مصاحبه با استاد فلاح (امین ) قسمت دوم

ازمجموعه آثارتان نام ببریدواگر به صورت پراکنده می باشد ، در چه کتابهایی به چاپ رسیده؟  

آثار مستقل از بنده ، مجموعه های عاشورایی با عناوین : لاله های کوثر ، حماسۀ عشق ، صلای عشق ، روایت عشق ، زمزمۀ عشق ، کاروان عاشقان و کتبی که آثار بنده در آن ها به چاپ رسیده : آوای نغمه سرایان ، گلشن اهلبیت ، مدایح و مراثی اهلبیت جلد 1و2 ، گلچین نور ، روایت سرخ ، سفینۀ مهر ، گلشن آل محمد جلد 1و2 ، گلشن لاله ها ، یا زیارت یا شهادت ، اشک گل ها ، گلشن حسینی جلد1و2 ، آیه های شهادت ، مژه های خونین ، گل نغمه ها ، صدای سخن عشق، بر بال فرشتگان ، کتیبۀ ولایت ، آیینۀ عزا ، آوای عاشورائیان ، ستاره های به خون نشسته ، صلای عاشقان ، روایت سرخ ، حدیث شقایق ، نغمه های انقلاب ، کاروان حجاز ، گلزار محمدی ، گلزار ولایت جلد 1و2 ، چشمۀ عشق ، سروش ولایت ، گلچین دلسوختگان ، غربت خورشید ، علی و محراب رستگاری و مجموعه های دیگر که از نام آن ها به خاطر اطالۀ کلام صرف نظر می کنم .

 

از نظر شما خصوصیت شعر آئینی چیست؟با توجه به اینکه بعضی ها می گویند شعر باید فقط ادبیاتی باشد و بعضی ها هم می گویندشعر باید عاطفه و احساس داشته باشد ، نظر شما چیست؟

خصوصیات شعر آیینی دینی بودن آن است ، که منحصر به یکی دو وجه نیست اما اگر بخواهیم وجوه مهم آن را نام ببریم می توان گفت شعر آیینی شعری است که انسان را  با احادیث و روایات و مفاهیم قرآنی و زندگانی اهلبیت «ع» با زبان اشاره و کنایه و استفاده از آرایه های ادبی آشنا می کند و زیبایی آرایه ها که خود روح ادبیات ماست خواندن و شنیدن اینگونه اشعار را دلپذیر و مطلوبتر می سازد زیرا مخاطب شعر آیینی از همۀ گروه های جامعۀ دینی ما هستند از روحانیان و دانشگاهیان و فرهیختگان گرفته تا افراد کم سواد جامعه ، گرچه افراد عادی شاید با اشارات و کنایات و استعارات آشنایی چندانی نداشته باشند ولیکن زیبایی آن ها را درک می کنند و دوست می دارند و لذا کسی که اینگونه اشعار را برای مخاطبین می خواند باید با فن مخاطب شناسی آشنا باشد ، هر جای شعر لازم به تأکید یا تکرار یا توضیح بود به وظیفۀ خود عمل کند ، یادم هست در دیداری که با مقام معظم رهبری داشتیم ایشان مطلبی فرمودند که بنده مضمون آن را عرض می کنم ، فرمودند سطح شعر خودتان را بالا ببرید و مخاطبین هم با شما همراه می شوند و سطح درک آن ها هم بالا می آید و انصافاً در این سه دهۀ انقلاب سطح شعر آیینی و درک مخاطبین قابل تأمل و رشد وجوه ادبی در اشعار محسوس است و مطلب بعدی که بعضی ها می گویند شعر باید عاطفی و احساسی باشد این هم در بعضی اشعار و مناسبت های خاص با در نظر گرفتن مطلبی که ذکر شد لازم است بطور مثال دوران دفاع مقدس نوحه ها یا اشعاری که ما می سرودیم برای اعزام به جبهه یا شب های عملیات روح آن ها احساسی و حماسی بود که رزمندگان با شنیدن یک نوحه یا شعر چنان به وجد می آمدند و آماده می شدند که سر از پا نمی شناختند ، اگر چه انگیزۀ آن ها دفاع از میهن اسلامی و اطاعت از رهبری بود اما اثر یک نوحه یا شعر احساسی حماسی در روح آن ها محسوس بود ، مثلاً وقتی می شنیدند نوحۀ

« عازم کرببلاییم یا زیارت یا شهادت             پیرو روح خداییم یا زیارت یا شهادت »

یا نوحۀ

« مسافرین کربلا وقت سفر رسیده»

و یا نوحۀ

« مکتب ما دین است - شعار ما این است -  لبیک یا خمینی »

 مانند کبوتری می خواستند پرواز کنند آیا می توان گفت که احساس در شعر یا نوحه کارآیی ندارد ؟ و بحث عاطفه ، آیا در موالید یا مراثی اهلبیت عصمت و طهارت «ع» چیزی جز تحریک عاطفه دوستان اهلبیت را متأثر می سازد ، اصلاً فردی که عاطفه ندارد انسانیت ندارد ، لذا نتیجه می گیریم که ادبیات و عاطفه و احساس نیاز شعر است ، هر کدام به جای خود .

 

مداحان برای انتخاب شعر خوب به کجا مراجعه کنند و چه کار کنند،چه راه کارهایی معرفی می کنید؟

جواب این سؤال واضح است ، ابتدا مداحان باید قوۀ درک شعر خوب را داشته باشند تا بتوانند شعر خوب را انتخاب کنند و این خصوصیت ایجاد نمی شود مگر اینکه در محضر اساتید و پیشکسوتان با خصوصیات شعر خوب آشنا شوند، شعر خوب تعریف دارد ، وقتی تعریف آن را درک کردند و به قول نظامی ها «گِرای» آن را گرفتند می توانند پیش بروند تا جایی که خودشان کارشناس شعر بشوند ، ولی متأسفانه بعضی از مداحان تا «الف» را از «ب» تشخیص می دهند دیگر حاضر به ادامۀ راه نیستند ، به قول معروف تا « یاء » بروند و دون شأن خودشان می دانند در جلسات آموزشی شرکت کنند و همین آفت گریبان گیرشان می شود و زمانی می فهمند چقدر عقب هستند که کار از کار گذشته و غرور مانع تحصیل و حضور بیشتر آن ها در مجامع ادبی و مداحی می شود و در همان اول کار درجا می زنند و رشدی ندارند تا دوران زود گذرشان بگذرد .

 

فرق بین شعر و نظم چیست ؟و مداح چگونه بفهمد که این که می خواند شعر است یا نظم؟ توضیح دهید.

اگر بخواهیم فرق بین شعر و نظم را بدانیم ابتدا باید شعر را تعریف کنیم که تعریف شعر این (مروارید دریای عقل)در کوتاه ترین سخن و رعایت اختصار ، سخنی است موزون ، مقفی ، موجز ، لطیف ، خیال انگیز، دارای پیام و رسالتی انسانی، برانگیزندۀ احساسات و هیجانات و برخوردار از تشبیهات و استعارات و بیان کنندۀ مطالبی عاطفی و ... باشد اما نظم در اصطلاح ، سخنی است که دارای وزن و قافیه باشد (=موزون و مقفی )و البته از زیور معنی نیز برخوردار ،لذا طبق این تعریف هر شعری را می توان از نظم تمیز و تشخیص داد و باید عرض کنم خیلی از اشعاری که در کتابها چاپ شده یا از رسانه های سمعی و بصری دریافت می شود خالی از خصوصیات شعری است و آنها را باید در ردیف نظم به حساب آورد .

 از بین شعرای قدیمی و معاصر به کدام شاعر علامند هستید و احیاناً از کدام شاعر تبعیت می کنید؟

بین شعرای قدیم ، در سبک عراقی به حافظ و سبک هندی به صائب علاقۀ زیادتری دارم و دلیلش این است که شعر حافظ انسان را در بُعد معرفتی سیر می دهد و کلامش حرف دل است و خصوصیات دیگری هم دارد که بگذریم و شعر صائب جنبۀ اجتماعی و ضرب المثلی و پند و نصیحتی و مضمون پردازیش بارز است که انسان را در ارتقاء عقل و فهم هدایت می کند و از معاصرین به شعر پروین اعتصامی از بُعد اجتماعی و پند و نصیحتی و محتشم کاشانی به دلیل زبان شعری اش در مدح و منقبت و مراثی اهلبیت «ع» و عنایت خاص مولایمان أباعبدالله الحسین«ع» به محتشم و استاد محمد علی مجاهدی (پروانه )به دلیل افق بالای کلام و ژرف اندیشی معنوی در آثار ضمن درک آسان مخاطب از اشعار ایشان و استاد محمد جواد غفور زاده (شفق) از بُعد انسجام لفظی و معنوی بین ابیات غزلیاتشان و استاد حاج علی انسانی به دلیل بهره وری از تعابیر و مضامین بکر در مراثی شان و بعضی شاعران دیگر با مختصات متفاوت که از ذکر نامشان به دلیل اطالۀ کلام پوزش می طلبم ، بنده از شخص خاصی تبعیت نمی کنم و آنچه خداوند عنایت کند و از طرف اهلبیت عصمت و طهارت «ع» حواله شود همان را می نویسم چه بسا در بافت و انسجام شعرم ضعف هایی هم وجود داشته باشد .

 

 چه سبک شعری را می پسندید؟(هندی ، عراقی و...)

در پاسخ باید عرض کنم که سبک های عراقی و هندی و خراسانی هر کدام ویژگی خاص خودشان را دارند ولیکن بنده همانطور که در پاسخ سؤال قبلی عرض کردم به سبک عراقی و هندی علاقۀ زیادتری دارم .

 

 

 خصوصیات یک شاعر خوب چیست؟(خصوصیات اخلاقی و فنی) و آیا با تیپ های خاصی که بعضی از شعرا دارند موافقید و آیا موافقید شاعران یا مداحان یونی فرم مخصوصی مثل عبا داشته باشند؟

پاسخ این سؤال کاملاً روشن است ، یک شاعر خوب باید در ابعاد مختلف تجربه اندوخته باشد در بُعد فنی قالب های شعری را با اثرهای مختلف و مضامین بکر و عالی و زبان روز و بهره مندی از تخیل ، تشبیهات و آرایه های ادبی تجربه کرده باشد و از جهت اخلاقی با مطالعۀ مکرر زندگانی بزرگان دین و مرور بر سجایای اخلاقی اهلبیت «ع» و تفقه در معانی قرآن و بکار بستن آن ها شالودۀ فکری اش را غنا بخشد و در رابطه با تیپ ها خاص بعضی از شعراء که مثال زدید باید عرض کنم تا جایی که به شأن و منزلت یک شاعر اهلبیت «ع» لطمه نزند و بین جامعۀ دینی ما مذموم نباشد ، نباید حساسیت به خرج داد .در رابطه با بحث لباس  باید عرض کنم مثل عبا یا کت بلند و کلاه که مداحان قدیم خود را موظف می دانستند تا با این پوشش در مجالس اجرای برنامه داشته باشند و حالا هم بعضی از مداحان پیشکسوت همین روش را ادامه می دهند بحث خوبی است ولیکن مداحان جوان حتی از عبا هم استفاده نمی کنند که باید فرهنگ این هنر والای دینی با حداقل پوشش «عبا» حفظ شود تا قداست این مقام محفوظ بماند ، زیرا هر هنرمندی با ابزار و آلات هنرش شناخته می شود و جایگاه مداحی هم باید با نمادی خاص مانند عبا یا کت بلند حفظ شود .

 

۵
از ۵
۲۰ مشارکت کننده