سخنرانی کوتاه

 

حال بد به صورت مطلق زیاد هم بد نیست. گاهی تلنگری است برای تغییر مسیر و بیدار شدن و بازنگری. خوب است انسان از حال بد، بد بیرون نیاید. به سرعت بیماری های عادی را نباید مداوا کرد. گاهی مواقع بیماری برای بدن خوب و مفید است هر چند که بد است چون اتفاقاتی را در بدن رقم می زند که موجب سلامتی بهتر بعدی در بدن انسان می شود. بعضی از حالت های انسان که حال بد نامیده می شوند واقعا چیز بدی نیستند. این حال بد می تواند جای بد انسان را که در آن ایستاده به انسان نشان دهد. با حال بد باید درست برخورد کرد. شاید بوی بد در اتاق برای زباله ای است که مدت ها مانده و باید آن را بیرون گذاشت تا کم کم بوی بعد بر طرف شود و نباید از همان ابتدا فقط از معطرها استفاده کرد در حالی که هنوز زباله موجود است.
هر کسی باید با جستجو در خود، گناهانی را که موجب تعفن و حال بد انسان شده است را پیدا و آنها را از خود دور کند. انسان به صورت مداوم باید دنبال مخرب های حال بد خود باشد و همیشه مراقبه داشته باشند. کسی از گناه نجات پیدا می کند که آن را بشناسد و به آن اقرار داشته باشد.

اگر انسان چند مرتبه حال بد خود را مطالعه کند کم کم ممکن است به عیب های عمیقی در درون خود برسد که تاکنون اصلا به آنها فکر نمی کرد. خدا اگر خیر کسی را بخواهد، او را به عیوب خود بینا می کند. اینکه کسی نفس خود را مذمت کند بهتر از هزار سال عبادت است. انسان باید احساس گناه کند، گناه را بشناسد و با اقرار به آن و کمک خداوند از آن عبور کند.
 

۵
از ۵
۱۴ مشارکت کننده