مفهوم شناسی
با توجه به آیاتی که جزء مدرک قاعده سنت می باشد باید مفهوم سه کلمه بخوبی تبین شود:
1. سنت:
سنت در لغت؛ به معناى طريقه معمول و رايج است، كه به طبع خود غالبا يا دائما جارى باشد و در اصطلاح، قوانين ثابت و اساسى[1] «تكوينى» يا «تشريعى» الهى است كه هرگز دگرگونى در آن روى نمىدهد، و به تعبير ديگر خداوند در عالم تكوين و تشريع اصول و قوانينى دارد كه همانند قوانين اساسى مرسوم در ميان مردم جهان دستخوش دگرگونى و تغيير نمىشود، اين قوانين هم بر اقوام گذشته حاكم بوده است، و هم بر اقوام امروز و آينده حكومت خواهد كرد.[2]
شرط سنت :
در سنت استمرار وجریان فعل، شرط است.سنت امری است که دارای حساب وکتاب ومستمر و منضبط است.در مفهوم سنت، جریان و استمرار فعل اشراف دارد. به امری که دفعه اتفاق می افتد واستمرار ندارد به آن سنت نمی گویند.حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرماید: شش چیز بعد از مرگ مومن به سود مند است؛ یکی از شش چیز، سنت حسنه ای است که بعد از او به آن عمل شود[3].
برای روشن شدن مفهوم سنت یک مثالی می زنیم. سنت حسنه مانند حسینیه، اولین نفری که حسینیه را ساخت که مردم راحت بتوانند عزاداری کنند و با کفش وارد بشوند برای زنها آن احترام مسجد را نداشته باشد خوب این کاری که بشر طراحی کرده و ادامه دارد این را در اصطلاح احادیث سنت می گویند بنابراین وقتی می گویند خداوند سنت دارد یعنی یک پدیده و روشی دارد که دنباله دار است و اصلا خود کلمه سنت یعنی دنباله دار .بله اگر الآن هم قوم لوط پیدا بشود خدا عذابشان می کند
البته حرفهای که در مورد سنت زده این حرف مجمع البیان را دقت کنید اصل سنته الستمرار فی اذا سده الی یفتیه الجناح آب را می ریزند تا از کنار خارج بشه یا مثلا اون چیزی که کارد را باهاش تیز می کنن من سن من سن کارد تیز کن نمی شه که یه دفعه بکشی تا تیز بشه لذا بهش می گن مسن اون یا به در دندون اما بلا نسبته میگن کلمه سن لغت اصلش عربی نیست لذا لازم نیست که تناسب داشته باشه تناسب داره دندان را ببین که چه ردیف است و استمرار دارد یه دندون نیست که دنباله دار است ادامه حیات انسان به دندون است اون چیزی که می خواد انسان را تامین کنه باید دندان باشه خواستن تناسب درست کنن که چرا دندون میگن سن فلانی میگه السن باسن دندان مقابل دندان چون بحث ما بحث لغت نیست می گذریم و اون چیزی که من مد نظرم بود این بود که سنت درش استمرار داره این مفهوم سنت و اما درباره مصداق سنت مثال بزنیم قرآن را باز کردیم گفتیم حالا ببینیم خدمتتون عرض کردم قرآن را مطالعه می کنم از یه جز می نویسم
بسم الله الرحمن الرحیم الم ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین[4] قرآن را فرستاده اما قرآن برای هدایت هر کسی نیست چند از شرایط ختم الله علی قلوبهم این یه سنت است یعنی اگر کسی کفر ورزید و در کفرش بود محکومش می کنه یعنی تو هر صفحه قرآن نگاه می کنی چهار پنج تا سنت الهی وجود داره که اگه بشر این کار کنه اون کار می کنه و غیره لذا من برای اینکه خیلی اذیت نشید چند تا آیه را میگم خودتون هم نگاه کنید مثلا کذلک نفعل بالمجرمین خداوند داستانی را نقل می کنه و بعد میگه که ما اینجوری برخورد می کنیم مجرمین یا بقره آیه 73 وقتی که جریان اون گاو بنی اسرائل را اینها کذلک یحی الموتی قرآن هی اینجوری داره کذلک فلان و فلان سنت های الهی لذا از این به بعد که نگاه می کنید به قرآن اینها را دقت می کنید لذا ببینید این آیه شریفه را کفروا اگر ما اجاز ه کذلک یجزیهم اعمالهم اجرا خداوند اینجوری مثلا فرض کنید که کذلک یبین آیاته لعلکم تعقلون خدا اینجوری برای شما بیان می کنه و خدا خیلی از جاها فرمود ما اینجوری کار می کنیم قعد که اینجوری گفته همش برای چی هست می خواد بگه که مردم چه کار کردند
[1]. سنت در اصطلاح فلاسفه به معنای قانون اسباب یا نظام جهان اسم برده می شود. مجموعه آثاراستاد شهيد مطهرى ، ج 1، ص 136.
[2]. ناصر مکارم ، يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ ، ص 594.
[3]. أمالي الصدوق ، ص102.
[4]. سوره بقره ، آیات1و2