شعر ولادت امام رضا(ع)

شعر ولادت امام رضا(ع)
دهه ی دوم ذیقعده شروعش زیباست زاد روز گلی از نسل علی(ع) وزهراست(س) چشم دل بازکن وشهر مدینه بنگر خانه ی حضرت کاظم طرب وجشن بپاست عرشیان وهمه ی اهل زمین شادانند بر لب جمله ی آنها فتبارک به نواست بوسه ها نجمه زند بر سر وروی پسرش پدرش خنده زنان شاکر درگاه خداست آمده تا که شود جای نشین پدرش او ولیعهد شه هفتم درگاه ولاست سومین نام علی …
ادامه مطلب

شعر ازادسازی خرمشهر

شعر ازادسازی خرمشهر
یاد خُرّمشهر و یارانش به خیر یاد گلگونِ بهارانش به خیر یاد گل‌هایی که پرپر گشته اند یا شهیدانی که بی سر گشته اند یاد مردانی دلاور در نبرد عاشقانی لاله گون و رهنورد یاد خُرّمشهر و گلهایش به خیر قامت سرو دلآرایش به خیر آن که خُرّم بود و خونین شهر شد خون روان از دیده ی هر نهر شد آن که از مردان خود آئينه داشت زخم شمشیر …
ادامه مطلب

شعر چهارشنبه های امام رضایی

شعر چهارشنبه های امام رضایی
زنگ نقاره ی تو باز پریشان شده است یک مسیحی وسط صحن مسلمان شده است خلق در فکر طوافند بگو سرش چیست دور تا دور حریمت پر میدان شده است! با وضو بوسه بر این در زده زائر، به نظر درِ چوبی حرم مصحفِ قرآن شده است ای که ایمان همه بی تو به مویی بند است مرد سلمانی از انفاس تو سلمان شده است میرسد کار گدای تو به …
ادامه مطلب

شعر چهارشنبه های امام رضایی

شعر چهارشنبه های امام رضایی
  باید فقط به محضرتو التماس کرد یا که گدایی از درتان طور خاص کرد ما را به سمت و سوی بهشت خدا کشید نوری که آستان شما انعکاس کرد کارت که نیست ضامن آهو شدن فقط لطف شما ضمانت این آس و پاس کرد بسکه تو باگدای خودت خوب تا کنی باید کدام خوبییتان را سپاس کرد مثل کبوتران رها روی گنبدت باید برید از همه دل را خلاص …
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام زمان(عج)

شعر مناجات با امام زمان(عج)
دلم هوای تو کرده، هوای آمدنت صدای پای تو آید، صدای آمدنت بهار با تو بیاید به خانه‌ی دل ما سری به خانه‌ی ما زن، صفای آمدنت هنوز مانده به یادم که مادرم می‌خواند زمان کودکی‌ام قصه‌های آمدنت حساب کردم و دیدم که با حساب خودم تمام عمر نشستم به پای آمدنت چقدر وعده‌ی وصل تو را به دل بدهم؟ چقدر جمعه بخوانم دعای آمدنت؟ نیامدی و دلم را شکستی …
ادامه مطلب

شعر ازاد سازی خرمشهر

شعر ازاد سازی خرمشهر
 شهري رها در آتش باروت و انفجار شرجی، تب و کشاکش باروت و انفجار شهري که توي خون خودش دست و پا زده با لهجه ي تفنگ،خدا را صدا زده شهري که بغض،حنجره اش را فشرده است هی داغ هاي مستمرش را شمرده است با شیشه هاي خرد پر از قطره هاي خون حوض و حیاط خالی و گلدان واژگون نخلی شکسته در وسط خانه از کمر دیوار، پس زمینه …
ادامه مطلب

مدح حضرت معصومه(س)

مدح حضرت معصومه(س)
  جایی که کوه خضر به زحمت بایستد شاعر چگونه پیش تو راحت بایستد   نزدیک می‌شوم به تو چیزی نمانده است قلبم از اشتیاق زیارت بایستد   بانو سلام کاش زمان با همین سلام در آستانه در ساعت بایستد   و گردش نگاه تو در بین زائران روی من – این فتاده به لکنت – بایستد   تا فارغ از تمام جهان روح خسته‌ام در محضر شما دو سه …
ادامه مطلب

شعر دهه کرامت_حضرت معصومه(س)

شعر دهه کرامت_حضرت معصومه(س)
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد وقتی انیس لحظه تنهایی ام تویی تنها دلیل این که من اینجایی ام تویی هر شب دلم قدم به قدم می کشد مرا بی اختیار سمت حرم می کشد مرا با شور شهر فاصله دارم کنار تو احساس وصل می کند آدم کنار تو حالی نگفتنی به دلم دست می دهد درهر نماز مسجد اعظم کنار تو …
ادامه مطلب

مدح حضرت معصومه(س)

مدح حضرت معصومه(س)
خانه‌ای که سایه‌اش موسی‌ابن جعفر می‌شود خوشبحال آنکه در این خانه دختر می‌شود از زیارت نامه‌ات پیداست بیش از آن ، رضا از مقاماتت بگوید خلق کافر می‌شود از سفارش‌های آقایم رضا فهمیده‌ام خوشبحال هرکه  با تو  او برادر می‌شود باورش سخت است اما باورِ ما هست که..  زائرت با زائرِ زهرا برابر می‌شود می‌شود ام‌ابیها هرکه نامش فاطمه است دختر این خانه هم یک روز مادر می‌شود در مقام …
ادامه مطلب

مدح حضرت معصومه(س)

مدح حضرت معصومه(س)
ازآن زمان که قم حرم اهل‌بیت شد  این شهر سفره‌ی کرم اهل‌بیت شد آن را به "عش آل‌محمد" شناختند پس بین شهرها علم اهل‌بیت شد دست کسی که طالب علم محمدی‌ست در نشر معرفت قلم اهل‌بیت شد شد خاک شوره‌زار شفابخش اهل‌دل وقتی تبرّک قدم اهل‌بیت شد در جشن روی شادی و در سوگ روی حزن آیینه‌دار شوق و غم اهل‌بیت شد اول برای حضرت معصومه شعر گفت؛ هر شاعری …
ادامه مطلب