سوگندهای قرآن

 

سوگندهای قرآن
قرآن کریم با ورود به هر جامعه ای، تأثیرات شگرفی در آن جامعه از خود به جای گذاشته است. این کتاب آسمانی، با برنامه مدوّن و جهان شمول خود،بسیاری از آداب و رسوم مردم آن جامعه را به صورت بنیادی تغییر داده و برخی از سنت ها را تعدیل کرده است.
یکی از اقوامی که تأثیر فراوانی از قرآن کریم گرفته و رنگ و بوی قرآن را در تمامی امور زندگی خود حضور داده است، ایرانیان هستند، مردم ایران پس از پذیرش اسلام، قانون اساسی اسلام را به عنوان قانون زندگی خود برگزیدند.حوزه های مختلف اندیشه ای و رفتاری خود را با قرآن تطبیق داده و به همه امور زندگی خود رنگ قرآنی بخشیدند.ایشان کوشیده اند با استفاده از معارف قرآن در زندگی خود، هر چه بیشتر خود را به قرآن و خدای قرآن نزدیک سازند.
تأثیر قرآن بر زندگی و فرهنگ مردم ایران را می توان در زمینه های متفاوتی بررسی کرد.این تأثیر در فرهنگ عامیانه و زندگی روزمرّه و گونه های کلامی محاوره ای فراوان دیده می شود.حضور و ظهور قرآن را می توان در ایین ها، سنت هاو معاشرت ها و داد و ستدها و بالاخره همه آداب و رسوم مردم ایران به روشنی احساس کرد.
یکی از مسایلی که در زندگی رخ می دهد قبولاندن اندیشه، اثبات ادّعا، گرفتن حقّ، دفاع از ستمدیده و رساندن حق به حقدار و… است.برای دستیابی به این مهمّ، راه حل هایی چند وجود دارد.مدعیان حق، گاه با دلیل و برهان و گاه با آوردن شاهد و… دیدگاه خود را به اثبات می رسانند.یکی از این راه حل ها که برای اثبات مورد ادّعا و گرفتن حق استفاده می شود قسم خوردن یا سوگند یاد کردن است.موارد سوگند و اموری که به آن سوگند یاد می شود،بسیار است.
در این نوشتار با بررسی اجمالی سوگندهای مردم ایران به کتاب مقدّس الهی ـ قرآن ـ زوایای دیگری از تأثیرات قرآن کریم بر فرهنگ عمومی مردم ایران روشن خواهد شد.
سوگند
انسان، همواره با اعتقاد به امور مقدس،از این نوع اعتقاد در موارد مختلف زندگی بهره می جوید.در طول اعصار و زمان های گذشته تا کنون انسان با پرستش چیزهایی که آنها را مقدس و فوق مادّی و قدرت برتر شناخته است، حس پرستش و بندگی خود را ابراز کرده است.در این راه او به همه چیزهایی که به خدای او مرتبط است به دیده احترام نگریسته.
یکتا پرستان در ادیان مختلف الهی هم، چنین عقایدی داشته و امور الهی و کتب آسمانی و آموزه های رسولان و سفیران الهی را محترم شمرده و با آنها ارتباط ویژه ای برقرار کرده اند.
قسم خوردن، یکی از آداب و رسوم انسان هاست که در حقیقت نوعی اتصال کارها است به امر مقدس؛بدین معنی که با قسم و سوگند،کسی یا چیز مقدسی را برای تایید راستی سخن یا صحّت انجام کار، یاد کرده و گواه می گیرند.در بسیاری از مواقع، اختلاف ها و دعواها و مناقشات، بدون رجوع به امور مقدس و مورد احترام طرفین،پایان پذیرفته یا سخن مورد ادّعا پذیرفته می شود.
پر روشن است که سوگند، اختصاص به یک طایفه و ملّت ندارد و در میان همه گروهها و ملّت ها به سان یک سنت فراموش ناشدنی جاری بوده و به آن عمل می شود.مسلمانان نیز در زندگی خود برای حل بسیاری از اختلافات یا برای اثبات صحّت برخی ادعاها به سوگند متوسل می شوند.سوگند به ذات باری تعالی و نام ها و صفات او، سوگند به نام و مقام پیامبر و پیشوایان دینی و سوگند به قرآن کریم، مجموعه سوگندهای مسلمانان را تشکیل می دهد.بنابراین سوگند یاد کردن شیوه ای عمومی در فرهنگ و زبان های مختلف است و اهل سخن برای تأکید و باورانیدن مدّعای خود به شخص مقابل، از آن بهره می جویند.
سوگند به قرآن
در همه دوره ها، انسان ها به چیزهایی قسم یاد می کردند، سوگند به مقدّسات مورد پرستش و نیز عزیزان، مورد قسم مردم در دوران مختلف بوده است.در دوران نزول قرآن، مردم به شراب، آلات موسیقی و زیبایی های معشوقه خود، قسم می خوردند. امّا قرآن کریم، مسیر سوگندها را تغییر داده و چیزهای دیگری را جایگزین کرد. قرآن در چهل موردی که سوگند یاد کرده است،علاوه بر خداوند به موضوعاتی مانند:قرآن، نفس، خورشید، آسمان، قلم و… سوگند یاد کرده است که هر یک دارای عظمتی وصف ناشدنی هستند و خود این سوگندها فکر بشر را به مطالعه و بررسی عظمت آنها متوجه می سازد:«و إنَّهُ لَقَسَم لو تَعلمُون عَظیم؛و این سوگندی بسیار بزرگ است، اگر بدانید».(سوره واقعه، ایه 76)
یک نوع از انواع قسم هایی که در قرآن آمده است، قسم به خود قرآن است که پنج بار در ایات آغازین سوره های:یس، ص، زخرف، دخان و ق آمده است. در هر یک از این سوگندها، صفتی از صفات برجسته قرآن، یعنی حکیم، مبین، مجید و ذی الذکر بیان شده است. شکی نیست که سوگند خداوند به قرآن ،نشانه عظمت و بزرگی این کتاب مقدس است تا بیش از پیش در ایات درخشان آن دقت و مطالعه کنند و آنگاه با شناخت و آگاهی هر چه بیشتر،قوانین حیات بخش آن را به کار بندند و از این رهگذر، عظمت،ترقی،پیشرفت و خلاصه سعادت دو جهان را به دست آورند.»
مسلمانان در سوگندهای خود، قرآن کریم را در شمار عزیزترین های خود شمرده و در قسم یاد کردن، به عمل خداوند در قرآن اقتدا کرده و به قرآن عزیز سوگند یاد می کنند.در جامعه ایرانی نیز قسم خوردن به قرآن فراوان دیده می شود، این عمل که به صورت های گوناگونی انجام می شود، به عنوان جزیی از فرهنگ عامیانه مردم ایران در آمده است.قسم به قرآن، گاهی با الفاظ قسم به اضافه نام کتاب شریف الهی و یا صفاتی از آن بیان می شود و گاه با کارهایی که نشانگر قسم خوردن است و به اصطلاح سوگند عملی انجام می شود:برای نمونه وقتی کسی بخواهد به صحّت سخن، ادّعا یا اقرار شخصی اطمینان حاصل کند از او می خواهد که دست روی قرآن گذاشته و سخن خود را بیان کند. یا اینکه هنگامی که درباره چیزی یا مبلغی پول اختلاف به وجود اید،گفته می شود، آن را روی قرآن بگذارند تا طرف مدّعی آن را بردارد.
آداب و رسوم دیگری هم در حاشیه این سوگندها به وجود آمده است که از جمله آنها نوشتن قسم در صفحات ابتدا یا انتهای قرآن است،بدین صورت که برای تایید و تأکید بیشتر سوگند، قسم نامه یا متن حاوی قسم را در صفحات داخل قرآن نوشته و امضا می کنند.
اینک به چند نمونه از سوگندهای قرآنی مرسوم بین مردم ایران اشاره می کنیم:

1. به قرآن:از رایج ترین قسم هایی است که در همه مناطق ایران استفاده 
می شود و به معنای «به قرآن قسم می خورم» می باشد.مانند:وقتی به او گفتم: چرا کاردستی مرا خراب کردی؟ گفت:به قرآن کار من نبود.
2. به قرآن مجید:این صفت در ایه سوره ص آمده است. ممکن است قسم خورنده در هنگام قسم به صفات یا ویژگی های دیگری از قرآن مانند:کریم، عزیز و… نیز اشاره کند.
3. به سی جزء کلام اللّه:اشاره به تعداد جزءهای قرآن که سی جزء باشد، دارد. و برای تأکید بیشتر قسم می باشد.این نوع قسم که در بین مردم مناطق مختلف،به ویژه شهرهای آذری نشین رواج دارد گاهی با شدّت بیشتر و به صورت «و اللّه به سی جز کلام اللّه» به کار برده می شود.مانند:«وقتی به او گفتم:تو باید قسم بخوری که در این ماجرا دست نداشته ای. گفت:و اللّه به سی جزء کلام اللّه».
4. به قرآنی که در سینه محمد است: اشاره به وحی است که در سینه پیامبر اکرم (ص) می باشد.گویا با همراه کردن نام پیامبر اکرم (ص) و اشاره به جایگاه حمل قرآن، تأکید بیشتری برای قسم اراده می شود.
5.به ایه های قرآن:قسم خورنده با اشاره به ایه های قرآن و فراوانی آن می خواهد شدّت بیشتری به قسم خود بدهد.درعبارتی دیگر که نزدیک به این قسم می باشد، شخص با سوگند «به ایه ایه قرآن» نوعی تکثیر در تعداد قسم ها ایجاد می کند و تأکید بیشتری برای آن فراهم می سازد. مانند:«وقتی قاضی به متهم گفت:چرا بدهی ات را به این مرد نمی دهی؟ در جوابش گفت:به ایه ایه قرآن قسم که قرضم را دادم».
6. به روح قرآن:به روح و جانمایه حقیقی یا به عبارتی به محتوای قرآن قسم یاد می شود.گویا در این گونه قسم، شخص می خواهد بگوید که من به ظاهر قرآنی که کتابی مشتمل بر کاغذ و جوهر است،قسم نمی خورم؛بلکه به روح و محتوای قرآن قسم می خورم.
7. به کلام اللّه مجید:که در آن اشاره به کلام خدا بودن قرآن و نیز اشاره به صفت مجید است، می باشد.
این تعداد از سوگند فقط نمونه ای از سوگندهای رایج در بین مردم ایران بود و نویسنده در پی استقرای کامل آن نبوده است.بنابراین ممکن است به گونه های دیگری، سوگندهای قرآنی در میان مردم مناطق مختلف ایران رواج داشته باشد.
با مطالعه در عباراتی که در فرهنگ عامّه متداول است، می توان سوگند واژه هایی را یافت که هر چند نامی از قسم و سوگند در آن یافت نمی شود،ولی در حقیقت نوعی توسل به قرآن جهت اثبات ادّعا و گرفتن حق است.پیش از این به دو نمونه «دست روی قرآن گذاشتن» و «چیزی را از روی قرآن برداشتن» اشاره کردیم.اینک چند نمونه دیگر از این نمونه را پیش رو قرار می دهیم.
مورد اول:پیراهن از قرآن پوشیدن:نشان دهنده آخرین اقدامی است که برای اثبات صحّت عمل و صداقت بیان خویش بدان توسل می جویند.گاهی این عبارت برای نشان دادن فقدان مطلق اعتماد به کار می رود بدین گونه که می گویند:«اگر پیراهن از قرآن بپوشم هم،حرفم را قبول نمی کنند» و گاهی به حالت سوگندی گفته می شود:«من برای ادّعایم حاضرم پیراهن قرآن بپوشم».
منشأ این عبارت و کنایه پوشیدن پیراهن به عنوان آخرین اقدام برای نجات از بیماریها و شرور و… می باشد. پیراهن قرآن، قطعه چلوار یا پارچه دیگری است که معمولاً به رنگ سفید تهیه می شود.گشاد و بدون آستین و سوراخی به اندازه سر در وسط آن تعبیه شده است.متن کامل یا بخشی از قرآن را روی آن می نویسند و مواقع خاص پوشیده می شود.
مورد دوم:قسم و ایه خوردن:به معنای قسم و سوگند بوده و معمولاً در مواردی به کار می رود که طرف گفت وگو با تأکید تمام و احیاناً با سوگندهای متوالی بخواهد مطلبی را به طرف مقابل اثبات کند.این ترکیب گاه با فعل خوردن و گاهی بدون آن می اید.مانند:«از احمد پرسیدم که چرا این کار را کردی، گفت:قسم و ایه که من روحم از آن اطلاع ندارد.همچنین این ترکیب به معنای قسم های موکّد خوردن و ایه های قرآن را به گواه آوردن است.
مورد سوم:قرآن را شستن:شستن قرآن عملی است که هرگز توسط مدّعی انجام نمی شود؛ولی گوینده این عبارت انجام این عمل را ضمان سخن یا عمل خود قرار می دهد.بدین صورت که:قرآن را شسته ام اگر این کار را انجام ندهم.یا اینکه قرآن را شسته ام اگر دروغ بگویم.
مورد چهارم:قرآن به کمرم بزند:جمله نفرینی است که گاه به صورت نفرین در واکنش به عمل انجام شده به کار می رود و گاهی به عنوان تضمین انجام یا عدم انجام عمل مورد صحبت گفته می شود.
در مورد اوّل هنگامی که اطلاع از انجام عملی حاصل می شود و شخص انجام دهنده عمل نیز هیچ گونه ادّعای ارتباط با قرآن ندارد.در این صورت گفته می شود:قرآن کمر فلانی را بزند که این کار را کرد یا این بلا را سر من آورد».
و گاهی در مقابل قسم به قرآن یا ادّعای ارتباط با قرآن از طرف انجام دهنده آن عمل است که گفته می شود: الهی همان قرآن کمرش را بزند که….
مورد پنجم:دو پایی روی قرآن رفتن:کنایه از قسم خوردن و سخن موکّد است. دو پایی روی قرآن رفتن،عملی است که البته هیچ مؤمنی به آن تن نمی دهد؛امّا ادّعای آن را ضمان سخن و عمل مورد ادّعا قرار می دهند. بدین گونه که می گویند:حاضرم دو پایی روی قرآن بروم تا باور کنید که این کتاب مال من است.

 

۵
از ۵
۱۷ مشارکت کننده