قالَ الرِّضا عليه السلام:
«مِنْ أَخْلاقِ الأنْبياءِ التَّنَظُّف».[۱]
امام رضا عليه السلام مىفرمايد: «پاكيزه بودن از اخلاق انبياست».
شرح:
از جمله شرايطى كه براى انبيا ذكر مىكنند اين است كه صفاتى كه باعث تنفّر است در آنها نباشد. ممكن است در ميان آنها فردى نابينا باشد، مثل يعقوب عليه السلام كه نابينا شد، امّا به بيمارى تنفّرآميز مبتلا نمىشوند، و اين افسانهاى كه درباره حضرت ايّوب عليه السلام نقل شده كه بدنش كرم زد، دروغ است و ساخته افراد خرافى است.
همچنين انبيا اخلاقى كه مايه تنفّر است را هم نبايد داشته باشند، به عنوان مثال نبايد تندخو و خشن باشند، چون نقض غرض مىشود، چرا كه خداوند نبى را براى جلب مردم فرستاده است و اگر تندخو باشد مردم از او دورى مىكنند.
همچنين انبيا از انحرافات اجتماعى كه لكّه ننگى به حساب مىآيد نيز بايد دور باشند، چون موجب تنفّر مىشود، به عنوان مثال اگر همسر پيغمبر از جادّه عفّت انحراف داشته باشد باعث تنفّر مىشود و مردم به او اعتماد نمىكنند، و امّا زن حضرت لوط عليه السلام و يا پسر حضرت نوح عليه السلام فقط انحراف اعتقادى و ايمانى داشتند.
از اينجا مىفهميم كه چرا پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله به عطريّات و وسايل خوش بو اهمّيت مىداد، و مقيّد به نظافت بود، مسواك مىزد، و زمانى كه مىخواست از خانه خارج شود، خود را در ظرف آب نگاه مىكرد.
مطابق اين حديث امام عليه السلام يكى از اخلاق انبيا را نظافت معرّفى كرده كه شامل نظافت ظاهرى و باطنى مىشود، يعنى آنها هم نظافت اخلاقى و هم نظافت ظاهرى داشتند.
اين يكى از اصول مشترك در زندگى همه امامان معصوم عليهم السلام بوده كه علاوه بر آراستگى باطن و روح و روان، ظاهرى زيبا، پاكيزه و آراسته داشتهاند.
بعضى خيال مىكنند همين مقدار كه انسان ايمان محكم، و باطنى پاك داشته باشد كافى است، و ظاهر و شكل و قيافه، هرگونه باشد عيبى ندارد، چنين خيالى از نظر اسلام خيال باطل مىباشد، بلكه به عكس بخشى از برنامهها و دستورهاى اسلام مربوط به نظافت، زيبايى و آراستگى ظاهر، مثل قيافه و لباس و رنگ و بو است، براى روشن شدن اين مطلب، لازم است به بررسى آن از جهت آيات، روايات و سيره بزرگان دين بپردازيم.
زيبايى و آراستگى ظاهر از ديدگاه قرآن:
قرآن هيچ گاه اين حس را سركوب و استفاده از آن را منع نكرده و با صراحت اعلام مىدارد كه زينتهايى كه خدا داده در ابتدا و بالذات متعلّق به بندگان خوب وصالح خداست و ديگران ريزه خوار سفره مؤمنان هستند.
قرآن مجيد مىفرمايد:
«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِى أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِىَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»؛اى پيامبر بگو: «چه كسى زينتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده و روزيهاى پاكيزه را حرام كرده
است؟!» بگو: «اينها در زندگى دنيا متعلّق به آنهايى است كه ايمان آوردهاند (اگرچه ديگران نيز با آنها مشاركت دارند ولى) در قيامت به مؤمنان اختصاص خواهد داشت، اين چنين آيات را براى كسانى كه آگاهند شرح مىدهيم».[۲]
و مىفرمايد: « «يَا بَنِى آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ ...»؛ اى فرزندان آدم! زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود برداريد».[۳]
اين جمله مىتواند هم اشاره به «زينتهاى جسمانى» باشد كه شامل پوشيدن لباسهاى مرتّب و پاك و تميز، و شانه زدن موها، و به كار بردن عطر و مانند آن مىشود، و هم شامل «زينتهاى معنوى» يعنى خصايص انسانى و فضايل اخلاقى و پاكى نيّت و اخلاص.[۴]
مرحوم بحرانى در ذيل آيه «خُذُوا زِينَتَكُمْ ...» نقل مىكند: حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام در موقع نماز بهترين لباسهاى خود را مىپوشيد. هنگامى كه از آن حضرت علّت را جويا شدند فرمود: «
انَّ اللَّه تعالى جَمِيلٌ يُحِبُّ الجَمالَ فَاتَجَمَّلُ لِرَبّى وَ هُو يَقولُ:
«خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»
فَاحَبَّ أن ألْبَسَ أجْوَدَ ثِيابى
؛ خداوند زيبا است و زيبايى را دوست دارد، به همين جهت من براى پروردگارم خود را آرايش مىكنم كه فرموده است زينتهاى خود را در هنگام عبادت در برگيريد. پس خداوند دوست مىدارد كه من بهترين لباسم را بپوشم».[۵]
و باز مرحوم بحرانى نقل مىكند كه امام صادق عليه السلام لباس زيبايى پوشيده بود، عبّاد بن كثير با حضرت برخورد كرد و لب به اعتراض گشود و گفت: تو از خاندان نبوّتى، پدرت (على عليه السلام) اين گونه لباس نمىپوشيد، لباس او بسيار ساده بود. چرا چنين لباس زيبايى به تن كردهاى؟ بهتر نبود لباس سادهتر و ارزانترى مىپوشيدى؟
امام صادق عليه السلام فرمود: «واى بر تو اى عبّاد! چه كسى حرام كرده است زينتهايى را كه خداوند براى بندگانش آفريده و روزيهاى پاكيزه را؟ خداوند دوست دارد نعمتى را كه به بندهاى عطا كرده است آن را بى كم و كاست در برش ببيند (يعنى دوست دارد كه بندهاش به طور كامل از آن بهره گيرد).[۶]
قرآن نيز مىفرمايد:«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَاتُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَايُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ»؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد چيزهاى پاكيزه را كه خداوند براى شما حلال كرده برخود حرام نكنيد، و از حدّ تجاوز ننماييد، زيرا خداوند متجاوزان را دوست نمىدارد».[۷]
در شأن نزول اين آيه آمده: «روزى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله درباره رستاخيز و وضع مردم در آن دادگاه بزرگ الهى بياناتى فرمود. اين بيانات مردم را تكان داد و جمعى گريستند و به دنبال آن جمعى از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله تصميم گرفتند پارهاى از لذّتها و راحتيها را بر خود تحريم كرده و به جاى آن به عبادت بپردازند، ... عثمان مظعون قسم ياد كرد كه آميزش جنسى را با همسر خويش ترك گويد و به عبادت بپردازد.
روزى همسر عثمان بن مظعون كه زن جوان و صاحب جمالى بود، نزد عايشه آمد، عايشه از وضع او متعجّب شد و گفت: چرا به خودت نمىرسى، و زينت نمىكنى؟! در پاسخ گفت: براى چه كسى زينت كنم؟ همسرم مدّتى است كه مرا ترك گفته و رهبانيّت پيش گرفته است، اين سخن به گوش پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد و فرمان داد كه همه مسلمانان به مسجد آيند، هنگامى كه مردم در مسجد اجتماع كردند، حضرت بالاى منبر قرار گرفت و پس از حمد و ثناى پروردگار فرمود: چرا بعضى از شما چيزهاى پاكيزه را برخود حرام كردهايد؟ من سنّت خود را براى شما بازگو مىكنم، هركس از آن روى گرداند از من نيست، من قسمتى از شب را مىخوابم و با همسرانم آميزش
دارم و همه روزها را روزه نمىگيرم ...».[۸]
در روايات اسلامى و گفتار امامان معصوم عليهم السلام از هر عاملى كه موجب ناپاكى و كثيفى مىشود نهى شده، و به هر امرى كه باعث پاكيزگى و بهداشت مىگردد تأكيد شده است. به عنوان نمونه چند روايت را ذكر مىكنيم:
الف) على بن جعفر عليه السلام مىگويد: «
عن أخيهِ أبي الحسن عليه السلام: سألتُه عن قصّ الشاربِ، أمِنَ السُّنَّةِ؟ قال: نعم. وقال أميرالمؤمنين عليه السلام: أخْذُ الشاربِ مِن النظافَةِ، وهو مِن السَنَّة
؛ از برادرم امام كاظم عليه السلام در مورد كوتاه نمودن شارب پرسيدم كه آيا از سنّت است؟ فرمود: آرى.[۹]اميرمؤمنان عليه السلام هم فرمود: كوتاه كردن شارب از نظافت واز سنّت پاك اسلاماست».[۱۰]
از آنجا كه شارب و سبيل بلند كمينگاه ميكروب خواهد شد، و عملى بر خلاف بهداشت و نظافت است، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله براى فهماندن مطلب به مردم عصرش، به جاى ميكروب، از شيطان نام برده، چراكه شيطان در اصل به معناى هر موجود موذى است؛ و چنين فرمود:
«لايُطَوِّلَنَّ احَدُكُم شارِبَهُ، فَانَّ الشَّيطانَ يَتَّخِذُهُ مَخابِياً
؛ قطعاً هيچ يك از شما سبيل خود را بلند نكند، زيرا اگر بلند كند، شيطان آن را كمينگاه خود قرار مىدهد».[۱۱]
ب) امام باقر عليه السلام مىفرمايد: «ناخنها به اين خاطر گرفته مىشوند كه آنها محل خوابگاه شيطان است».[۱۲]
ج) رسول خدا صلى الله عليه و آله دندان چند نفر از مسلمانان را زرد ديد، به آنها فرمود: «چرا دندانهاى شما زرد و كثيف است؟ چرا مسواك نمىزنيد؟».[۱۳]
د) امام كاظم عليه السلام فرمود: «
الْعِطْرُ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلين
؛ استفاده از عطر، از شيوههاى رسولان خداست».[۱۴]
و نيز امام صادق عليه السلام فرمود: «
كانَ رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله يُنْفِقُ فىِ الطِّيبِ اكْثَرَ مِمّا يُنْفِقُ فىِ الطَّعامِ
؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله آنچه را كه براى مصرف عطر و بوهاى خوش، خرج مىكرد، بيشتر از آن بود كه براى غذا مصرف مىنمود».[۱۵]
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است: «با هر چيزى كه توان داريد نظافت كنيد، چرا كه خداوند متعال، اسلام را بر اساس نظافت بنا كرده است، و جز انسان پاكيزه و پاك وارد بهشت نگردد».[۱۶]
آراستگى ظاهرى در زندگى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و امامان عليهم السلام:
ابوايّوب انصارى ميزبان پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه مىگويد: «شبى براى پيامبر صلى الله عليه و آله غذايى همراه پياز و سير آماده كرديم و به حضور آن حضرت برديم. حضرت از غذا نخورد، و آن را رد كرد، ما جاى انگشتان آن حضرت را در آن غذا نديديم. من بى تابانه به حضور آن حضرت رفته و عرض كردم: پدر و مادرم به فدايت چرا از غذا نخوردى، و جاى دست شما در آن غذا نبود تا با خوردن آن قسمت، طلب بركت كنيم؟ در پاسخ فرمود: آرى غذاى امروز «سير» داشت و چون من در اجتماع شركت مىكنم و مردم از نزديك با من تماس مىگيرند و با من سخن مىگويند، از خوردن غذا معذورم. ما آن غذا را خورديم، و از آن پس چنان غذايى براى پيامبر صلى الله عليه و آله آماده نكرديم».[۱۷]
امام صادق عليه السلام به قدرى از عطريّات استفاده مىكرد، كه هرگاه كسى وارد
مسجد مىشد و او را نمىديد، از محلّى كه بوى عطر از آن استشمام مىشد، مىفهميد كه امام صادق عليه السلام در همان محل بوده است، زيرا محلّ سجده او هميشه خوشبو بود.[۱۸]
حسنبن جهم مىگويد: «به محضر امام كاظم عليه السلام رفتم، ديدم موى صورتش را با رنگ سياه، رنگين نموده است، عرض كردم: فدايت شوم، محاسنت را رنگ كردهاى؟ فرمود: همانا خضاب كردن پاداش دارد، خضاب و آراستگى موجب افزايش حفظ عفّت زنان مىگردد، زيرا بعضى از زنان بر اثر آن كه همسرانشان خود را نمىآرايند، به فساد و بى عفّتى كشيده مىشوند».[۱۹]
[۱]( ۱) بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۳۵؛ تحف العقول، حكمت ۴.
[۲]( ۱) اعراف، آيه ۳۲.
[۳]( ۲) اعراف، آيه ۳۱.
[۴]( ۳) تفسير نمونه، ج ۶، ص ۱۴۷.
[۵]( ۴) تفسير برهان، ج ۲، ص ۱۰؛ تفسير نورالثقلين، ج ۲، ص ۱۹.
[۶]( ۱) تفسير نمونه، ج ۶، ص ۱۱؛ وسائلالشيعه، ج ۳، ص ۳۴۷.
[۷]( ۲) مائده، آيه ۸۷.
[۸]( ۱) تفسير نمونه، ج ۵، ص ۶۰.
[۹]( ۲) فروع كافى، ج ۶، ص ۴۷۸.
[۱۰]( ۳) تحف العقول، ص ۱۰۲.
[۱۱]( ۴) فروع كافى، ج ۵، ص ۴۴۸.
[۱۲]( ۵) مكارم الاخلاق، ص ۷۲.
[۱۳]( ۶) فروع كافى، ج ۶، ص ۴۹۵.
[۱۴]( ۱) فروع كافى، ج ۶، ص ۵۱۱.
[۱۵]( ۲) همان مدرك، ص ۵۱۲.
[۱۶]( ۳) ميزان الحكمه، ج ۱۰، ص ۹۳.
[۱۷]( ۴) سيره ابن هشام، ج ۲، ص ۱۴۴.
[۱۸]( ۱) فروع كافى، ج ۶، ص ۵۱۱.
[۱۹]( ۲) بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۱۰۰.