-حجت الاسلام والمسلمين نظری منفرد– نامه‌های پیامبر اکرم(ص) و اهل‌بیت علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد.
یا رب نکند به زخمم آگاه کنی *** این گمشده را دوباره گمراه کنی
افتاده‌ام از پا نکند دستم را *** از دامن اهل‌بیت کوتاه کنی

شریعتی: سلام می‌کنم به همه شما دوستان خوبم، از لطف و محبت همه شما سپاسگزاریم. افتخار داریم در خدمت حاج آقای نظری منفرد باشیم. انشاءالله امروز هم مثل هفته گذشته از دریای معارف ناب اهل بیت و مکاتیب ائمه و نامه‌های آنها بهره‌مند خواهیم شد. سلام علیکم و رحمة الله، خیلی خوش آمدید.
حاج آقای نظری منفرد: سلام علیکم، من هم به همه بینندگان و شنوندگان سلام عرض می‌کنم و موفقیت همه را از خداوند خواستارم.
شریعتی: اگر خاطرتان باشد هفته گذشته حاج آقا فرمودند: از نامه‌های پیامبر شروع کنیم. نامه‌هایی که سرشار از نکات لطیف و دقیق است که جای تأمل دارد. بسم الله الرحمن الرحیم را شنیدیم و نکات لطیفی که در آینه روایات و تاریخ به ما گفتند. بحث امروز شما را خواهیم شنید.
حاج آقای نظری منفرد: دنباله مطالبی که جلسه قبل خدمت بینندگان عزیز در رابطه با مکتوب‌های پیامبر عرض شد، در مورد بسم الله الرحمن الرحیم نکاتی هست، من تصور می‌کنم برای بینندگان خالی از فایده نباشد. یک نکته اینکه بد نیست در بعضی از مسائل فقهی مطرح شود که عزیزان در جریان قرار بگیرند. در فقه ما مطرح است که اگر بخواهند حیوانی را ذبح کنند و سر ببرند و قربانی کنند بایستی بسم الله الرحمن الرحیم بگویند. اگر بدون بسم الله آن حیوان قربانی شود، جایز نیست خورده شود. خداوند متعال در قرآن مجید می‌فرماید: «وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ» (انعام/121) از چیزی که نام خدا بر آن برده نشده، نخورید. این نکته‌ای است که باید به آن توجه شود. بد نیست عزیزان این را بدانند که این در صورتی است که کسی عمداً بسم الله را نگوید. لازم هم نیست همه بسم الله ر تا آخر ذکر کند. همان که هنگام ذبح نام خدا را ببرند، بسم الله بگویند، کافی است. اگر هم فراموش کردند مشکلی ندارد ولی کسی حق ندارد عمداً بسم الله نگوید.
از آدابی که خوب است انسان رعایت کند و وجود مقدس پیغمبر(ص) خودشان هم عنایت داشتند و رعایت می‌کردند، هنگام غذا خوردن در کتاب‌های فقهی ما مطرح است که انسان هنگام غذا خوردن شروع که می‌کند بسم الله الرحمن الرحیم بگوید. خوب است با هر لقمه‌ای بسم الله الرحمن الرحیم بگوید. اما اگر نگفت، در آغاز سفره با نام خدا آغاز کند و در پایان هم با حمد خدا و سپاس خدا، ما از نعمت‌های خدا استفاده می‌کنیم. جالب است که خداوند متعال خواسته این را که ما یاد او را زیاد کنیم. در سوره مبارکه احزاب می‌خوانیم که خدای متعال می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا» (احزاب/41 و 42) ای مؤمنین! زیاد یاد خدا را بکنید. امر است. ذکر کثیر که این فایده دارد. برای خدا هیچ فایده‌ای ندارد.
گر جمله‌ی کائنات کافر گردند *** در دامن کبریا ننشیند گرد
در یک آیه شریفه هست که خدای متعال می‌فرماید: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ» (ابراهیم/8) اگر شما و همه روی زمین کافر شوند، خدا بی نیاز است. قطعاً کارهایی که می‌‌کنیم سودش به خود ما برمی‌گردد. «إِنْ أَحْسَنْتُمْ‏ أَحْسَنْتُمْ‏ لِأَنْفُسِكُم‏» (اسراء/7) سودش به ما برمی‌گردد.
من نکردم خلق تا سودی برم *** بلکه تا بر بندگان جودی کنم
این سودش به خود ما برمی‌گردد. «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُ‏ الْحَمِيدُ» (فاطر/15) ما محتاج او هستیم. این نمازی که می‌خوانیم، ما محتاج به این نماز هستیم. ما در این نماز استعانت از خدا می‌کنیم. و الا خدای متعال نیازی به نماز ما ندارد. اقامه یک لذت است. هر کار را با بسم الله شروع کنیم. این قطعاً فوایدی دارد. اینکه پیامبر خدا مکتوباتشان را با بسم الله الرحمن الرحیم شروع می‌کردند، اولاً انسان امورش را به خدا واگذار می‌کند وقتی با نام خدا شروع می‌کند و وقتی خدا را یاد کرد، اثر این یاد کردن خدا این است که خدا یاد انسان می‌کند. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُم‏» (بقره/152) یعنی در حقیقت یک تعاملی است. ما در زندگی معامله گر هستیم. ما تنفسی که می‌کنیم معامله می‌کنیم یا نمی‌کنیم؟ اکسیژن هوا را می‌گیریم و کربن را پس می‌دهیم پس ما معامله گر هستیم. این معامله به سود ماست. بعضی از معاملات به ضرر ماست. قرآن مجید تصریح می‌کند و می‌گوید: با خدا معامله کنید. یک معامله‌ای که «تِجارَةً لَنْ‏ تَبُورَ» (فاطر/29) است یعنی هیچ کاستی و هیچ ضرری و هیچ نقصانی در آن نیست. «هَلْ‏ أَدُلُّكُمْ‏ عَلى‏ تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ،تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» (صف/10 و 11) این تجارتی است که هیچ زیانی در آن نیست. بنابراین وقتی انسان یاد خدا کرد، خدا یاد انسان می‌کند و یاد انسان که کرد کمک انسان می‌کند. یک جریانی را از تاریخ عرض کنم.
ابن عباس که نامش عبدالله بن عباس است و شاگرد مکتب امیرالمؤمنین(ع) است و از او آموخته است، در زمان رحلت رسول خدا یک نوجوان دوازده ساله‌ای بوده است که پیغمبر خدا از دنیا رفته است. علت اینکه ایشان از رسول خدا هم حدیث نقل کرده و جزء صحابه رسول خدا به حساب می‌آید و الآن مسند ابن عباس چاپ شده و حدود ده جلد است. تنها روایاتی که ابن عباس از پیامبر و از امیرالمؤمنین نقل کرده است. اولاً ایشان از کودکی یک نبوغی داشته است، ثانیاً ایشان با بیت خاله‌اش که همسر رسول خدا بوده است رفت و آمد می‌کرده است. حالات مختلف پیامبر را ثبت می‌کرد. در آغاز اسلام بیشتر پیروان رسول خدا جوان‌ها بودند. اینکه در آنها گیرایی بیشتر است. جوان هنوز آلوده نشده اگر قلبش را آلوده نکند. پذیرا است. می‌گویند: سخن راست را از جوان‌ها بشنوید. هنوز آلوده نشدند و هنوز پاک هستند. پیامبر خدا ایشان را سوار کرد. می‌گوید: وقتی پیامبر ما را سوار کرد، تنها ادامه راه ندادند که حالا ایشان یک بچه را سوار کند. رسول خدا خیلی رئوف بود. رحیم بود، از فرصت‌ها استفاده می‌کردند. وقتی رسول خدا مرا سوار کردند فرمودند: یا غلام! معلوم می‌شود نوجوان بود. «احفظ الله یحفظک» خدا را حفظ کن، خدا تو را حفظ می‌کند. «احفظ الله تَجِده تَجاهَک» خدا را حفظ کن خدا همیشه با توست. حفظ خدا به چیست؟ خدا خودش «خَيْرٌ حافِظا» (یوسف/ 64) است. «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» (یوسف/64) حفظ خدا، یاد خداست. حفظ خدا، حفظ دین خداست. همان که قرآن می‌فرماید: «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُم‏» یاد خداست. بعد می‌گوید: رسول خدا به من فرمود: یا غلام! اگر همه مردم دنیا جمع شوند، دست به دست هم بدهند، بخواهند ضرری به تو برسانند که خدا نمی‌خواهد، نمی‌توانند. اگر همه خلق جهان جمع شوند بخواهند نفعی به تو برسانند که خدای متعال این نفع را نمی‌خواهد به تو برساند، نمی‌توانند. این فرمایشات پیامبر یک پیامی دارد. پیام این فرمایشات پیامبر به یک نوجوان این است که بیا با خدا معامله کن. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُم‏» اگر با او معامله کردی، همه جا با توست. همه جا کمک تو می‌کند. این عین توحید افعالی است که انسان در کارها به خدا مراجعه کند. از او بخواهد. «عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ‏ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ» (هود/88) خود وجود مقدس پیغمبر اکرم اینگونه بود.
اینجا من اشاره می‌کنم به یکی از فرمایشات امام سجاد(ع) که در همین راستا هست. در مناجات الذاکرین آقا امام سجاد به خدا عرض می‌کند که خدایا «وَ مِنْ أَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَيْنَا جَرَيَانُ ذِكْرِكَ عَلَى أَلْسِنَتِنَا» نه یکی از نعمت‌های تو، از بزرگترین نعمت‌های تو، خدایا بر من این هست که این زبان من در فضای دهانم می‌چرخد و می‌گویم: یا الله، بسم الله! بعد می‌فرماید: خدایا اگر شما در قرآن نفرموده بودی «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا» من خودم را لایق نمی‌دانستم نام تو را ببرم. «أَيْنَ التُّرابُ وَرَبّ الأَرْبابِ» من کجا و تو کجا؟ اینکه مرا لایق دانستی، من شما را صدا بزنم، نام تو را ببرم. این یکی از بزرگترین نعمت‌های تو هست بر من! بنابراین ذکر خدا که همان بسم الله الرحمن الرحیم ذکر خداست، نکته مهمی است و عزیزان بیننده باید به این توجه کنند برای اینکه از آسیب‌ها مصون بمانند. برای اینکه خداوند متعال در زندگی کمک آنها بکند باید به این عادت کنند که بسم الله را فراموش نکنند. خدای متعال برای اینکه یاد ما بدهد که ما بسم الله را تکرار کنیم، همه‌ی سور قرآن به جز سوره مبارکه برائت بسم الله الرحمن الرحیم دارد. یاد ما دادند که عملاً با نام خدا کارها را آغاز کنیم. شما فرمودید: بسم الله الرحمن الرحیم هم یاد خداست، هم نوعی توکل بر خداست. این واقعاً نوعی توکل بر خداست. چون انسان کاری را که شروع می‌کند خصوصاً کارهای مهم را نمی‌داند پایانش چه می‌شود؟ چه اتفاقی می‌افتد؟ انسانی که از منزل بیرون می‌آید نمی‌داند با چه حوادثی روبرو می‌شود. خصوصاً زندگی ماشینی امروز ما که آدم از چند لحظه بعدش هم خبر ندارد. قرآن مجید در آخر سوره مبارکه لقمان می‌فرماید: «وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ‏ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» (لقمان/34) انسان نمی‌داند فردا چه می‌کند. نمی‌داند روی چه زمینی خواهد مرد. این حوادثی که ما شاهد هستیم و ما مشاهده می‌کنیم و می‌بینیم چرا بر خدا توکل نکنیم؟ چرا یک کهفی، یک مأمنی، یک ملجأیی نداشته باشیم که به آن ملجأ پناه ببریم و چه پناهی بهتر از خدای متعال؟ بنابراین کارها را با نام خدا آغاز بکنیم که در امان بمانیم.
نکته دیگری از آثار بسم الله الرحمن الرحیم این است که انسان در زندگی نیاز به آرامش دارد. نام خدا به انسان آرامش می‌دهد. دل آرام گیرد به ذکر خدا، «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ‏ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28) اگر انسان از یاد خدا اعراض کند این در حقیقت باعث سقوط در زندگی است. «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكا وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى‏» (طه/124) یعنی اعراض از خدا کردن تنها زیان اخروی ندارد، معیشت ضنک دارد. معیشت ضنک یعنی معیشت سخت. برخی از افراد را انسان می‌بیند، از نظر مسائل مادی ممکن است مشکلی نداشته باشند، بنده در زندگی برخورد کردم اما زندگی‌شان زندگی سختی هست. این بخاطر اینکه ما با خدا تعامل نداریم. اگر با خدا تعامل داشته باشیم و آنجا را درست کرده باشیم، انسان احساس آرامش می‌کند. اینکه قرآن مجید در صراحت این را بیان کرده است، این در حقیقت یک اخبار است. خدا اخبار می‌دهد از یک حقیقتی و یک واقعیتی، این واقعیت این است که«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ‏ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» این را خدا با «ألا» بیان می‌کند که آگاه باشید. با یاد خدا دل آرام می‌گیرد. این را امتحان کنیم. این را جزء برنامه‌ی روزمره زندگی‌مان قرار بدهیم. با نام خدا مأنوس شویم و با نام خدا کارها را آغاز بکنیم. همینطور که وجود مقدس پیغمبر اکرم در همه امور زندگی‌شان یاد خدا بودند.
بیاییم این را امتحان کنیم. آزمایش کنیم. یکی از دردها و مشکلات امروز جوامع بشری که برای کشور خود ما هم هست، این افسردگی است. این افسردگی را بیاییم با یاد و نام خدا ببینیم می‌توانیم بزداییم. این آزمایش شده است. جدا از اینکه قرآن مجید تصریح به این حقیقت می‌کند، می‌فرماید: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ‏ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» بیاییم این را آزمایش کنیم. قطعاً با نام و یاد خدا کار درست می‌شود. یعنی رهنمودی که ائمه ما، پیامبر بزرگوار قبل از ائمه دادند، اینها رهنمودهای درستی است که در آن شکی نیست. ابتدای قرآن مجید می‌خوانیم «الم،ذلِكَ‏ الْكِتابُ‏ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِين‏» (بقره/1 و2) شکی در این کتاب نیست. چون این کتاب هدایتگر است برای کسانی که وجود خودشان را بخواهند. متقین کسانی هستند که وجود خودشان را دوست دارند. قدر خودشان را می‌دانند. آنوقت در همین کتاب هدایتگر آمده است «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ‏ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ». انسان آرام می‌گیرد. به نگرانی‌هایش پایان داده می‌شود. این از خواص و آثار یاد خدا کردن است. نام خدا را بر زبان جاری کردن است که در حقیقت این راه از بیرون انسان به درون انسان دارد.    ذکر تبدیل به ذُکر شود. یعنی توجه ظاهری که انسان تکرار کند نام خدا را، بسم الله، سبحان الله، الحمدلله، به حقیقت بسم الله ما را برساند و توجه به خدا بکنیم. توجه به خدا یعنی مصون ماند. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُم‏»، «وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي‏ أُوفِ بِعَهْدِكُم‏» (بقره/40) این تعامل با خدا را اگر سعی کنیم روی آن دقت بیشتری بکنیم، این اخبارهایی است که خدای متعال داده است. «وَ مَنْ أَصْدَقُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ حَدِيثاً» (نساء/87) چه کسی از خدا راستگوتر؟ امیدوارم همه ما به این نعمت بزرگ که خدای بزرگ نصیب ما کرد، این نعمت بزرگ یاد اوست. «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكا»
حضرت موسی(ع) عبور می‌کرد، شخصی از بنی اسرائیل گفت: یا موسی من پیغامی دارم به خدا برسان. بگو: من هیچ یاد تو نیستم وضع دنیای من خیلی خوب است و هیچ مشکلی ندارم. موسی(ع) وقتی آمدند و پیغام را نمی‌خواستند برسانند چون خیلی جرأت بر خداست. حرف سنگینی است. خدای متعال فرمود: موسی پیغام بنده ما را بگو. عرض کرد: خدایا اینطور می‌گوید. خدای متعال خطاب به موسی کرد و فرمود: یک عذابی را می‌بینی و خودت غافل هستی. آن عذاب این است که شرینی ذکر را من از تو گرفتم. بیگانه شدی، از خدا بیگانه شدن یعنی انسان همه چیز را از دست داده است. این نعمت بزرگی است.
شریعتی: انشاءالله خداوند شیرینی حلاوت خودش را به کام همه ما بچشاند. انشاءالله در کارهایمان، در اعمال و رفتار و ثانیه‌ها و دقایقمان به یاد خدا باشیم و با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنیم. ما هم باز با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می‌کنیم و وارد یکی از مکاتیب و مکتوب‌های پیامبر اسلام می‌شویم.
حاج آقای نظری منفرد: یک مکتوبی تحت عنوان وصیت، وجود مقدس پیامبر اکرم به ابوذر غفاری دارند. ابوذر غفاری از اجلای اصحاب رسول خداست. یعنی از اصحاب جلیل، از اصحاب بزرگ رسول خداست. در یک حدیثی که حاکم در مستدرک نقل کرده است. خاطرم هست که پیغمبر خدا فرمود: در بهشت 84 نفر هستند، یکی از آنها ابیذر است. یکی سلمان است و یکی مقداد است. و امیرالمؤمنین(ع) هم سیّده، نه اینها به بهشت می‌روند، بهشت مشتاق اینهاست. بهشت مشتاق انسان‌های شایسته است. قرآن مجید می‌فرماید: «وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى‏ جَهَنَّمَ زُمَرا حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها» (زمر/71) قبل از این آیه شریفه خدای متعال می‌فرماید: «وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى‏ جَهَنَّمَ زُمَرا حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها» کفار را به طرف آتش می‌برند، وقتی به آتش می‌رسند، درهای آتش باز می‌شود. وقتی مؤمنین و متقین را ذکر می‌کند، خدای متعال با یک واو اضافه، «وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها» (زمر/73) مفسرین می‌گویند: نقش این واو چیست که در بالا ذکر نشده است. در مورد کفار، می‌گویند: معنایش این است که قبل از آنکه متقین به بهشت برسند، درهای بهشت را باز کردند. بهشت مشتاق اینهاست. یک عده بهشت مشتاقشان است. ابوذر یکی از آن شخصیت‌هاست. خیلی به وجود مقدس پیغمبر علاقه دارد.
ابوذر می‌گوید: پیغمبر خدا چند وصیت کرد. یک وصیت اینکه «لا تنظر إلي‏ من هو فوقك» به بالا دستت از نظر مادیات نگاه نکن، چون هیچوقت سیر نمی‌شوی. دست بالای دست بسیار است. «انظر الی من هو تحتک» انسان وقتی به زیر دستش نگاه کرد و دید زیر دستش از نظر مال تهی است یا یک نعمتی دارد که او ندارد، به آنچه دارد شاکر می‌شود. این فرمایش در مکتوبات ائمه زیاد هست. امام صادق(ع) به فرزندشان موسی بن جعفر وصیت کردند و فرمودند: کسی که چشمش را به دست مردم دوست و نگاهش به زندگی مردم بود، هیچوقت غنی نمی‌شود و فقیر از دنیا می‌رود. این وصیت مهمی است. از نظر روانی هم خیلی اثر دارد. انسان وقتی به زیر دست خودش نگاه کند داده‌هایی که خدا به او داده است را شاکر است. من بهتر از او هستم.
یک سفارش دیگری هم پیامبر به ابوذر کردند. فرمودند: اباذر قدر جوانی‌ات را بدان! «شَبَابَكَ‏ قَبْلَ‏ هَرَمِك‏» (أمالی طوسی/ص525) قدر جوانی‌ات را بدان. انسان تا جوان است، نمی‌گوید: پیری چه مشکلاتی را به همراه دارد. جوانی بهار زندگی است.
سحرگه به راهی یکی پیر دیدم *** سوی خاک خم گشته از ناتوانی
بگفتم چه گم کرده‌ای اندر در این ره *** بگفتا جوانی، جوانی، جوانی
شاعر دیگر می‌گوید:
جوانی نکو دار کاین مرغ زیبا *** نماند در این خانه‌ی استخوانی
این جوانی ماندگار نیست. جوان‌ها باید قدر جوانی را بدانند. در جوانی است که انسان می‌تواند شخصیت خودش را رقم بزند.در زمینه تحصیلات، در زمینه کار و فعالیت، انسان به دوران پیری که می‌رسد، دوران بازنشستگی است که باید از اندوخته‌های جوانی انسان صرف کند.
شریعتی: این هفته یاد می‌کنیم از ملا احمد نراقی، رحمت و رضوان خدا بر علمایی که معارف ناب قرآن و اهل بیت را منتشر کردند تا امروز به دست ما برسد. امروز صفحه 47 قرآن کریم، آیات 275 تا 281 سوره مبارکه بقره در سمت خدا تلاوت می‌شود.
«الَّذِينَ‏ يَأْكُلُونَ‏ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى‏ فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ‏ «275» يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيم‏ «276» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون‏ «277» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين‏ «278» فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُون‏ «279» وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَيْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُون‏ «280» وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُون‏ «281»
ترجمه: كسانى كه ربا مى‏خورند، (در قيامت از قبرها) بر نمى‏خيزند مگر همانند برخاستن كسى كه بر اثر تماس شيطان، آشفته وديوانه شده است. (نمى‏تواند تعادل خود را حفظ كند، گاهى زمين مى‏خورد و گاهى بر مى‏خيزد.) اين (آسيب) بدان سبب است كه گفتند: داد و ستد نيز مانند ربا است. در حالى كه خداوند خريد و فروش را حلال و ربا را حرام كرده است. پس هر كس موعظه‏اى از پروردگارش به او رسيد و (از رباخوارى) خوددارى كرد، آنچه در گذشته (از طريق ربا بدست آورده) مال اوست، و كار او به خدا واگذار مى‏شود. امّا كسانى كه (دوباره به رباخوارى) بازگردند، آنان اهل آتش خواهند بود و در آن جاودانه مى‏مانند. خداوند ربا را نابود مى‏كند، ولى صدقات را افزايش مى‏دهد و خداوند هيچ انسان ناسپاس وكافرِ گنهكارى را دوست نمى‏دارد. همانا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى نيكو انجام داده‏اند و نماز برپا داشته و زكات پرداخته‏اند، پاداششان نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مى‏شوند. اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! تقواى الهى پيشه كنيد و آنچه را از (مطالبات) ربا باقى مانده است، رها كنيد، اگر ايمان داريد. پس اگر چنين نكرديد، (بدانيد كه) اعلان جنگ با خدا و رسولش داده‏ايد و اگر توبه كنيد، (اصل) سرمايه‏هاى شما از آنِ خودتان است. (ودر اين صورت) نه ستم مى‏كنيد و نه بر شما ستم مى‏شود. واگر (بدهكار) تنگ‏دست بود، او را تا هنگام توانايى مهلت دهيد و (در صورتى كه واقعاً توان پرداخت ندارد،) اگر ببخشيد براى شما بهتر است، اگر (نتايج آنرا) بدانيد. و پروا كنيد از روزى كه در آن به پيشگاه خداوند بازگردانده مى‏شويد و سپس هركس (جزاى) آنچه را كسب كرده، بدون كم وكاست داده مى‏شود و به آنان ستمى نمى‏رود.
شریعتی: اشاره قرآنی امروز را بفرمایند و انشاءالله از ملا احمد نراقی و معراج السعاده خواهیم شنید.
حاج آقای نظری منفرد: در این آیاتی که تلاوت شد نکات خیلی جالبی هست، خدا متعال می‌فرماید: «وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَيْسَرَةٍ» این آیه مربوط به وام است. انسان وام‌هایی که به افراد می‌دهد. به اصطلاح طلبکارها، اگر شخص بدهکار متمکن است، بایستی طلب طلبکار را بپردازد. قرآن مجید یک نکته اخلاقی و یک نکته‌ای که واقعاً باید به این توجه شود و طلبکارهای عزیز باید به این توجه کنند اگر طرف بدهکار دستش تهی است، ندارد بدهد. یکی از شرایط تکلیف قدرت است. اگر کسی در ماه رمضان بیمار باشد، نتواند روزه بگیرد، خدای متعال می‌فرماید: روزه نگیر. حرام است روزه بگیری. کسی که استطاعت حج را ندارد. بدنی و مالی نمی‌تواند به حج برود، خدای متعال تکلیف نمی‌کند حج را به جا آورد. اگر بدهکار دستش تهی است و نمی‌تواند دین طلبکار را بدهد، قرآن می‌فرماید: «فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَيْسَرَةٍ» به او مهلت بده تا دستش باز شود و این دین را بپردازد.
یک نکته تاریخی در مورد این آیه عرض کنم. یکی از اصحاب امام صادق(ع) به نام محمد بن ابی عُمیر کاسب بود. وقتی حکومت وقت متوجه شد ایشان از اصحاب امام صادق هست، ایشان را به زندان انداختند. تمام اموالش در این مدتی که زندان بود، خانواده‌اش فروختند و خوردند و تمام شد. وقتی از زندان آزاد شد، دید هیچی ندارد. یکی از بدهکارهای ایشان که از ایشان جنس برده بود، متوجه شد ایشان از زندان آزاد شده و بیرون آمده است. گفت: الآن این نیازمند است و من باید پولش را بپردازم. رفت منزلش را فروخت و پول منزل را در یک ظرفی گذاشت و شبانه در خانه محمد بن ابی عمیر آمد. محمد بن ابی عمیر پشت در آمد و گفت: من سالها به شما بدهکار بودم. شما زندان بودی، من هم بدهی شما را آوردم. کیسه پول را دید و خوشحال شد. به بدهکار گفت: شما این پول زیاد را چطور تهیه کردی؟ تهیه کردن این پول کار سختی است. گفت: من متوجه شدم شما از زندان آزاد شدی و نیازمند هستی و اموالت را از بین رفته است. من رفتم منزلم را فروختم و این بهای منزل من است. آمدم دین شما را ادا کنم. محمد بن ابی عمیر یکی از درهم‌ها را برداشت، گفت: من به یکی از اینها الآن محتاج هستم، تا چه رسد به همه این پول. اما یک دینار را هم برنمی‌دارم! این پولها را پس بده و منزلت را پس بگیر. چرا؟ بخاطر حدیثی که از امام صادق شنیدم که شخص را بخاطر دین نمی‌شود از منزلش بیرون کرد. «فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَيْسَرَةٍ» کسی که ندارد به او مهلت بده، نگذارید خانه‌اش را بفروشد. اگر ما واقعاً این دستور اسلامی را رعایت کنیم، به کسانی که واقعاً ندارند بدهی را پرداخت کنند، مهلت بدهیم.
شریعتی: انشاءالله کسانی که میتوانند کمک کنند و وام بدهند. آنهایی که قرض می‌گیرند هم انشاءالله سر موعد پرداخت کنند که این سنت همچنان استمرار داشته باشد و از برکاتش همه بهره‌مند شویم. هرکسی وظیفه خودش را بداند شهر و جامعه و زندگی ما سرشار از معارف قرآن و اهل‌بیت خواهد بود. از ملا احمد نراقی برای ما بگویید.
حاج آقای نظری منفرد: مرحوم ملا احمد نراقی، هم ایشان و هم پدر بزرگوارشان ملا مهدی نراقی دو تا از چهره‌ها و شخصیت‌های برجسته جهان تشیع هستند. پدر مرحوم ملا مهدی نراقی شاگرد سید بزرگوار علامه بحر العلوم بوده است. اینها شاگردان مرحوم آ شیخ محمد باقر بهبهانی معلم ثانی عشر هستند. «البهبهانی معلم البشر مجدد المذهب فی ثانی عشر» قرن دوازدهم. مرحوم ملا احمد نراقی متوفی 1245 است. استاد علامه شیخ انصاری(ره) صاحب کتاب رسائل و مکاسبی که الآن از دروس حوزوی است. بسیار مرد بزرگواری بود. مرحوم ملا احمد نراقی صاحب تألیفات در فقه، اصول است. کتابی به نام خزائن دارد که کتاب خوبی است. یک کتابی در اخلاق دارد. پدر بزرگوارشان یک کتابی در اخلاق دارد «جامع السعاده» و ایشان «معراج السعاده» را دارد. پدر به زبان عربی و فرزند به زبان فارسی نوشته است. کتاب بسیار جالب و ارزشمندی است. چون نویسنده و مؤلف خودش انسان اخلاقی بوده است. این کتاب تأثیر گذار است. من به مناسبتی یادم هست که ایشان جریانی را نقل می‌کند که روزگار گذرا است، خوب و بد زندگی تمام می‌شود. خوشا به حال کسانی که خودشان را در این چهار روز زندگی ساختند. قرآن می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ‏ مَنْ‏ زَكَّاها» (شمس/9) یکجا می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ‏ مَنْ‏ تَزَكَّى‏» (اعلی/14) رستگار کسی است که خودش را ساخت. خودش را پاک کرد. ایشان شعری را در کتاب معراج السعاده نقل می‌کند. می‌فرماید:
شنیده‌ایم که محمود غزنوی یک شب  *** شراب خورد و شبش جمله بر سمور گذشت
گدای گوشه نشینی لب تنور گرفت *** لب تنور بر آن بینوای عور گذشت
علی الصباح بزد نعره‌ای که ای محمود *** شب سمور گذشت و لب تنور گذشت
دنیا دارد تمام می‌شود. خوشا به حال کسانی که از این فرصت استفاده کردند و خودشان را ساختند. پیامبر اکرم به ابیذر فرمود: اباذر «اغتنم حیاتَکَ قَبلَ مَوتِک» تا زنده هستی از این حیات و زندگی استفاده کن. غنیمت بشمار. تا نفس فرو می‌رود و می‌آید. سعدی فرمود: هر نفسی که فرو می‌رود ممد حیات است، چون برمی‌آید مفرح ذات است. او این نفس را داده و او این نفس را می‌گیرد. قرآن می‌فرماید: هیچ انسانی نمی‌میرد الا به اذن الله! حالا که انسان حیات دارد از این فرصت استفاده کند و الا پشیمان می‌شود. قرآن یکی از اسامی که برای قیامت ذکر می‌کند «یوم التغابن» است. یومی که انسان می‌بیند غبن کرده است، ضرر کرده است. پس فرمایش دیگر پیامبر «اغتنم حیاتک قبل موتک» تا زنده هستی، زندگی را غنیمت بشمار. «وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِك‏» (أمالی طوسی/ص525) قدر سلامتی را بدان. جالب است در مورد سلامتی روایتی را بخوانم. در حدیثی هست که نعمت سلامتی اینطور است. انسان وقتی نعمت سلامتی را دارد، فراموش می‌کند. وقتی از دست داد، یادش می‌آید. یک شب بخاطر یک بیماری اندکی خواب از انسان گرفته می‌شود و نمی‌خوابد. پیغمبر خدا به ابیذر فرمود: سلامتی را قبل از بیماری قدر بدان.
شریعتی: این وصایای پیامبر اکرم به ابیذر منتشر و چاپ شده است، نکاتی که حاج آقای نظری گفتند می‌تواند یک بهانه باشد و یک اشتیاقی ایجاد کند برای مطالعه این وصیت‌های ناب و بسیار عمیق، دوستانی که تمایل دارند هم کتاب معراج السعاده و هم وصایای نبی مکرم اسلام را مطالعه کنند و از دریای وسیع و عمیق معارف بهره‌مند شوند، به سایت ما مراجعه کنند یا برای ما پیامک بزنند.
حاج آقای نظری منفرد: یک جمله دیگر در پایان این وصیت هست، ابیذر می‌گوید: پیغمبر خدا به من فرمودند: زیاد این کلمه را تکرار کن. «أَنْ أُكْثِرَ مِنْ قَوْلِ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ فَإِنَّهَا كَنْزٌ مِنْ كُنُوزِ الْجَنَّةِ» (المحاسن، ج1، ص11) از گنج‌های بهشت است.
شریعتی: فردا روز 23 ذی القعده روز زیارتی امام هشتم، امام رضا(ع) هست. انشاءالله زیارت مشهد الرضا نصیب فرد فرد شما شود. اگر نکته‌ای هست بفرمایید.
حاج آقای نظری منفرد: زیارت امام رضا(ع) واقعاً مغتنم است. عزیزان در هنگام زیارت حضور قلب داشته باشند. یک نکته در رابطه با زیارت حضرت رضا وارد شده که قابل توجه است. روایت معتبری هم دارد. اینکه انسان امام را با معرفت زیارت کند. یعنی بداند حجت الله علی الارض است. در صلوات بر حضرت رضا می‌خوانیم «و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری» با این معرفت که حجت الهی است و امام و معصوم است. اینها برگزیدگان حضرت حق هستند. امین الله فی ارضه هستند. با این اعتقادات و توجه امام را زیارت کنند.
اللهم عجل لولیک الفرج، و العافیة و النصر، خدایا همه کسانی که از اسلام دفاع می‌کنند، در هر سنگری که هستند، همه را تأیید بفرما. پرچم اسلام را در همه جهان به اهتزاز در آور. فرج آقای ما را نزدیک بفرما. خدایا نسل جوان ما را از این هجمه‌هایی که دشمنان امروز دارند و برنامه‌هایی که برای سقوط آنها ریختند حفظ بفرما. همه ما و خانواده‌ها و مردم خوب این کشور را از آسیب‌ها حفظ بفرما.
شریعتی: بهترین‌ها را برای شما آرزو می‌کنم. «والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین»

۵
از ۵
۱۹ مشارکت کننده