شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب
تمام غصه عالم نشسته در محراب
نگاه کن که ببینی چگونه میبارد
مصیبت از در و دیوار خانه ارباب
برای غسل شب قدر آمده امشب
فقط خدا و رسولش به منزل مهتاب
بنای زندگی اش را به آب میشوید
الهی صبر علی را به فاطمه دریاب
به قطره قطره سرشکش دخیل میبندد
بر آن ضریح کبود و شکسته و بیتاب
چه آبها که سراسیمه غسل میکردند
برای آن که نماند در آن بدن خوناب
چه میرسد به علی از مرور خاطرهها
که نالههای صبورش ندارد امشب تاب
۵
از ۵
۲۱ مشارکت کننده