یادداشتی بر واقعه طبس

 

بسم الله الرّحمن الرّحيم

«اَلَمْ تَرَ كَيفَ فَعلَ رَبّكَ بِاَصحابِ الْفيل، اَلم يَجعلْ كَيدهُمْ في تَضليلٍ و أرْسَلَ عَليهمْ طيراً اَبابيلَ، تَرميهمْ بِحجارةٍ مِنْ سِجيلٍ فَجعلهُمْ كَعصْفٍ مَأْكولٍ.» (1)

آيا نديدي كه پروردگارت با صاحبان فيل چه كرد؟ آيا كيد و تدبيري كه براي خرابي كعبه انديشيدند خراب نكرد؟ و بر هلاك آنها مرغان ابابيل را فرستاد تا آن سپاه را به سنگ هاي سجيل (دوزخي) سنگباران كردند و تنشان را چون برگ هاي خرد شده گردانيد.

به راستي كه انقلاب اسلامي گستره ي شگرفي از تاريخ است كه در بستر آن سنّت هاي الهي با اعجازي خاص تجلي مي يابند و قانون هاي تاريخي در آن عرصه، نمود و نمايش مي يابند؛ تا همگان به چشم دل دريابند كه:

«هرگز براي سنت خداوندي تبديل و تغييري نيست.»

عبرت گرفتن از تاريخ كه در قرآن به آن توصيه و تأكيد شده است يك ضرورت است؛ اما اين امر در ذهن تحليل گران غرب كه قدرت را، محور حركات سياسي خويش قرار داده اند و در محاسبات خويش توازن اسباب مادي را در پديده هاي هستي اصل مي دانند نمي گنجد. تاريخ عرصه ي پيروزي حق بر باطل است. به مصداق آيه «وَ مَكرُوا مكْراً و مَكَرْنا مكراوهُمْ لا يَشْعرونَ» (2) تمامي كيدهاو فريب ها به سوي خود آنان بر مي گردد. چرا كه همه ي جريانات به طرفي واحد كه جهت حق است حركت مي كند، عدم درك حقانيت حق مثل سرنوشت ياران فيل است كه به سنگ هاي سجيل گرفتار آمدند و چونان برگ هاي خرد شده بر زمين افتادند.

قرآن هدف از بيان سرگذشت پيشينيان را اين مي داند كه نتايج آنها مورد تفكرو جمع بندي قرار گيرد (فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعلَّهُمْ يَتفكَّرونَ)(3). لذا واقعه طبس مي تواند عظمت الهي و امدادهاي غيبي را براي مردم آشكار كند. ماجراي طبس يكي از رسواترين و افتضاح ترين توطئه هاي شكست امپرياليسم امريكا عليه انقلاب اسلامي ايران است. بدون شك ماجرايي كه در طبس به وقوع پيوست و با شكست مزدوران امريكايي مواجه شد، يكي از معجزات بزرگ قرن به حساب مي آيد؛ زيرا شيطان بزرگ امريكا با تمامي توان و با سود بردن از دقيق ترين و پيچيده ترين امكانات نظامي و با تدارك همه جانبه و هماهنگي كليه ي عوامل داخلي و خارجي به بهانه ي آزادي جاسوسان خود در ايران، و در حقيقت نابود ساختن نظام جمهوري اسلامي ايران، تهاجم خود را آغاز كرد

سران كاخ سفيد و مقامات پنتاگون از موفقيت اين عمليات كمال اطمينان را داشتند، و به زعم باطل خود هيچ عامل و نيرويي را در شكست عمليات خود دخيل نمي دانستند؛ اما از آنجايي كه خداوند همواره حافظ اين ملت و انقلاب بوده است، در طبس نيز امدادهاي غيبي او عينيت يافت تا بار ديگر ثابت شود كه اراده ي الهي بر هر چيزي تعلق بگيرد، شدني است.

1- پس از انقلاب دوم (فتح لانه ي جاسوسي) و شكست توطئه هاي مزورانه ي امريكا در نفوذ به صف استوار انقلاب اسلامي و نهايتاً مسخ آن از درون و افشاء دست هاي خيانت بار همكار با شيطان بزرگ و به اسارت گرفتن آنها، تهديدات نظامي و تحريم اقتصادي از ابتدايي ترين اقدامات جهت غلبه بر اين پيروزي بزرگ و شكست دادن اين نصر الهي بود. تمام هم كيشان شيطان بزرگ در اين توطئه ها با امريكا همدلي و همكاري داشتند.

تبليغات به منظور اجراي اين دو توطئه، نخست بر روي مداخله ي نظامي تمركز يافت و چون نتيجه اي گرفته نشد، به تشديد تبليغات بر سر مسأله ي تحريم اقتصادي و بسط آن توسط ساير كشورهاي هم پيمان پرداخت و اين، به دو علت بود:

اول آن كه آخرين حيلت دشمن بود، دوم انحراف اذهان و افكار عمومي از احتمال حمله ي نظامي. تا اين كه زمينه ي ذهني مردم از مسأله منحرف و دشمن خارجي فراموش شود و توجهات به مشكلات داخلي و مسائل اقتصادي معطوف شود.

2- از اهم زمينه هايي كه موجبات اين تهاجم را فراهم ساخت، مي توان شكست كوشش هاي ديپلماتيك و طرح هاي امريكا جهت آزادسازي جاسوسان خود را نام برد (مأموريت افرادي چون رمزي كلارك، هانس، حبيب شطي، بني صدر و قطب زاده).

3- در خلال تلاش هاي دشمن، عوامل و ايادي امريكا، يعني گروهك هاي چپ و راست و منافق، اين بار نيز به خاطر حفظ سنگر دانشگاه و مخالفت با تعطيل شدن آن و تقابل با انقلاب فرهنگي، با راه انداختن هياهوي بسيار به جنگ و جدال، خونريزي و سنگربندي مشغول شدند و آن چنان ماهرانه جو را آماده ساختند كه گويي اين بخش نيز جزيي از طرح كلي تجاوز نظامي بوده است.

4- آتش افروزي هاي رژيم بعث عراق در مرزهاي خود با ايران و غائله كردستان، شگفتي ماجراي تجاوز وقتي روشن مي شود كه بدانيم نيروهاي امريكايي در رابطه با چنين مأموريتي متجاوز از 5 ماه در صحراهاي آريزونا (جايي كه تقريباً شرايط كوير ايران را داراست) تعليمات پيچيده و فشرده اي را آموزش ديده و تمرينات سختي را نيز كماندوهاي مأمور طي كرده و با استفاده پيچيده ترين فنون نظامي و برخورداري از تسليحات نظامي مدرن و بودجه نامحدود براي اين عمليات آماده شده بودند.

سازمان هواشناسي امريكا وضع جوي ايران بخصوص منطقه ي فرود در صحراي طبس، را كاملاً مورد پيش بيني علمي قرار داده بود و به علت اين كه هواي آن شب مهتابي بود، ورود هر نوع هوايِ غير مطلوب و وقوع طوفان بعيد به نظر مي رسيد.

تسخير لانه ي جاسوسي امريكا توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام و به اسارت گرفتن 53 نفر امريكايي در 13 آبان كه به تعبير حضرت امام خميني(ره) انقلاب دوم ناميده شد، يكي از بزرگ ترين اقداماتي بود كه پس از پيروزي انقلاب عليه امريكا انجام پذيرفت.

مهم ترين نتيجه ي اين اقدامِ انقلابي و شجاعانه اين بود كه تمام محرومان و مستضعفان سراسر جهان كه جرأت نفس كشيدن نداشتند و خيال نمي كردند كه مي شود با امريكا درافتاد، جرأت پيدا كردند عليه منافع استكباري و ضد انساني شيطان بزرگ بپا خيزند. گوياترين تعبير در اين باره فرمايش حضرت امام (ره) است كه فرمودند:

«عمده اين است كه اين خوف هايي كه اين ها ايجاد كردند در دل ملت ها، اين شكسته شود… ارزش اين عمل اين است كه شكسته شد آن بت بزرگي كه براي ملت ها تراشيده بودند.»

از آنجايي كه اين عمل شجاعانه و بزرگ حيثيت ابرقدرتي امريكا را زير سؤال برد، و ابهت اين بت بزرگ شكسته شد، سردمداران كاخ سفيد بلافاصله پس از اطلاع از تسخير لانه ي جاسوسي، به موازات كوشش هاي ديپلماتيك، مسأله ي طرح تجاوز نظامي را در دستور كار خود قرار دادند. برژينسكي كه در آن زمان مشاور امنيت ملي جيمي كارتر رييس جمهور وقت امريكا بود، در اين باره گفته است:

«اگر چه از ابتداي گروگان گيريِ افرادمان، تا اتخاذ تصميم نهايي براي نجات آنها، حدود پنج ماه به طول انجاميد، اما برنامه ريزي جهت انجام يك عمليات نجات، به زودي پس از ماجرا آغاز شد . درست 2 روز بعد از واقعه، مرحله ي اول عمليات با تلفني كه من به هارولد براون وزير دفاع كردم، شروع گرديد. من از او خواستم كه به رييس ستاد مشترك ارتش دستور دهد تا يك برنامه جهت عمليات نجات طرح ريزي كند.»

در راستاي پياده شدن دستور ياد شده، يك ماه پس از فتح لانه جاسوسي، نود نفر از كماندوهاي امريكايي به ايالت آريزوناي امريكا اعزام شدند تا آخرين مرحله ي تمرين و آموزش خود را تحت شرايط موقعيت مشابه ايران بگذرانند. از سوي ديگر گروه هاي ويژه ي سري كه براي پشتيباني و تدارك وسايل تكميليِ طرح، در نظر گرفته شده بودند، مخفيانه وارد ايران شدند و با گروهك هاي ضد انقلاب تماس گرفتند.

نظاميان آموزش ديده امريكايي، در اواخر آذرماه 1358 عازم كشور مصر شدند و در پايگاهي در نزديكي قاهره استقرار يافتند.

برژيسنكي مي گويد:

«روز اول آوريل (22 فروردين) جيمي كارتر از من خواستارتشكيل جلسه ي اضطراري شوراي امنيت ملي شد وگفت كه به نظر وي زمان اقدام فرا رسيده است.»

كارتر جلسه ياد شده را با اين سخنان آغاز كرد:

«به نظرم امكان خلاصي گروگان ها بسيار بعيد به نظر مي رسد و ما بايستي حاكميت خود را اعمال كنيم و حالا وقت آن است كه عمل مناسب انجام پذيرد و جدول زماني آن هم تهيه شود.»

و ادامه داد:

«ما بايد براي آزادي گروگان ها وارد عمل شويم و عمليات در اولين فرصت ممكن بايد آغاز شود.»

رييس ستاد مشترك ارتش ژنرال جونز، تاريخ 4 ارديبهشت را مناسب ترين زمان شروع عمليات اعلام كرد.

بدين ترتيب غروب روز پنج شنبه 4 ارديبهشت 1359 تعداد شش فروند هواپيماي 130-C  امريكايي، نود نفر كماندوي اين عمليات را كه امريكايي ها نام آن را «نور سبز» يا «دلتا» انتخاب كرده بودند، از قاهره  به ناو هواپيمابر نيميتز NIMITZ در درياي عمان و نزديك آب هاي ايران منتقل كردند.

نيمه شب پنجشنبه 4 ارديبهشت هواپيماهاي مذكور و هشت فروند هلي كوپتر نفربر از عرشه ي ناو هواپيما بر NIMITZبرخاستند و با پرواز در ارتفاع كم، راهي ايران شدند.

طبق نقشه هواپيماها و هلي كوپترها بايد در فرودگاه شماره ي 1 واقع در صحراي طبس فرود آيند، سپس هلي كوپترها، كوماندوها را به اطراف تهران منتقل كنند تا از آنجا با كاميون ها و خودروهايي كه از قبل توسط عمال داخلي و نفوذي امريكا آماده شده بود، به اطراف جاسوسخانه (ساختمان سفارت سابق امريكا) انتقال يابند.

پس از ورود به حريم ايران اسلامي، يكي از هلي كوپترها در 120 كيلومتري شهر راور كرمان دچار نقص فني شد و ناگزير فرود آمد. سرنشينان اين هلي كوپتر به هلي كوپتر ديگري منتقل شدند كه پس از طي مسافتي دستگاه هيدروليك اين هلي كوپتر نيز از كار افتاد، اما توانست خود را به ناو هواپيمابر نيميتز برساند.

در هر صورت، شش فروند هواپيماي 130-C  و شش فروند هلي كوپتر در محل مورد نظر واقع در صحراي طبس در تاريكي شب فرود آمدند. يكي ديگر از هلي كوپترها در حال سوخت گيري براي اجراي مرحله ي بعدي عمليات، دچار نقص فني شد. با از كار افتادن اين هلي كوپتر، تمام برنامه هاي امريكايي ها به هم خورد زيرا با محاسباتي كه انجام داده بودند، براي انجام مرحله بعدي عمليات حداقل به شش فروند هلي كوپتر نياز داشتند. موقعيت به ناو نيميتز و از آنجا به كاخ سفيد گزارش شد و از رييس جمهور كسب تكليف شد. كارتر دستور توقف عمليات و عقب نشيني را صادر كرد؛ اما سپاه شيطان در چنگال عذاب الهي گرفتار شد. آن هنگام كه امريكايي ها قصد بازگشت كردند، توفاني از شن برخاست، هواپيماها و هلي كوپترهاي امريكايي، در حال برخاستن از زمين دچار مشكل شدند. يك هواپيما و يك فروند هلي كوپتر با هم برخورد كردند و هر دو آتش گرفتند. در اثر حادثه، هشت تن از امر يكايي ها در آتش عذاب الهي سوختند و بقيه ي پرنده هاي جنگي نيز از خاك ايران اسلامي فرار كردند

برژينسكي حالت كارتر را پس از صدور دستور توقف عمليات و عقب نشيني و آتش گرفتن هواپيما و هلي كوپتر امريكايي چنين توصيف كرده است:

«وي سرش را ميان دو دستش گرفت و به مدت چند ثانيه روي ميز گذاشت. من فوق العاده دلم براي وي سوخت! همين طور براي كشورم! ساعت 5:15 (پنج و پانزده دقيقه) بود كه كارتر خبر ديگري مبني بر برخورد يك هلي كوپتر با يك هواپيماي 130-C  و آتش گرفتن آنها از ژنرال جونز دريافت كرد.اين برخورد همراه با تلفات جاني بوده است. كارتر با شنيدن اين خبر به مانند مار زخمي به خود  پيچيد و آثار درد و نگراني بر تمامي صورت او آشكار شد.»

پس از فرار امريكايي ها و صدور اعلاميه توسط كاخ سفيد مبني بر شكست عمليات و اين كه اسنادي سري و مهمي در درون هلي كوپترها به جاي مانده است. به دستور مستقيم بني صدر كه در آن زمان سمت فرماندهي كل قوا را داشت، هلي كوپترهاي به جا مانده بمباران شدند و اسناد سري و مهم باقي مانده در آتش سوختند و محمد منتظر قائم فرمانده سپاه پاسداران يزد كه از هلي كوپترها حفاظت مي كرد، به شهادت رسيد.

بهانه ي بني صدر براي انهدام هلي كوپترها اين بود كه امريكايي هاي جامانده، فرصت مجدد استفاده از آنها را به دست نياورند! در حالي كه حتي اگر چنين احتمالي مي رفت، باز كردن وسايل و قطعات حساس پروازي كافي بود كه آنها را از پرواز باز دارد.

از بين بردن اسناد و مدارك مربوط به ادامه ي طرح و برنامه هاي امريكايي ها پس از انجام مرحله ي اول عمليات و هم چنين اسامي عوامل مزدور داخلي و جاسوساني كه مي بايست طي اين عمليات با امريكايي ها همكاري كنند، خود امري مهم و قابل بررسي است.

نكات مهم ديگري كه از مطالعه ي اسناد و مدارك به دست آمده و گزارش ها و مقالات نوشته شده حاصل شده است، به شرح زير مي باشد:

1- امريكا در واقعه ي طبس از آخرين امكانات نظامي و فنون جنگي استفاده، و از طرف كنگره امريكا بودجه هنگفتي براي اجراي اين عمليات در نظر گرفته شده بود.

2- هلي كوپترهايي كه براي آزادي جاسوسان امريكايي در نظر گرفته شده بود، از بهترين نوع هلي كوپترها و از آخرين مدل آنها بود. بنابراين، مسأله ي از كار افتادن آنها در جريان عمليات كاملاً غير مترقبه بوده است.

3- شبي كه عمليات در آن به وقوع پيوست مهتابي بود و معمولاً در اين شب ها از توفان و بادهاي تند خبري نيست و افزون بر اين، بر اساس پيش بيني هاي علمي اداره ي هواشناسي امريكا، در شب عمليات، هواي كوير توفاني نبوده است!

4- بر اساس ارزيابي كارشناسان، احتمال پيروزي عمليات از نود درصد به بالا پيش بيني شده بود.

5- تهيه كننده وسايل نقليه اي كه مي بايست امريكايي ها را از اطراف تهران به لانه ي جاسوسي جابه جا كند، يك مزدور به نام علي اسلامي وابسته به حزب منحله ي خلق مسلمان بوده است.

6- كشورهاي مصر، عربستان سعودي، تركيه، عمان و پاكستان در طي اين عمليات امكانات خود را در اختيار امريكا قرار داده بودند.

7- با توجه به حساسيت دولت اتحاد جماهير شوروي (سابق) در باره ي تحركات امريكايي ها در منطقه و زير نظر داشتن دائم آنها، بدون شك اين عمليات با توافق وهماهنگي آنها انجام شده بود.

8- جهت فرود اضطراري هلي كوپترها وهواپيماهاي 130-C  ، چهارده منطقه در تهران و حوالي آن، در نظر گرفته شده بود.

9- در شب حادثه ي طبس، چراغ هاي ورزشگاه شهيد شيرودي روشن بوده است.

10- علي اسلامي تهيه كننده ي اصلي كاميون ها جهت حمل امريكايي ها به تهران، قبل از اشغال لانه ي جاسوسي در رابطه با به راه اندازي تظاهرات عليه امام(ره) و انقلاب اسلامي با سفارت امريكا همكاري نزديكي داشته است.

11- مزدوران رژيم صهيونيستي در اين جريان نقش بسيار فعالي داشته اند. به طوري كه از تجربيات طراحان نقشه ي حمله به فرودگاه انتبه در اوگاندا از جمله شيمون پرز، استفاده فراواني شده بود.

به هر حال آنچه در طبس واقع شد، بدون شك مصداقي ديگر از سوره ي مباركه فيل بود و پنجم ارديبهشت 1359 عام الفيل ديگر و كارتر مظهر استكبار جهاني ابرهه اي ديگر بود و عنايت، لطف و مرحمت خداوندي مثل همه ي زمان هاي تاريخ بر مؤمنان رخ نمود. آنچه گذشت نه تنها يك واقعه ي ساده و زودگذر و فراموش شدني نبود، بلكه تمثيلي و ذكري است هميشگي و ماندني براي كساني كه با چشم دل خويش جز آنچه هست مي بينند و تذكر ديگري است بر اثبات قدرت فائقه و تامه ي الهي و بر وهن و سستي كيد و مكر دشمنان خدا.

پي نوشت ها:

1- سوره فيل

2- سوره ي نمل، آيه 50

3- سوره اعراف آيه 176

۵
از ۵
۱۲ مشارکت کننده