شعر امام زمان ژولیده

 

#امام_زمان_عج

ای خوش آن جانی که جانانش گُلِ خاتم شود
وقت آن آمد که دل با دلبرش همدم شود
نیمه ی شعبان، سُرورَش بهترین اعمالِ ماست
زین تمسک دستِ ما بر حبلِ حق محکم شود
کرده از جنت وَزیدن، یک دمِ گرمِ حسین
آن دمِ گرمی که عالم از همین یک دم شود
یوسف زهراست در آغوش گرم عسکری
زاده ی نرگس که جانِ عالم و آدم شود
نور افشانید، گل ریزید، جان اهدا کنید
هستیِ پیغمبر آمد هستیِ عالم شود
از حرا تا طورِ موسی، ذکر یا مهدی بپاست
گو مهیای ظهورش عیسیِ مریم شود
سِرّ مستودع که میگویند، آمد آشکار
یار میخواهد که با سِرّ خدا مَحرم شود
سامرا طاووسِ جنت را به چشم خویش دید
آخرین شاه ولایت را به چشم خویش دید

مژده وجهُ الله شد از این عنایت جلوه گر
وز جمال حضرتش نور ولایت جلوه گر
اوست جلوه گاهِ "یَهدِی اللهُ نورِ مَن یشاء"
با ظهور او شده نور هدایت جلوه گر
روی احمد، خوی احمد، بوی احمد آمده
نام زیبای محمد، زین روایت جلوه گر
انبیا را همنشین و اولیا را جانشین
اوصیا را آرزو در این حکایت جلوه گر
شیعیانِ مرتضی را حاجتِ دیرین رسید
مومنانِ ناب را دستِ حمایت جلوه گر
وارثِ تیغ امیرالمومنین، نجلِ حسین
عصمتِ زهرای اطهر را به غایت جلوه گر
یادگارِ دو حسن، آئینه دارِ اهلبیت
ذاتِ قرآن را به هر عنوان و آیت جلوه گر
جشنِ میلادش، زمانِ بیعت و هم عهدی است
صاحب فتحِ بزرگِ آفرینش، مهدی است

آمد آن خاتم که عالم را گلستان میکند
نامِ ختم الاوصیا را ذکرِ یاران میکند
عقل کُل آمد که با او عقلها کامل شود
با ولایش عزم و همت را نمایان میکند
او همه ادیان عالم را کند مجذوب خود
او مسیحی های عالم را مسلمان میکند
کاخهای ظالمان را دستِ مظلومان دهد
هم فقیران را به یُمنِ خویش سلطان میکند
لشکر حق را سرازیر از نجف تا کربلا
تا مدینه، بعد از آن هم عزم ایران میکند
کوریِ چشم تمام دشمنانِ مسلمین
در جهان اجرا سراسر حکم قرآن ميكند
در مصافِ لشکرِ کفر و نفاق و شرک و بخل
با هجومِ ذوالفقارِ خویش طوفان ميكند
دستِ شیطانِ بزرگ از پُشت بَندد بر درخت
میزند با سیلیِ محکم بر آن دو تیره بخت

وای بر آنکس که با حضرت، دلِ او صاف نیست
موضعِ وِی در غبارِ فتنه ها شفاف نيست
آنکه دارد انحراف از اعتقاداتِ ظهور
شک مکن یک ذرّه با ایمان و با انصاف نیست
هر که فرمانش برَد بی شک هدایت میشود
در صراط مستقیمش، ذرّه ای اِتلاف نيست
دولتی خواهد کریمه تا کند خدمت به خلق
دولتِ مستضعفین، همدست با اَشراف نیست
دشمنان را هست شمشیرش، عذابی دردناک
دوستان را از سوی آن مقتدا اِجحاف نيست
انتقامِ خون مظلومانِ عالم دستِ اوست
پس سرِ سازش به ظالم با چنین اوصاف نیست
در قصاصِ خونِ سالار شهیدان بی گمان
گر همه اهل زمین کشته شوند اِسراف نیست
بهر جدش دائم الاوقات می گِرید هنوز
صبح و شب بر عمه ی سادات می گِرید هنوز

محمود ژولیده
 

۵
از ۵
۱۶ مشارکت کننده