اعجاز علمی قرآن قسمت چهارم

وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ (نمل/ 88)؛ «كوه‌ها را مي‏بيني و آنها را ساكن و جامد مي‏پنداري، در حالي كه مانند ابر در حركتند. اين صنع و آفرينش خداوندي است كه همه چيز را متقن آفريده است. او از كارهايي كه شما انجام مي‏دهيد، آگاه است».

نكتة علمي

قرآن در اين آيه به مسأله مبدأ و معاد و نشانه‏هاي قدرت و عظمت خداوند در عالم هستي و هم‌چنين حوادث رستاخيز پرداخته است.

بسياري از مفسران معتقدند این آيه به حوادث آستانه رستاخيز اشاره دارد؛ چرا كه مي‏دانيم در پايان اين جهان و آغاز جهان ديگر، زلزله‏ها، انفجارها و دگرگوني‌هاي عظيم واقع مي‏شود و كوه‌ها از هم متلاشي مي‏گردند. اين نكته در بسياري از سوره‏هاي آخر قرآن صريحاً آمده است. قرار گرفتن اين آيه در ميان آيات رستاخيز، دليل و گواه اين تفسير است، ولي قراین فراواني در آيه وجود دارد كه تفسير ديگري را تأييد مي‏كند و آن اينكه آيه فوق از قبيل آيات توحيد و نشانه‏هاي عظمت خداوند در همين دنياست و به حركت كره زمين كه براي ما محسوس نيست، اشاره مي‏كند. در توضيح این تفسیر، مطالب زیر جالب توجه است:

1. آيه مي‏گويد: گمان مي‏كني كوه‌ها جامد و ساكنند، در حالي كه همچون ابر در حركتند. معلوم است اين تعبير با حوادث آغاز رستاخيز سازگار نيست؛ چرا كه اين حوادث به قدري آشكار است كه به تعبير قرآن از مشاهده آنها مادران كودكان شيرخوار خود را فراموش مي‏كنند و زنان باردار سقط جنين مي‏نمايند و مردم از شدت وحشت همچون مستانند، در حالي كه مست نيستند.

2. تشبيه به حركت ابرها متناسب حركات يكنواخت و نرم و بدون سر و صداست نه انفجارهاي عظيمي كه صداي رعد‌آسايش، گوش‌ها را كر مي‏كند.

3. تعبير بالا نشان مي‏دهد، در عين اينكه كوه‌ها ظاهراً ساكنند، در واقع، در همان حال به سرعت حركت مي‏كنند؛ يعني آیه دو حالت از يك شيء را در آن واحد بيان مي‏كند.

4. تعبير به اتقان كه به معني منظم ساختن و محكم نمودن است نيز تناسب با زمان برقراري نظام جهان دارد، نه زماني كه اين نظام فرو مي‏ريزد و متلاشي و ويران مي‏گردد.

5. جمله إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ مخصوصاً با توجه به اينكه «تفعلون» فعل مضارع است، نشان مي‏دهد كه مربوط به اين دنياست؛ چرا كه مي‏گويد: او از اعمالي كه شما در حال و آينده انجام مي‏دهيد با خبر است؛ لذا اگر مربوط به پايان اين جهان بود، مي‏بايست گفته شود «ما فعلتـم» (كاري كه انجام داديد). از مجموع اين قراین دقيقاً چنين استفاده مي‏شود كه اين آيه يكي ديگر از عجایب آفرينش را بيان مي‏كند.

نتيجه‏اي كه از تفسير آيه مي‏گيريم، اين است كه اين كوه‌ها كه ما آنها را ساكن مي‏پنداريم، با سرعت زياد در حركتند. مسلّماً حركت كوه‌ها بدون حركت زمين‌هاي ديگر كه به آنها متصل است، معني ندارد و به اين ترتيب معني آيه چنين مي‏شود كه زمين با سرعت حركت مي‏كند، همچون حركت ابرها. طبق محاسبات دانشمندان امروز سرعت سير حركت زمين به دور خود نزديك به 30 كيلومتر در هر دقيقه است و سرعت سير آن در حركت انتقالي به دور آفتاب از اين هم بيشتر است.

اینکه چرا قرآن كوه‌ها را مركز بحث قرار داده، شايد بدين جهت است كه كوه‌ها از نظر سنگيني و وزن و پا بر جایي ضرب‏المثل‌اند و براي تشريح قدرت خداوند نمونه خوبی هستند؛ زیرا آنجا كه كوه‌ها با اين عظمت و سنگيني به فرمان خدا (همراه زمين) حركت كنند، قدرت او بر هر چيز به ثبوت مي‏رسد. به هر حال، آيه مورد نظر از معجزات علمي قرآن است؛ زيرا مي‏دانيم نخستين دانشمنداني كه حركت كره زمين را كشف كردند، گاليله ايتاليایي و كپرنيك لهستاني بودند كه در اواخر قرن 16 و اوائل قرن 17 م. اين عقيده را برملا کردند، هر چند ارباب كليسا به شدت آنها را محكوم كرده، تحت فشار گذاشتند. با این حال می‌بینیم که قرآن مجيد حدود يك‌هزار سال قبل از آن دو، پرده از روي اين حقيقت برداشت و حركت زمين را به صورت فوق به عنوان يك نشانه توحيد مطرح ساخت (همان، ‏15/ 563).

بررسي

در مورد حرکت زمين چند نکته لازم است که بيان شود.

نکته اول ـ به طور کلي مي‌توان نتيجه گرفت که حرکت زمين اجمالاً مورد پذيرش قرآن کريم بوده است؛ هر چند اين آيات به حرکت‌هاي متفاوت زمين اشاره مي‌کند و تنها يک حرکت خاص را در نظر ندارد.

نکته دوم ـ تعبيرات قرآن و اشارات علمي آن به حرکت زمين، بر خلاف هيأت بطلميوسي حاکم بر فضاي علمي زمان نزول قرآن است؛ چرا که در هيأت بطلميوسي زمين را ساکن و مرکز جهان مي‌دانستند، اما قرآن سخن از حرکت آن گفته است و اين يکي از مطالب علمي حق و صادق قرآن بود که حدود 9 قرن بعد از نزول آن توسط امثال کپرنيک به اثبات رسيد و اين گونه عظمت قرآن و پيامبر9 را اثبات می‌کند.

نکته سوم ـ خبر دادن قرآن از حرکت زمين، هر چند که عظمت قرآن را مي‌رساند، اعجاز علمي قرآن به شمار نمی‌رود؛ چرا که افرادي مثل فيثاغورث، فلوته خوس، ارشميدس، استرخوس ساموسي و کليانتوس آسوسي قبل از بطلميوس قایل به حرکت زمين شده بودند. پس قبل از اسلام دو ديدگاه در محافل علمي جهان در مورد حرکت و سکون زمين بوده است که ديد‌گاه حاکم و مشهور همان سکون زمين يعني نظريه بطلميوس بود و ديد‌گاه مغلوب همان حرکت زمين بود.

اعجاز علمي قرآن وقتي ثابت است که قرآن نظريه‌اي را ابراز کند و کسي نتواند مثل و مانند آن را به صورت عادي بياورد، در حالي که نظرية حرکت زمين قبل از قرآن آورده شده بود، ولي مشهور نبود؛ هر چند اين مطلب ضرري به عظمت قرآن نمي‌زند چرا که قرآن در عصري که مشهور دانشمندان مقهور نظريه سکون زمين بطلميوس بودند، شجاعانه و با صراحت بر خلاف آن سخن گفت و مطالب علمي حق و صادقي را به جهان عرضه کرد که قرن‌ها بعد به صورت قطعي به اثبات رسيد (رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، 1/ 185)

 

۵
از ۵
۱۸ مشارکت کننده