شعر ام البنین (لطیفیان)

شعر ام البنین (لطیفیان)
بدون ماه قدم می‌زنم سحر‌ها را گرفته اند از این آسمان قمر‌ها را چقدر خاک سرش ریخته است معلوم است رسانده است به خانم کسی خبر‌ها را نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده گرفته اند از این پیر زن پسر‌ها را چه مشکل است که از چهار تاپسرهایش بیاورند برایش فقط سپر‌ها را نشسته است سر راه، روضه می‌خواند که در بیاورد آه …آه رهگذر‌ها را ندیده است …
ادامه مطلب