اعمال چهارگانه مهم

 

 

امام علی علیه السلام فرمودند:

یا کُمَیْلُ! سَمِّ کُلَّ یَوْم بِاسْمِ اللهِ، وَ قُلْ لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ، وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللهِ، وَ اذْکُرْنا وَ سَمِّ بِاَسْمائِنا وَصَلِّ عَلَیْنا، وَ اَدِرْ بِذلِکَ عَلى نَفْسِکَ وَ ما تَحُوطُهُ عِنایَتُکَ، وَ تُکَفُّ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ اِنْ شاءَ اللهِ.

 اى کمیل! هر روز را با یاد خدا آغاز کن و ذکر «لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ» را هر روز فراموش نکن، و توکّل بر خدا بکن (هر روز «تَوَکَّلت عَلَى الله» بگو) و همه روز یادى از ما کن (و صلوات بر ما بفرست). سپس به خودت و خانه ات و خانواده ات فوت کن. (با انجام این اعمال) به فضل خداوند از شرّ آن روز ایمن خواهى بود(1).

شرح حدیث:

انتخاب این جمله هاى چهارگانه و گذاردن آن ها در کنار هم، بى جهت و تصادفى نیست. بلکه به خاطر رابطه اى است که با یکدیگر دارند.

امّا «بسم الله الرحمن الرحیم» به خاطر این که هر کارى در فرهنگ اسلامى باید با یاد و نام خداوند شروع گردد و هر کار باارزشى بدون آن آغاز شود به سرانجام نمى رسد.

و امّا تکرار «لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ» در هر روز بدین جهت است که باور کنیم تمام قوّت ها و قدرت ها از اوست، و حایل و مانع بین ما و ناملایمات نیز آن قادر مطلق مى باشد. ما بدون اتّکا بر او نه توان انجام کارى را داریم و نه نیروى دفع موانع.

و امّا واگذارى همه امور به خداوندِ عالمِ بر سرّ و آشکار و توکّل بر آن قدرت مطلق، بدین جهت است که با تمام وجود به درگاهش عرض کنیم: «خدایا! ما از خود چیزى نداریم و بدون تکیه بر لطف تو و توکّل بر قدرت و علم تو، قادر بر هیچ کارى نیستیم. هر چه هست از ناحیه تو و به دست توست».

و بالاخره در پایان با جمله اى کوتاه، به چهارده معصوم (علیهم السلام) متوسّل شویم. مثل این که گفته شود:

«اَللّهُمَّ صَلّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِه وَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَ الاَْئِمَّةِ الْمَعْصُومینَ».

انسان با انجام این اعمال چهارگانه و اعتقاد به مضامین آن، هر روزه از شرّ آن در امان خواهد بود، از هر شرّى; هم شرّ نفس خویشتن و هم شرّ شیاطین جنّ و انس و هم آفات و بلاها و حوادث گوناگون و خلاصه از هر نوع شرّى در امان خواهد بود.

تخلّق به صفات الله

مسأله مهمّ در اذکار الله تخّلق به ذکرهاست؛ یعنى ذکر نباید صرفاً لقلقه زبان باشد، بلکه باید در روح و جان انسان نفوذ کند و اثر بگذارد و انسان را به رنگ خودش درآورد. یک قطعه آهن سیاه سرد وقتى که در درون آتش نهاده مى شود به رنگ آتش درمى آید و متخلّق به خُلق آتش مى گردد. بنابراین، ما هم که این ذکرها را تکرار مى کنیم باید همراه با تکرار آن، تدریجاً پلى از زبانمان به قلبمان بزنیم و مضامین آن را باور کنیم.

پی نوشت:

1. بحار الانوار، جلد 74، صفحه 412.

 

۵
از ۵
۱۷ مشارکت کننده