از پیش بر امام وارد کرده بود است هم چنین می توان تصور کرد که نزدیکی امام به دربار می توانست مانع ترور آن حضرت از سوی خلفای عبّاسی و عامل پیش گیری از سرکوبی سران تشیّع و یاران برجسته امام توسط عوامل خلیفه باشد.(۲۱)
شکوفه های اعجاز
امام جواد علیه السلام از مدینه آمده و اینک در شهر کوفه، مدرم به استقبالش آمده بودند. در هنگام نماز واپسین، برای آن حضرت کوزه ای آن آوردند با در کنار درخت خشکیده خرمایی وضو بگیرند و نماز را به جماعت اقامه کنند. بعد از نماز، مردمان به هنگام خروج از مسجد، آن درخت خشک شده خرما را سرسبز و پر میوه دیدند و از خرمای آن خوردند و از لذیذی و شیرینی آن خرما شگفت زده شدند.(۲۲)
شهادت امام
مرگ مأمون به سال ۲۱۸ ق بود و پس از او برادرش معتصم عباسی جای او را گرفت. در سال ۲۲۰ ق معتصم امام جواد علیه السلام را از شهر مدینه به تغداد آورد تا از نزدیک مراقب ایشان باشد. دسیسه چینی بعضی از درباریان باعث شد تا معتصم که خود نیز مایه ابراز هر نوع دشمنی با امام را در نهاد خو داشت در صدد قتل امام برآید. معتصم با دستیاری جعفر (پسرمأمون) و فریب ام الفضل، خواهر جعفر و همسر امام، مقصود پلید خویش را عملی ساخت. او با مسموم کردن غذا یا آب آشامیدنیِ حضرت، آن مولای بزرگوار را شهید کرد و جهانی را از فیض وجود آن خورشید عالم تاب محروم ساخت. این واقعه شوم، در ماه ذیقعده ۲۲۰ هجری اتفاق افتاد. امام جواد در هنگام شهادت بیش از ۲۵ سال و چند ماه نداشت.(۲۳)
کاظمین تربت پاک
پیکر پاک امام جواد علیه السلام را در میان اندوه پیروان و عزادارانش در کنار قبر نیای گرامی اش، امام موسی بن جعفر علیه السلام در گورستان قریشِ بغداد به خاک سپردند.(۲۴) این محل که مزار پاک شهدای علوی و سادات بود، پس از انتقال بدن پاک امام موسی جعفر علیه السلام از زندان بغداد، کاظمیه خوانده شد و پس از شهادت حضرت جواد علیه السلام و دفن ایشان در این محل، آن را کاظمین نامیدند.(۲۵) این شهر از دیر باز فرودگاه فرشتگان الهی، زیارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بیت علیهم السلام، پناهگاه درماندگان و ستم دیدگان و مأمن و مأوای مردمانی بوده است که حاجات خویش را از پرتو وجود آن در امام گرامی می جسته اند. روح و ریحان الهی نثار روان بلندشان باد.
درود
درود و صلوات خداوند بر جوادالائمه علیه السلام ، آن هنگام که با میلاد نورانی اش، جلوه زیبای مبارک ترین مولود را رقم زد و آن هنگامی که با قامت زیبای امامت خویش قیامتی از شکوه و جلال و عظمت الهی را متجلی ساخت و آن زمان که غروب غمگنانه و افتخار آفرین خویش تجلی بخش آیات جهاد و شهادت شد.
پی نوشت:
۱. مفاتیح الجنان (اعمال ماه ذیقعده).
۲. شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ص۹۷
۳. در برخی از نقل ها پانزدهم و نوزدهم رمضان سال ۱۹۵ ق نیز آمده است.
۴. منتهی الامال، ص۹۳۷.
۵. بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۵.
۶. عقیقی بخشایشی، چهارده نور پاک، چاپ اول،.
۷. همان، صص۱۴۱۳ - ۱۴۱۴.
۸. همان، ص۱۴۱۳.
۹. همان، ص۱۴۱۳.
۱۰. جعفر مرتضی العاملی، زندگانی سیاسی امام جواد علیه السلام
۱۱. مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۱
۱۲. مریم، ۱۲.
۱۳. همان، آیات ۳۰-۳۲.
۱۴. سیره پیشوایان، ص۵۳۵ (با تلخیص و تغییر).
۱۵. قاسم میرخلف زاده، داستان هایی از امام کاظم و امام جواد علیهما السلام، ص۱۵۵
۱۶. سیره پیشوایان، ص۵۴۳.
۱۷. تذکرة الخواص، مکتبة الحیدریة، نجف، ۱۳۸۳ ق، ص۳۵۹.
۱۸. الصواعق المحرقه، الطبعة الثانیة، مکتبة القاهرة، قاهرة، ۱۳۸۵ ق، ص۲۰۵.
۱۹. الارشاد، مکتبة بصیرتی، قم، ص۳۱۹
۲۰. سیره پیشوایان، ص۵۵۵ (با اندکی تلخیص و اضافه).
۲۱. همان، صص۵۵۶ - ۵۵۹.
۲۲. داستان هایی از امام کاظم و امام جواد علیهما
۲۳. ر.ک: پیشوایان علیهم السلام، ص۲۲۹ و سیره پیشوایان، صص ۵۶۳-۵۶۴.
۲۴. ر.ک: چهارده نور پاک، ص۱۵۳۸.
۲۵. پیشوایان علیهم السلام، ص۲۳۰.