لحظهای تفکر برای تربیت
سرعت گذر عمر و مشغلههای زندگی آنقدر زیاد است که اگر خودمان برای خودمان زمانی را برای فکر کردن جدا نکنیم، هیچگاه برای این کار مهم فرصت پیدا نخواهیم کرد. فکر کردن راجع به خیلی چیزها، از مسائل فردی گرفته تا مسائل خانوادگی و اجتماعی، از مسائل فرهنگی گرفته تا مسائل اقتصادی و سیاسی؛ از مسائل مادی و دنیوی گرفته تا مسائل معنوی و اخروی. اگر این وقت را برای خودمان جدا کنیم و مشغول فکر کردن بشویم، آنوقت است که میفهمیم بیشترِ وقتمان را به چهکارهایی اختصاص دادیم و از چهکارهایی غافل شدیم؛ و مطمئناً یکی از مسائلی که بعد از فکر کردن، حسابی ذهن ما را درگیر میکنید، مسائل خانوادگی، آنهم در بخش تربیت است.
مخاطب این قطعات پدرها و مادرها هستند. کسانی که باید علاوه بر خودشان مراقب فرزندانش آنهم باشند و بدون شک مقدمه تربیت صحیح، فکر و دقت کردن راجع به عوامل بروز مشکل و یادگیری روشهای رهایی از آنهاست. خوب است که چنددقیقهای باهم باشیم و حالا که لحظه تفکر است، با همفکری، به نتایج بهتری برسیم.
برویم گردش
در ابتدا برویم و باهم در دنیای کودکان گردشی کنیم. وارد خانه میشویم. بخش زیادی از زمان کودکان ما به بازی و تماشای کارتون میگذرد. دشمنان دین از این فرصت بهترین بهره را بردهاند و با تولید کارتونها و بازیهای جذاب و خوش آب و رنگ، سکان مدیریت این بخش از زمان زندگی کودکانمان را در اختیار گرفتهاند و از همین طریق مفاهیم انحرافیای که در نظر دارند به خورد کودکان ما میدهند.
به دنیای نوجوانها که وارد بشویم مواجه میشویم با هیولایی به نام اینترنت! و چه کسی میتواند منکر جذابیت اینترنت شود؟ کشکولی از همهچیز! از اطلاعات علمی و دینی گرفته تا اطلاعات تاریخی و داستان و شعر تا جک و طنز و عکس و فیلم و صوت و حتی بازی و برنامههای گفتگوی آنلاین و آفلاین! خلاصه فقط شیر مرغ ندارد و جان آدمیزاد! جذابیتش بهقدری هست که کمتر نوجوانی پیدا میشود که بهگونهای در حال استفاده از اینترنت نباشد؛ و البته دشمن هم برای این فضای جذاب نقشههای فراوانی کشیده؛ چراکه میداند بهترین طعمهها را آنجا پیدا میکند. آنقدر مطالب جذاب و منحرفکننده و برنامههای گفتگوی آنلاین و بازیهای آنلاین در اینترنت ریختهاند که کافی است فرزندانمان برای چند لحظه بیهدف در آن بچرخند. چند لحظهشان میشود چند ساعت و چند ساعتشان چندین سال.
به این چند مشکل، اضافه کنید این چند مشکل دیگر را
1. آگاه نبودن تأثیرگذاران تربیتی از آموزههای تربیتی، از پدر و مادر گرفته تا فامیل و دوستان و حتی بعضی مدیران و معلمهای مدارس.
2. اعتقاد به آموزههای غربی درزمینه تربیت که همان دسته اندکی که دنبال آموزههای تربیتی هستند، منبعشان کتابها و آموزشهای غربی است که کار را درست نمیکنند که هیچ، خرابتر هم میکنند.
3. اختصاص وقت حداقلی والدین به فرزندان و موکول شدن تربیت به رسانهها بهخصوص رسانههای بدون کنترل مثل اینترنت و ماهواره.
4. حوصله نداشتن والدین در یادگیری و انجام تربیت صحیح.
5. تأثیر سبک زندگی جدید از نحوه ساخت خانهها و نحوه وقتگذرانی بچهها گرفته تا دوری از طبیعت و وجودِ مدارسی به شکل موجود.
6. مشکلات اقتصادی و فکری که منجر به فرزند آوری کمتر و یا اشتغال مادران بهعنوان ستون اصلی خانهها شده است و امر مهم تربیت را با مشکل اساسی مواجه کرده است.
حالا چهکار کنیم؟
بعدازاین گردش کوتاه و البته عمیق، میفهمیم که وظیفه پدران و مادران امروزی بهمراتب سختتر است از پدران و مادران قدیم؛ اما آیا هیچ راهی پیش رویمان نداریم و مجبوریم به پذیرفتن شکست در مقابل دشمن؟ یقیناً نه! تا زمانی که راهنمایان خوبی همچون معصومین علیهمالسلام داریم که متصل به منبع وحی هستند، هیچگاه در زندگی با شکست مواجه نخواهیم شد.
شاید بعضیها فکر کنند که چه ارتباطی وجود دارد بین بحث تربیت که یک بحث علمی و چهبسا تجربی است باخدا که معبود ماست و در طول زندگی وظیفهداریم شکر نعمتهایش را بهجا بیاوریم و برای جلب رضایتش عبادت کنیم و گناه نکنیم. اتفاقاً یکی از مهمترین مشکلات امروزه در بحث تربیت، همین تصور اشتباه است.
بهتر است بحث را با یک سؤال بیشتر بازکنیم. مگر ما دنبال بهترین و کاملترین برنامه تربیت نیستیم که هم جامع باشد و هم آسیبی ایجاد نکند؟ به نظر شما چه کسی میتواند چنین برنامهای به ما بدهد؟ برای پیدا کردن پاسخ لازم نیست اسامی چهرههای مشهور غربی را در اینترنت جستجو کنید، چون اگر هرکدام از آنها به این برنامه جامع رسیده بود، دیگر نیازی به بقیه افراد و روشهای مختلفشان نبود. علاوه بر این، منبع سخنان آنها تماماً تجربه است و آزمایش و یقیناً میدانیم با چنین روشی هیچگاه نمیشود به نتیجه قطعی رسید. در کنار همه اینها این نکته را هم مدنظر داشته باشید که ارائه چنین برنامه جامعی فقط از دست کسی ساخته است که علمش از همه بیشتر باشد و علاوه بر شناخت انسان، از تأثیرات متقابل جهان و انسان باخبر باشد و بالاتر از اینها، کسی که همه آنها را آفریده باشد و خودش تعیین کرده باشد که توانایی و قابلیت هر موجودی چه باشد و چه مقدار؛ یعنی فقط و فقط خدا.
پای حرفهای خدا
پس تا اینجای کار دو چیز را بهخوبی فهمیدیم. یکی اهمیت و سختی تربیت و یکی شناخت تنها منبع تربیت صحیح و جامع. حالا با این نگاه سراغ دین میرویم. وقتی در آموزههای دینی جستجو میکنیم گوهرهای ارزشمندی در قرآن و روایات پیدا میکنیم که برخی از راه و رسمهای تربیت را پیش روی ما گذاشتهاند. یکی از این گوهرهای ارزشمند، دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه است. یادگار ارزشمند حضرت زینالعابدین علیهالسلام که با دقت در آن میتوان به نکات مهمی دست پیدا کرد.
دعایی که در صحیفه سجادیه با این عبارت شروع میشود:
وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِالسَّلَامُ لِوُلْدِهِ عَلَیْهِمُالسَّلَامُ؛
و از دعاهای امام سجاد علیهالسلام برای فرزندانش که درود خداوند بر تمامی ایشان باد، این دعاست [1].
خوب است حالا که وقت تفکر است، قبل از شروع به خواندن دعا کمی در همین نیمخط تأمل و تفکر کنیم. اینکه آیا واقعاً دعا هم میتواند ابزاری باشد برای تربیت و رفع مشکلاتی که در مسیر تربیت داریم. اگر هنوز منتظر خواندن پاسخ هستید، برگردیم و چند خطِ قبل را دوباره بخوانیم. چون وقتی بهیقین برسیم که تنها کسی که میتواند برنامه جامع تربیت ارائه دهد، خداوند است و همان خدا از طریق برگزیدگانش به ما دستور داده که برای رفع مشکلات دست به دعا بردارید، میفهمیم که نهتنها دعا در مسیر تربیت بیفایده نیست که حتی یکی از مهمترین سلاحهای ما برای موفقیت بر دشمنان و کلید پیروزی است. بهویژه در مواردی که به دلیل شرایط و اقتضائات، اختیار بعضی مسائل بهکلی از دست ما خارج میشود. بدون شک با خواندن این چند حدیث زیبا از معصومین علیهمالسلام، نگاهمان به دعا تغییر میکند. پیامبر گرامی اسلام فرمودهاند: الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِن؛ دعا سلاح مؤمن است [2]. همچنین امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودهاند: الدُّعَاءُ مَفَاتِیحُ النَّجَاح؛ دعا کلیدهای پیروزی و موفقیت است [3]؛ و در حدیث دیگری فرمودهاند: الدُّعَاءُ تُرْسُ الْمُؤْمِن؛ دعا پناهگاه مؤمن است [4] و آخرین حدیث، سفارش امام صادق علیهالسلام به شیعیان است: عَلَیْکَ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّهُ شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاءٍ؛ بر تو باد به دعا کردن که دعا شفای هر دردی است [5].
نکته پایانی اینکه دعای 25 صحیفه سجادیه در مورد فرزندان و تربیت آنها نه از زبان یک انسان عادی با علم عادی که از زبان امام معصومی که علمش علم الهی است بیانشده و این یعنی ما انسانهای عادی با علم عادی در امر تربیت نیاز ویژهای به دعا کردن داریم و چهبهتر که دعایی که از زبان معصوم صادرشده بخوانیم که بدون شک هم جامعتر است و هم کاملتر.
پینوشت:
[1]. صحیفه سجادیه، صفحه 120، دعای 25.
[2]. اصول کافی، جلد 2، صفحه 468، حدیث 1.
[3]. اصول کافی، جلد 2، صفحه 468، حدیث 2.
[4]. اصول کافی، جلد 2، صفحه 468، حدیث 4.
[5]. اصول کافی، جلد 2، صفحه 470، حدیث 1