حتماً برای شما هم پیشآمده که در کوچه یا خیابان، پیرمرد یا پیرزنی را کمک کرده باشید. حالا چه این کمک، رساندن آنها با ماشینتان باشد و چه بردن خریدهایشان تا در منزل و چه عبور دادنشان از خیابان. دعای آشنایی که در چنین اوقاتی از زبان آنها میشنوید این است: «خدا عمرت بده!» اینجاست که بعضی جوانترها که ارزش این دعا را نمیدانند خنده تلخی میکنند و زیر لب میگویند: «عمر طولانی میخوام چی کار!»
اما آیا ارزش واقعی این نعمت را میدانیم. نعمتی که یکی از نعمتهای ویژه خداوند است و افراد خاصی از آن بهرهمند میشوند. نشانهاش احادیث متعددی است که در آنها تأکید شده انجام بعضی اعمال خاص، باعث طول عمر میشود و این یعنی این نعمت، پاداش ویژهای برای اهل کارهای خوب است. بهطور مثال امام صادق علیهالسلام در حدیثی زیبا فرمودهاند:
ثَلاثَةٌ اِن یَعلَمُهنَّ المُؤمِنُ کانَت زِیادَةً فی عُمُرِهِ وَ بَقاءَ النِّعمَةِ عَلَیهِ: تَطویلُهُ فی رُکوعِهِ وَ سجودِهِ فی صلاتِهِ وَ تَطویلُهُ لِجلوسِهِ عَلی طَعامِهِ اِذا اَطعَمَ عَلی مائِدَتِهِ وَ اصطِناعُهُ المَعروفَ اِلی اَهلِهِ؛ سه کار است که اگر مؤمن از آنها مطلع شود [و آنها را انجام دهد]، باعث طول عمر و دوام بهرهمندی او از نعمتها میشود: طولانی کردن رکوع و سجده در نماز، زیاد نشستن بر سر سفرهای که در آن دیگران را اطعام میکند و خوشرفتاری با خانواده [1].
و مشابه این حدیث بسیار زیاد است و جالب اینجاست که در بخش قابلتوجهی از آنها، نیکی به پدر و مادر [2] و صله ارحام زمینهساز بهرهمندی از این نعمت ارزشمند معرفیشده است و در نقطه مقابل قطع ارتباط با ارحام زمینه سازمحروم شدن از آن.
امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: مَا نَعْلَمُ شَیئاً یَزِیدُ فِی الْعُمُرِ إِلَّا صِلَةَ الرَّحِمِ حَتَّی إِنَّ الرَّجُلَ یَکونُ أَجَلُهُ ثَلَاثَ سِنِینَ فَیکونُ وَصُولًا لِلرَّحِمِ فَیَزِیدُ اللَّهُ فِی عُمُرِهِ ثَلَاثِینَ سَنَةً فَیَجْعَلُهَا ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ سَنَةً وَ یَکونُ أَجَلُهُ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ سَنَةً فَیَکونُ قَاطِعاً لِلرَّحِمِ فَیَنْقُصُهُ اللَّهُ ثَلَاثِینَ سَنَةً وَ یَجْعَلُ أَجَلَهُ إِلَی ثَلَاثِ سِنِینَ؛ ما غیر از صلهرحم، چیزی نمیشناسیم که بر عمر بیفزاید تا آنجا که گاهی عمر کسی سه سال است و وقتیکه اهل صلهرحم میشود، خداوند سی سال بر عمرش میافزاید و آن را سیوسه سال میکند و گاهی عمر کسی سیوسه سال است و قطع رحم میکند و خداوند هم سی سال از عمر او میکاهد و عمرش را به سه سال، کاهش میدهد [3].
پس دیگر جای شک و شبهه نیست که طول عمر نعمت است؛ اما آیا صرف طولانی بودن عمر ارزشمند است؟ جواب این سؤال ساده است؛ پاسخ را در بیان امیرالمؤمنین علیهالسلام بخوانیم: بَرَکَهُ الْعُمْرِ فی حُسْنِ العَمَلِ؛ برکت عمر در انجام دادنِ کارهای خوب است [4].
کافی است از خودمان سؤال کنیم که اگر یک روزبه زندگی ما اضافه شود، آیا باعث پیشرفت ما میشود یا خیر. آیا در آن روز در مسیر اطاعت الهی قدمی برمیداریم، از انجام عبادتهای شخصی گرفته تا اضافه کردن معلومات مفید تا انجام کارهای مفید برای دیگران. آیا زندگیمان برکت دارد که هر چه طولانیتر شود، برکتش بیشتر شود یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت است، پس دعا کنیم تا عمرمان هر چه بیشتر طولانیتر شود تا توشه اعمال خیرمان سنگینتر شود. به همین دلیل است که امام سجاد علیهالسلام در فراز بعدی دعای خود برای فرزندانش، به خداوند عرضه میدارد:
اِلَهی امْدُد لِی فِی اعْمَارِهِمْ؛ خداوندا برکت عمر فرزندانم را برای من زیاد کن [5].
و البته ایشان در دعای مکارم الاخلاق در عبارتی بسیار زیبا خواستهٔ مهمی را از خداوند طلب میفرمایند که ما را آگاه میکند که چه زمانی طول عمر ارزشمند است و چه زمانی بیارزش:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ... وَ عَمِّرْنِی مَا کَانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِکَ، فَإِذَا کَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیْطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیْکَ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَ مَقْتُکَ إِلَیَّ، أَوْ یَسْتَحْکِمَ غَضَبُکَ عَلَیَّ؛ خدایا بر محمد و آل او درود فرست... و عمرم را تا زمانی که صرف طاعت تو میشود، طولانی گردان؛ اما هرگاه عمرم چراگاه شیطان گردید، قبل از آنکه نفرتت به من رو کند و یا خشمت بر من قطعی شود، جانم را بستان و بهسوی خود ببر [6].
به کدام گناه؟
فراز بعدی دعای امام سجاد علیهالسلام را بخوانیم:
وَ زِدْ لِی فِی آجَالِهِمْ؛ و بر ایام زندگیشان برای من بیفزا [7].
خوب است به بهانه این فراز از دعا که دعای یک پدر برای طولانی شدن عمر فرزندانش است، یادی کنیم از آن فرزندانی که در نهتنها از دعای والدین برای عمر طولانی بهرهمند نمیشود که حسرت یک روز زنده ماندن به دلشان میماند.
میخواهیم مروری کنیم بر یکی از رفتارهای جاهلی بعضی افراد که این روزها بااینکه ادعای مدرن شدن و فهمیده شدن دارند، هنوز بر آن پافشاری میکنند. رفتار زشتی که فقط بهانه انجام دادنش تغییر کرده، اما قساوتی که عاملش میشود، همان است و چهبسا بیشتر هم شده. میخواهیم دادگاهی تشکیل بدهیم برای کسانی که حتی فرصت یک روز زنده ماندن در این دنیا را پیدا نکردند و ببینیم قاتلین آنها به کدام گناه مرتکب قتل آنها شدند.
شاید هنوز هم برای بعضیها باورکردنی نباشد که در دوران جاهلیتِ پیش از اسلام، عدهای بودند که وقتی خداوند فرزند دختری به آنها میداد، آن را زندهزنده دفن میکردند. رفتاری که تنها افرادی که در اوج سنگدلی و شقاوت باشند، از پسِ انجام دادنش برمیآیند؛ اما غافلیم که امروزه در اطراف ما کم نیستند افرادی که نهتنها به دخترها که به پسرها هم رحم نمیکنند و درحالیکه این غنچههای پاک و معصوم زندهاند، تغذیه و رشد میکنند و نفس میکشند، ناگهان توسط همین پدر و مادر به بهانههای واهی به قتل میرسند.
بیایید بعضی از این بهانهها را باهم مرور کنیم و ببینیم آیا یکی از آنها و حتی همه آنها بهطور همزمان میتواند مجوز قتل یک نفر بشود. ترس از تأمین معیشت و رفاه، ترس از خراب شدن هیکل و اندام، حوصله بچهداری نداشتن، خسته شدن از فرزندان قبلی، ناخواسته بودن فرزند و بیکلاس بودن فرزند داری، مهمترین دلایل این خانوادهها هستند که هیچ حاکم و عاقلی با این دلایل اجازه قتل کسی را صادر نمیکند.
از بین این بهانهها، شاید سفت و محکمترینشان اولی باشد که آنهم توسط خود خداوند پاسخی محکم دارد. خداوند متعال در قرآن کریم صراحتاً دستور میدهد که: وَ لَاتَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً؛ و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید! روزی دهِ آنها و شما ماییم. مسلماً کشتن آنها گناه بزرگی است![8]
برای بیارزش بودن باقی بهانهها کافی است تصور کنیم که آیا غیرانسانی نیست که فرزندی که درون وجود یک مادر آهستهآهسته رشد میکند و از شیره جان مادر تغذیه میکند و با صدای مادر و پدرش انس میگیرد و خود را در آرامترین و دوستداشتنیترین گهواره دنیا میبیند، فقط و فقط به خاطر اینکه به دنیا آمدنش باعث خراب شدن اندام و هیکل مادر میشود، به بدترین شکل ممکن قصابی شود و به قتل برسد.
و عجیبتر آن است که چنین پدر و مادرهایی که انصافاً نمیتوان نام مقدس پدر و مادر را روی آنها گذاشت، چطور به خودشان اجازه میدهند که زندگی یک انسان دیگر را از بین ببرند و مانع بشوند که یک انسان، دوران شیرین کودکی، نوجوانی و جوانی را درک کند و از لذتهای زندگی بهرهمند بشود. البته خداوند متعال حواسش به این غنچههای معصوم و مظلوم هست و تمامی آنها را در آن دنیا از نعمت بهشت بهرهمند میکند؛ آنهم درحالیکه قاتل یا قاتلینشان در آتش جهنم بهسختی عذاب میشوند.
پینوشت:
[1]. اصول کافی، جلد 4، صفحه 49، حدیث 15.
[2]. امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: اِنْ اَحْبَبْتَ اَنْ یَزیدَ اللّهُ فی عُمُرِکَ فَسُرَّ اَبَـوَیْکَ؛ اگر دوست داری که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد کن. بحارالانوار، جلد 74، صفحه 81، حدیث 84.
[3]. اصول کافی، جلد 2، صفحه 152، حدیث 17.
[4]. غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 312، حدیث 4434.
[5]. صحیفه سجادیه، صفحه 120، دعای 25.
[6]. صحیفه سجادیه، صفحه 94، دعای 20.
[7]. صحیفه سجادیه، صفحه 120، دعای 25.
[8]. سوره اسراء، آیه 31.ش