آشتی با خدا از اصغر طاهرزاده

 

آشتی با خدا از اصغر طاهرزاده

آشتی با خدا، عشق را به منزل اصلی خود می‌رساند تا ما در دوست‌داشتن سرگردان نباشیم.

معلوم نیست ما منتظریم تا آشتی از او شروع شود و یا او منتظر است تا آشتی از ما شروع گردد.

قصه آشتی با خدا قصه به‌سرآمدن انتظار است، انتظاری که نمی‌توان از آن گذشت، از همه‌چیز می‌توان گذشت ولی از انتظارِ آشتی با خدا نمی‌توان، این آغازی است که انتهای آن ابتدای سفر به سوی بی‌نهایت خوبی‌ها است.

“در آشتی با خدا نیت و رفتن و رسیدن سراسر نور است، و جز با نور نمی‌توان به‌سر برد.”

اگر شما خواننده ی عزیز، احساس می کنی در میان دیوارهای بلندی زندانی شده ای که خود برای خود ساخته ای، و فکر می کنی که باید آن دیوارها را خراب کنی و «خودِ گمشده ات» را و معنی خودت را بیابی، شاید بتوانی از طریق این نوشتار (یا بگو این گفته ها که به صورت نوشته درآمده است!)  تا حدی به « خودِ اصیلت» دست یابی و آرام آرام با او آشنا شوی و در آینه ی او، خود را بیابی.

با نور عقل و فطرت، دیوارهای وَهْم را خراب کنی و به بالاتر از آن پرواز کنی و در نهایت متوجّه واقعی ترین و آشناترین واقعیات، یعنی خدا شوی، آری خدا!

اما نه آن خدایی که افکار، او را می فهمند و در اندیشه هاست، بلکه آن خدایی که جان ها او را می یابند .

کتاب آشتی با خدا را از لینک زیر دانلود نمایید.

 

 

Ashti-Ba-Khoda.pdf

۵
از ۵
۲۲ مشارکت کننده