تاملی در قرآن قسمت سوم

قصه های قرآنی

در قرآن کریم، قصه های فراوانی از انبیاء و قوم ها و اتفاقات گذشته بیان شده که نکاتی درباره قصه های قرانی به این شرح است:

 1- بنا به تحقیق، 208 قطعه داستانی در قرآنی مجید آمده است که برخی ادامه برخی دیگر می‌باشند و بعضی از آنها نیز کامل و مستقل هستند.

 2- 63 سوره از 114 سوره قرآن کریم، حاوی قصه و حکایتی است و این یعنی آن که بیش از نیمی از سوره‌های قرآن، با هنر قصه پردازی به انتقال پیام خود پرداخته‌اند .

 3- بیشترین قصه‌های قرآنی ابتدا در سوره اعراف و پس از آن بقره می‌باشند و سوره آل عمران در رتبه سوم قرار دارد .

 4- بیشترین داستان‌های قرآنی درباره حضرت موسی و قوم بنی اسرائیل و فرعونیان است. پس از آن، بالاترین آمار متعلق به داستان‌های حضرت ابراهیم (ع) و داستان‌های حضرت عیسی (ع) و مادرش حضرت مریم (ع) است .

 5- هیچ یک از داستان‌های قرآنی براساس خیال پردازی یا شخصیت‌های فرضی نیست و همه قصه‌های قرآن واقعیت داشته‌اند و در واقع، روایتی الهی از یک رویداد حقیقی می‌باشند .

 6- گروهی از داستان‌های قرآن با استفهام تقدیری آغاز می‌گردند. این نوع استفهام، یکی از صنایع ادبی در فن داستان نویسی است که مخاطب را تشویق می‌کند تا قصه را پیگیری نماید; (طه/9 و ص/20). در این روش معمولا داستان با این مقدمه آغاز می‌گردد: «آیا این خبر را شنیده اید که …».

 7- گروهی از داستان‌های قرآنی با روش نوین چکیده نویسی آغاز می شود; یعنی قبل از شروع متن اصلی داستان، در جملات کوتاهی چکیده و هدف اصلی داستان می‌آید و پس از ایجاد آمادگی ذهنی، به اصل مطلب می‌پردازد. به عنوان نمونه، به آیات 10 تا 20 سوره اعراف، داستان آفرینش مراجعه نمایید.

 8- گاهی از همین روش به صورت معکوس استفاده شده است; یعنی ابتدا داستان اصلی آورده شده، سپس به بیان خلاصه و چکیده آن پرداخته شده است تا در جمع بندی به خواننده کمک نماید، (آل عمران/59) .

 9- شیوه قرآن در بیان قصه‌های عاشقانه بسیار لطیف و عبرت انگیز است. در قرآن کریم سعی شده است تا با مسائل عشقی به صورت سمبلیک و اشاره وار برخورد شود و از ارائه جزئیات یا به زبان آوردن صریح و زننده، خودداری شود. با خواندن داستان یوسف و زلیخا، این نکته را در خواهید یافت .

 10- یک نکته جالب در داستان‌های قرآنی، شکسته شدن حصار زمان است. گاهی حتی یک داستان را در دل داستان دیگر آمده است; در حالی که در زمان های مختلف رخ داده‌اند. این خصوصیت قرآن، باعث می‌گردد تا انسان با دقت و موشکافی، سعی در چیدن صحیح قطعات مختلف این داستان‌ها نماید و تمرکز بیشتری پیداکند.

11- نکته زیبا دیگر آن است که در قصه‌های قرآنی، جایگاه خاص زنان و نقش تعیین کننده و محوری آنان در اغلب داستان‌های قرآنی است، (تحریم 10 و 11). زنان در داستان‌های قرآنی، به وضوح معرفی می‌گردند و شخصیتی مستقل دارند.

 12- قرآن در جاهایی که می‌خواهد الگویی عمومی ارائه کند و یا اندرزی فراگیر در داستان‌های خود مطرح کند، از کلمات عامی مانند مردی از خاندان فرعون (مؤمن/28)، یا زن لوط و زن نوح (تحریم/10)، استفاده می‌کند.

مقایسه قصه‌های قرانی با تورات

بد نیست، دانسته شود که وجود قصه‌های پیامبران در تورات و قرآن در عده‌ای این توهم را به وجود آورده که منبع قرآن در ذکر داستان‌های پیامبران پیشین تورات می‌باشد، و پیامبر با کم و زیاد کردن آن داستان‌ها، آن‌ها را در کتابش آورده است. اما بررسی داستان‌های این دو کتاب، هر ناظر منصفی را به تفاوت‌های اساسی بین داستان‌های مطرح شده در این دو کتاب می‌رساند، و این توهم را از بین می‌برد. از جمله این تفاوت‌ها این است که قرآن در داستان‌های خود مقام عزت و پاکی را از آن خدا دانسته و شرک و جهل و نقص را از خدا بدور می‌داند و همچنین پیامبران را انسان‌های صاحب مقام بلند در پیشگاه الهی و بندگان برگزیده درگاه خداوند معرفی کرده که از هر گونه بدی دور می‌باشند و دستورات اخلاقی و تعلیمات پیامبران الهی را ذکر کرده و آن‌ها را از ظلم و جهل و... به دور دانسته، و ایشان را پرچمداران توحید و متصفان به کمالات انسانی معرفی نموده است؛ این در حالی است که در جاهای مختلفی از تورات فعلی (تورات تحریف شده) جهل و فراموشی و ظلم را به خدا نسبت داده و در موارد فراوانی پیامبران الهی را تحقیر کرده و نسبت‌هایی به پیامبران داده که انتساب چنین نسبت‌هایی به انسان‌های معمولی نیز دور از انصاف است.

۵
از ۵
۱۳ مشارکت کننده